سرویس مد و لباس هنرآنلاین:  شهرزاد اخگر عراقی مدرس دانشگاه در زمینه بازاریابی مد است. موضوعی که در عرصه مد و لباس از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بازاریابی و مدیریت مد به دلیل سرعت صنعت مد عرصه‌ای منحصربه‌فرد به نظر می‌رسد، درحالی‌که شما ممکن است قادر به اجرای کمپین‌های بازاریابی مشابه برای چندین سال در صنایع دیگر باشید. چرخه صنعت مد با سرعت بالایی حرکت می‌کند، بنابراین بازاریابان مد باید با آخرین روند و به‌طور مداوم راه‌های خلاقانه برای تبلیغ جدیدترین محصولات آشنا باشند.

این امر سبب شد که در آستانه روز دانشجو به سراغ این بانوی فعال رویم که در زمینه‌هایی دیگر مانند زمین‌شناسی، گرافیک و مدیریت منابع انسانی نیز دستی بر آتش دارد و شاید بهتر از هر فرد دیگری بتواند شرایط حاکم بر نظام دانشگاهی کشور را تحلیل کند.

 

خانم اخگر از چشم‌انداز مدیریتی، شرایط حاکم بر دانشگاه‌هایی در کشور که به حوزه مد و لباس روی خوش‌نشان داده‌اند را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از نگاه مدیریتی، جهت بررسی هر موضوعی نیاز است در ابتدا شاخص‌هایی تعیین یا تعریف شود تا بتوان با کمک شاخص‌ها و آمار مرتبط با آن‌ها، تحلیل و بررسی درستی انجام داد و در این مجال می‌توان به‌طور اجمالی به نکاتی که طی دو دهه بررسی روند فعالیت‌های دانشگاهی و شرایط حاکم بر آن‌ها در حوزه مد و لباس قابل‌مشاهده است اشاره کرد.

با نگاه به روند تحولات حداقل طی دو دهه اخیر، چه نکات خاصی به ذهنتان می‌رسد که بخواهید درباره این عرصه عنوان کنید؟

در ابتدا امر با نگاهی به روند تحولات دو دهه اخیر فعالیت‌های دانشگاهی در رشته‌های مرتبط با مد و لباس می‌توانیم به‌خوبی درک کنیم که استفاده و بکار گیری واژه مد (در مقایسه سال‌های ابتدایی دهه هشتاد با سال‌های انتهایی دهه نود) افزایش و نیز شناخت از ابعاد گوناگون آن (اقتصادی اجتماعی، روانی، صنعتی، هنری و ...) در سطوح و جنبه‌های گوناگون گسترش و عمومیت یافته است.

شهرزاد اخگر

لطفاً به برخی از تحولات مثبت در این بخش اشاره‌کنید.

تحولات مثبتی که طی دو دهه بر شرایط حاکم نظام دانشگاهی در حوزه مد و لباس کشور تأثیرگذار بوده است شامل رشد کمی مراکز دانشگاهی، گسترش جغرافیایی آن‌ها و نیز بهبود و سهولت در راه‌های دسترسی به این مراکز، رشد و افزایش سطح آگاهی و علاقه خانواده‌ها در زمینه تحصیل فرزندان در رشته‌های مرتبط با مد و لباس، ظهور و عملکرد مؤثر بنیاد ملی مد و لباس، گسترش سطح دسترسی به منابع مطالعاتی از طریق چاپ کتب، برگزاری نمایشگاه‌های تخصصی کتاب، خرید کتاب‌های تخصصی از طریق دانشگاه‌ها همراه با افزایش واردات کتاب‌های تخصصی توسط مراکز مجاز، رشد و گسترش اینترنت پرسرعت، توسعه امکانات گوشی‌های همراه و عملاً امکان دسترسی به سایر منابع آموزشی (دیداری، شنیداری، دانشی).

آیا در این سال‌ها واحدهای درسی جدیدی در مقاطع مختلف برای رشته‌های این عرصه در نظر گرفته‌شده است؟

بدون شک در سال‌های اخیر، ایجاد واحدهای درسی جدید و نیز تصویب و ایجاد رشته‌هایی بین‌رشته‌ای در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را شاهد بوده‌ایم.

با مروری بر دو دهه عملکرد نظام دانشگاهی در حوزه مد و لباس کشور، چه موضوعاتی نیاز به اصلاح و بهبود دارند؟

خروجی دانشگاه‌ها در حوزه مد و لباس اغلب کارآفرین یا فرد مناسب بازار و صنعت و یا متخصص و نیروی کار ماهر نیستند به همین سبب به حل مشکلات جامعه پاسخ مناسبی داده نمی‌شود. باگذشت تقریباً یک دهه از ورود رسمی مقوله مد و لباس در دانشگاه‌های کشور، هنوز جایگاه و رتبه واقعی دانشگاه‌های ایران در این حوزه در مقایسه با سایر کشورها و یا حتی در منطقه مشخص نیست. به دلیل نبود فرصت‌های کاری ویژه رشته‌های مرتبط با رشته‌های مد و لباس، دیده می‌شود که ادامه تحصیل به‌نوعی جایگزین شاغل بودن شده است و از طرفی بسیاری از شاغلین هم در رشته غیر مرتبط تحصیلی خود فعال هستند و تنها عده‌ای توانسته‌اند در رشته خود فعال و یا در مجموعه‌های مرتبط جذب و به اشتغال درآیند. بسیاری از فعالان در عرصه مد و لباس از طریق مراکز دانشگاهی به بازار کار وارد نشده‌اند. ارتباطات، سرمایه، تجربه، درک زبان بازار و صنعت نیز چیزی نیست که آن را در مراکز دانشگاهی به افراد منتقل کنند. این موارد سبب می‌شود تا بسیاری از افرادی که منابع سرمایه‌ای و ارتباطات و اطلاعات بازار و صنعت را داشته باشند، گوی سبقت را از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی ربوده و عملاً فضای رقابت را برای آنان سخت و طاقت‌فرسا کنند و انگیزه‌های آنان را از بین برده و آنان از ادامه مسیر دانشگاهی منصرف شوند.

نظر دانشجویان دراین‌ارتباط چیست؟

بر اساس اظهارات دریافت شده از دانشجویان در دانشگاه‌های مختلف، فضای آموزش، امکانات دانشگاهی و تجهیزات موردنیاز برای دانشجویان محرک نیست و اغلب رضایت آن‌ها را جلب نمی‌کند. فارغ‌التحصیلان اغلب رزومه‌هایی خالی از تخصص، مهارت و تجربه مفید و مرتبط دارند و بیشتر موارد آن مربوط به دوره‌های آموزشی گذرانیده شده است. کیفیت دانشجویان ورودی‌های دانشگاه‌ها نسل به نسل تغییر می‌کند و به همین سبب نیازهای آن‌ها هم در مقایسه با نسل قبل خود تغییر خواهد کرد. همچنین نیازهای جامعه نیز در تحول و تغییر است ولیکن ساختار دانشگاه‌ها با سرعت پائینی قادر است تغییرات را درک و با آن‌ها منطبق شود.

شهرزاد اخگر

یکی از نقاط ضعف نظام دانشگاهی، سفارش انجام مقاله‌ها و پایان‌نامه‌ها به مراکزی خارج از دانشگاه‌ها است. این روند چگونه می‌تواند به بدنه دانشگاهی عرصه مد و لباس آسیب وارد کند؟

سفارش انجام پژوهش‌ها، نگارش مقالات، کتب و پایان‌نامه‌ها به مراکزی خاص در خارج از دانشگاه می‌تواند معنادار و درعین‌حال بیانگر ضعف‌های سیستم آموزشی دانشگاهی باشد. مواردی مانند عدم انطباق کیفیت دانشی مهارتی مدرس با موضوع تدریس، شیوه‌های تدریس نامناسب، منابع آموزشی تاریخ‌مصرف گذشته، عدم علاقه به رشته تحصیلی، بی‌انگیزگی مدرسان و سایر موارد مشابه از این طیف را می‌توان نام برد. با نگاهی به موضوعات پایان‌نامه‌ها می‌توان دریافت که در حوزه مد و لباس، دانشگاه اغلب گذشته محور است تا آینده‌پژوه. این در حالی است که در صنعت مد و لباس در جهان شتاب به سمت آینده محوری است.

آیا توزیع امکانات تحصیلی حوزه مد و لباس در سراسر کشور یکسان به نظر می‌رسد؟

خیر. متأسفانه توزیع امکانات و شرایط رشد و توسعه در تمامی استان‌ها و حتی در نقاط متعدد یک استان نیز از هماهنگی و برابری برخوردار نیست.

ارزیابی شما از وجود رقابت میان دانشگاه‌های مختلف چگونه است؟

جذابیت رشته‌های مد و لباس برای متقاضیان سبب شده تا بسیاری از مراکز و آموزشگاه‌ها نیز به رقابت با دانشگاه‌ها بپردازند. اگرچه ایجاد رقابت می‌تواند یکی از جنبه‌های مثبت رشد در موضوعاتی که دانشگاه در انجام آن ناتوان هستند باشد اما نمی‌توان جنبه‌های منفی آن (زمانی که به‌درستی اجرا نشود) را نادیده گرفت.

متأسفانه به نظر می‌رسد برخی دانشگاه‌ها با معضل خالی ماندن ظرفیت‌های آموزش دست‌وپنجه نرم می‌کنند. لطفاً در خاتمه نظر خود را در این رابطه نیز بیان کنید.

خودگردانی اقتصادی و خالی ماندن ظرفیت‌های آموزش یک واحد دانشگاهی، ازجمله مواردی است که دغدغه بعضی از واحدهای دانشگاهی شده است. این موارد می‌تواند رسالت اصلی دانشگاه را تهدید و در ایجاد افت کیفیت آموزشی مؤثر واقع شود و در ادامه پیامدهایی چون جذب مدرسان کم‌تجربه و یا ناکارآمد، جذب ورودی‌هایی با توان اولیه نامناسب و طبیعتاً فارغ‌التحصیلان کم‌سواد، فروش مدارک تحصیلی و ایجاد رقابت ناسالم و غیره را به همراه داشته باشد.