سرویس مد و لباس هنرآنلاین: محمدعلی الستی جامعه‌شناس ارتباطات و استاد دانشگاه درباره تأثیر لباس فرم دانش‌آموزان بر رفتارهای اجتماعی این قشر از جامعه و همچنین ابعاد جامعه‌شناختی این پوشش مهم و اثرگذار بر شکل‌گیری هویت افراد به خبرنگار هنرآنلاین گفت: زمانی که می‌خواهیم انسان‌ها را مورد شناسایی هویتی قرار دهیم، یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌ها که به عنوان سومین شاخص پس از مسکن و خوراک مطرح می‌شود، پوشش افراد بوده و در نتیجه، زمانی که می‌خواهیم شرایط اقلیمی و فرهنگی مختلف را روی انسان‌ها بررسی کنیم یکی از مؤلفه‌ها پوشاک مردم آن منطقه است.

او ادامه داد: از سویی دیگر، ایجاد تغییر در طبیعت یعنی آغاز تاریخ انسان و بر اساس اصل عمل و عکس‌العمل، در جریان تغییری که طبیعت در انسان ایجاد می‌کند، انسان هم در طبیعت تغییر ایجاد می‌کند و تغییری که ما در جهان ایجاد می‌کنیم چیزی است که درمجموع به عنوان تمدن اطلاق می‌شود. متقابلاً تأثیری که تمدن بر ما می‌گذارد را فرهنگ می‌گوییم پس در نتیجه زمانی که تمدن و فرهنگ شکل گرفت، تاریخ انسان آغاز شده است و از همان بدو پیدایش تاریخ انسان، پوشش از مهم‌ترین عناصر تطبیق فرد با شرایط اقلیمی و جغرافیایی بوده است که به مرور بر ساحت فرهنگی و اجتماعی جوامع نیز به شدت اثر گذاشته است.

الستی با شاره به اینکه بکارگیری عناصر فرهنگی در پوشش با تأثیرپذیری از موضوعات متعدد در طول تاریخ بشر، به انسان احساس هویت داده است اذعان داشت: بی‌شک لباس می‌تواند در فرد تشخص ایجاد کند، احساس هویت به او دهد و درنتیجه خودآگاهی جنسیتی، قومیتی و طبقاتی را در او به وجود آورد.

ملاحظات ایدئولوژیک و کنترل فاصله طبقاتی از مسیر طراحی لباس فرم برای دانش‌آموز

او تصریح کرد: کما اینکه در بسیاری از جوامع که بر اثر ملاحظات ایدئولوژیک، این بحث مطرح شد که باید مانع ایجاد و بروز فاصله طبقاتی شد، در بدو امر، بر تن دانش‌آموزان خود لباس فرم پوشاندند. به‌طور مثال پس از انقلاب کمونیستی در چین با سرنگونی امپراتور و روی کار آمدن حکومت مارکسیستی و ایجاد جمهوری خلق چین، لباس اجتماع مردم به‌شدت شبیه یکدیگر شدند و یا پس از انقلاب اسلامی ایران نیز حدود پوشش برای مردان و زنان اعمال شد و نظام، ماهیت اسلامی خود را با تکیه‌بر پوشش نشان داد. در نتیجه تمامی این مثال‌ها مبین آن است که میان هویت و پوشش نوعی رابطه دیالکتیک برقرار است و نمی‌توان گفت که کدامیک باعث به وجود آمدن دیگری شده است.

این جامعه‌شناس ارتباطات و استاد دانشگاه در ادامه افزود: حال اگر بخواهیم موضوع اجتماعی شدن کودک را موردبررسی قرار دهیم، لباسی که کودک در زمان ورود به جامعه بر تن می‌کند، لباس کار دانش‌آموز یا همان لباس فرمی است که در مدرسه بر تن می‌کند و در این راستا، باید وجهه همت طراحان و دست‌اندرکاران بر این معطوف شود که لباس‌هایی بر تن این گروه اجتماعی شود که به درستی مبین فرهنگ و هویت اجتماعی او باشد و از دریچه بر تن داشتن آن، تشخص بگیرد.

الستی تأکید کرد: همچنین باید بگویم که ما  سه دسته سلامت را در ارتباط با دانش‌آموزان به رسمیت می‌شناسیم. سلامت فیزیکی و جسمی، سلامت روحی و روانی و سلامت فرهنگی و اجتماعی و لباس فرم مدرسه باید هر سه نوع سلامت را برای دانش‌آموزان تأمین کند.

این جامعه شناس ارتباطات و استاد دانشگاه همچنین با تأکید بر اهمیت به‌کارگیری عناصر بصری در طراحی لباس فرم برای دانش‌آموزان اظهار داشت: عناصر سمعی و بصری، کدهای مستقیم و غیرمستقیمی را به ما می‌دهند که تأثیر و عملکرد هر یک از این کدها در زمان به‌کارگیری عناصر، باید موردتوجه طراحان قرار گیرد. به‌طور مثال اگر عنصری عملکرد تحریک داشته باشد، می‌تواند ایجاد جذابیت حسی را در فرد ایجاد می‌کند. سپس مقولات منطقی خود را نشان می‌دهند و جلب‌توجه رخ می‌دهد.

الستی در ادامه توضیح داد: در مرحله بعد و از دریچه به‌کارگیری عناصر بصری، تمرکز شکل می‌گیرد و این امر پس از ورود به سطح توانایی ارتباطی، به ادراک و سپس به فهم تبدیل می‌شود که ما در فهم، تأثیر مطلوب یا عکس آن را داریم. در ادامه قدرت پردازش مبتنی بر تخیل توسط عناصر بصری ایجاد می‌شود و سپس محتوای محسوس و مشهود به منصه ظهور می‌رسد که قابلیت تغییر در رفتار افراد را نیز دارد و این‌گونه است که این تغییر رفتار به‌مرور در قالب ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی، خود را نشان خواهد داد.