سرویس مد و لباس هنرآنلاین: در تمام جهان رسم بر این است که چهرههای مطرح و مشهور، مدسازی کنند و طرفداران آنها هم از الگوهای رفتاری سلبریتی ها الهام بگیرند.
اتفاقاً بهنوعی با تکیه بر پوشش چهرههای مطرح هنری هر کشور است که میتوان شیوه زندگی، شرایط اقلیمی، اعتقادات، آدابورسوم، گرایشهای مذهبی و سیاسی و شرایط اقتصادی یک جامعه را شناخت و نیز از طرفی به ذوق هنری مردم آن ناحیه پی برد.
هنرمندان ایرانی بهخوبی میدانند که لباس هر ملت موزه متحرک آن ملت و انعکاس فرهنگ و تمدن آن سرزمین است و بر این مهم اذعان دارند که با حضور خود در اجتماعات گوناگون، میتوانند خروجی این موزه را سربلند کرده و یا موجبات دلنگرانی عدهای شوند.
دراینبین بازیگران نقش پررنگتری در قیاس با دیگر طیفهای هنری و فرهنگی جامعه دارند و بهدرستی دریافتهاند که صنعت مد و پوشاک بهعنوان یکی از زیرمجموعههای صنایع فرهنگی بهخوبی میتواند بهعنوان ابزار رشد فرهنگ هر کشور تلقی شود.
بااینهمه و نظر به حاشیههای روزهای اخیر درباره پوشش یک بازیگر، این شیوه پرداخت و تمرکز بر پوشش او که البته در این مجال به هیچ عنوان قضاوتی درباره خوب و بدش نمیشود، نباید بر تمامی جریانات روبهپیشرفت هنر صنعت مد و لباس سایه اندازد، هر چند در همین بین، کملطفی به جریان پر فراز و نشیب لباس اقوام در سیر تاریخ پربار کشورمان داستان تازهای نیست.
این روزها حتی اگر سری به روستاهای کشورمان هم بزنیم کمتر مردمی را با بر تن داشتن لباسهای محلی میبینیم که نشان از درگیر شدن این طیف از جامعه به مدها و مدلهای پوشش نوین دارد.
تنوع طرح، وجود هنرها و صنایعدستی و رنگآمیزی بیبدیل ازجمله خصایصی است که بهوضوح در لباس اقوام ایرانی دیده میشود اما شاید به دلایل گوناگون که یکی از آنها گرانی این دست آثار است، اصل و شیرازه این نوع پوشش بهکلی بههمریخته است و هنرمندانی هم که بضاعت استفاده از این ظرفیت عظیم فرهنگی در فرصتهایی همچون حضور بر فرش قرمز فیلمها را دارند هم از این جریان بهشدت غافل شدهاند.
بهواقع گره کور رانده شدن پوشش اصیل و متنوع ایرانی و عدم توجه به معرفی ارزشهای نمادین در پس فرصتهایی همچون حضور سلبریتیها روی فرش قرمز فیلمها به دست چه افرادی بازشدنی است؟