سرویس مد و لباس هنرآنلاین: تا اوایل دهه 1970 اندازه اتیکت لباسها کوچک بود و در داخل لباس دوخته میشدند. اما از آن زمان به بعد اتیکتها بیش از پیش قابل رؤیت شدهاند. اندازه اتیکتها روزبهروز بزرگتر شد و رفتهرفته بر روی قسمتهای اصلی و قابل رؤیت لباسها و لوازم دوخته میشدند.
کاربرد گسترده مجوز برند نیز به این روند قوت بخشید. علاوه بر این لباسها و لوازم ارزانقیمت و بدل حتی دارای اتیکتهای بزرگتری بودند. برخی تصویر تمساح را از روی پیراهن مارک لاکوست که کهنه شده بود میکندند و آن را بر روی پیراهن دیگری که ارزانقیمت بود میدوختند. پولی که برای پیراهن اصل لاکوست پرداخت میشد، در واقع هزینهای بود که برای مارک آن داده بودند نه برای خود لباس. مارکی که حتی پس از کهنه شدن نیز همچنان نو مانده بود. کالایی که خریداری میشد در واقع اتیکت بود و آنچه به این اتیکت وصل شده بود یعنی پیراهن ارزش و اهمیت کمتری نسبت به اتیکت داشت.
نداشتن دغدغه در مورد برند در جامعه امروزی کار سختی است. جامعهای که در آن حتی کودکان خردسال که دایره لغاتشان بین پانصد تا هزار کلمه است، نام حدود صد و پنجاه تا دویست برند را میدانند. حتی افرادی که ادعا میکنند که برند برای آنها اهمیتی ندارد نیز وقتی محصولات را ارزیابی میکنند، کالاهای مارکدار را باارزشتر میدانند.
نتایج تحقیقات نشان میدهد همه اقشار جامعه ازجمله کسانی که مدعی هستند علاقهای به مارک و برند ندارند، دید مثبتتری در مورد کالاهای مارکدار دارند.