سرویس مد و لباس هنرآنلاین: آثار تاریخی ملل و مستندات به‌جای مانده از آن در موزه‌ها، بخشی از تاریخ و در حقیقت برآمده از دیدن و لمس کردن تاریخ گذشته‌ انسان‌هاست.         

خوشبختانه توجه به مستندات آثار و اشیای برجا مانده از تمدن‌ها، به‌ویژه در مطالعات دانشگاهی ایران به‌مرور رو به افزایش است و رساله‌های مفیدی تحویل مراکز علمی و نظام اطلاع‌رسانی کشور می‌شود که این اتفاق در حوزه مد و لباس هم رخ داده است.           

این نوع نگاه در پژوهش آثار فرهنگی و هنری، در حقیقت دیدن موارد مبهم و یا کشف لایه‌های پنهان "فرهنگ و اندیشه و هنر" است که با نگاه نظر بین پژوهشگران، کلیت و جامعیت آثار، همراه با اجزای طرح و رنگ و نقشه، فرم و مضمون ... موردمطالعه قرار می‌گیرد.       

در بین آثار به‌جای مانده از گذشته، نمونه‌هایی وجود دارد که دارای مواد پایدار و ماندگاری بیشتری هستند مانند آثار سنگی، سفالین و فلزاتی مانند طلا؛ اما در کنار این آثار، اشیایی دیگر نیز وجود دارند که به دلیل ماهیت زوال‌پذیری‌شان کمتر در دسترس ما قرارگرفته‌اند و یا بسیار نادرند و لاجرم در شرایط ویژه‌ای حفظ و نگهداری می‌شوند درست مانند آثار و اشیای چوبی و پارچه و منسوجات و پوشاک.                            

با توجه به این مقدمه، پژوهش در این نوع آثار فرهنگی و هنری، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است زیرا هراندازه که نمونه‌های این آثار کمتر باشد، اهمیت مطالعه در متون مکتوب از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود و به‌عبارتی‌دیگر، هراندازه که به گذشته دورتر برویم، به همان میزان نیازمند مطالب و اقوال تاریخی، مورخین و مستند نگاران هستیم که خود شاهد و ناظر احوال زمانه بودند و آن را تحریر کرده‌اند.         

تولید انواع دست‌بافت‌های بشر، زمانی که از ماده خام تبدیل به منسوجات متنوع می‌شود، ارزش‌هایی از خط، رنگ، بافت و انواع نقوش در آن شکل می‌گیرد و آن را از تولید محصول مصرفی و کاربردی به آثاری زیبا و هنرمندانه تبدیل می‌کند. در اغلب آثار منسوجات تمدن‌های بارز جهانی، به‌ویژه در تمدن اسلامی رابطه‌ مستقیمی بین کارگاه‌های بافتنی و کشت و تولید مواد بافتنی وجود دارد بنابراین کشت گیاهان صنعتی، مانند پنبه و کتان و تربیت کرم ابریشم و تهیه نخ‌های پشمی، زمینه و مواد لازم را برای فعالیت کارگاه‌های نساجی و بافندگی و تولید پارچه‌های مرغوب و سجاده و قالی که در تمام سرزمین‌های اسلامی به لطافت و نیکویی معروف بود، فراهم می‌ساخت.

به طور مثال کارگاه‌های بافندگی در شهرهای مهم خراسان و ماوراءالنهر دایر بود و تولیدات آن نیز به نقاط دوردست صادر می‌شد. تفاوت‌های طبقاتی و صنفی در نوع پوشاک این دوره نیز به چشم می‌خورد. چنان‌که حکمرانان و دولتیان و سپاهیان و اشراف و دانشمندان و فقیهان و قاضیان و صوفیان و پیشه‌وران و کشاورزان و بردگان و اقلیت‌های دینی پوشاک خاص خود را داشتند.           

همچنین در ماوراءالنهر جامه‌ها از پشم و ابریشم و کرباس‌های عالی و پارچه‌های کتانی بیش‌ازحد نیاز تولید می‌شد. بخارا دارای کارگاه‌های بافندگی و استادان بافنده‌ی ماهر بود و مردم بخارا قبا می‌پوشیدند و کلاه بر سر می‌نهادند. هم‌چنین فرش گلیم، پارچه‌های ابریشمی، رختخواب بسیار زیبا، زیلو و سجاده نماز از بخارا به دیگر نواحی ازجمله عراق صادر می‌شد.

کشف موارد از این دست در تنها در سایه پژوهش‌های عمیق تاریخی میسر خواهد شد.