سرویس مد و لباس هنرآنلاین: شاید بتوان ایمانوئل کانت را نخستین نظریه‌پرداز در حوزه مهم دانست. او معتقد بود نو شدن ویژگی اصلی مد است.

فیلسوف آلمانی قرن هجدهم می‌گوید نوآوری و نوظهوری مد را جذاب جلوه می‌دهد در حالی که نظریه‌پردازان پیش از کانت مد را به زیبایی ارتباط داده‌اند، او معتقد است که مد اصلاً به زیبایی ارتباطی ندارد بلکه کاملاً برعکس می‌تواند به چیزی عجیب و یا حتی منفور منحط شود زیرا وقتی صحبت از مد می‌شود، رنگ و بوی رقابت از آن برمی‌خیزد و این رقابت میان افراد است که قد علم می‌کند.

در این خصوص کانت نسبت به شارل بودلر شاعر و نویسنده فرانسوی قرن نوزدهم که خود را به تلاش برای رسیدن به زیبایی ارتباط داده بود، دیدگاه مدرن‌تری دارد. بودلر مد را نشانه تلاشی جدید و کم و پیش رضایت‌بخش برای رسیدن به زیبایی می‌داند؛ نوعی شباهت و تقرب به یک ایده‌آل که ذهن بشر دائماً تشنه آن است. می‌توان گفت که بودلر به‌رغم علاقه شدیدی که به مد دارد، تنها نیمی از راه را طی کرده است. او می خواهد از مد هر عنصر شعری در تاریخ را بیرون بکشد، و امر جاودان را از دل امر گذرا درآورد.

به‌طور کلی تمایل به نوآوری هم در مد و هم در هنر مدرن حکم‌فرما است. این تمایل احتمالاً به این دلیل در هنر مدرن رخنه کرده است که هنر خود در معرض مد قرار دارد. در حالی که هنرمند دوره پیشامدرن طبق خواسته جامعه در چارچوب سنت عمل می‌کرد و از محدوده آن فراتر نمی‌رفت، هنرمند مدرن همواره در معرض خواسته‌هایی از سوی جامعه بود که او را وامی‌داشت از قلمرو سنت پا فرا نهد و اثر جدیدی خلق کند. برای اینکه یک شی مد شود، در وهله اول به ویژگی خاصی نیاز ندارد جز اینکه جدید باشد.

اصل و قاعده مد این است که با ایجاد سرعتی روزافزون یک شی را در کوتاه‌ترین زمان ممکن غیرضروری جلوه دهد تا راه را برای ورود یک شی جدید که دارای تغییراتی است باز کند.

از سوی دیگر جای طرح این پرسش است که یک امر جدید تا چه میزان همچنان جدید باقی می‌ماند و با توجه به تعداد نمایش‌های سالانه مد بدیهی است که زمان اندکی برای خلق ایده‌های نو وجود دارد و معمولاً مدهای پیشین با اندکی تغییر دوباره روی کار می‌آیند.