سرویس مد و لباس هنرآنلاین: اگرچه عوامل پیدا و پنهان دیگری در چرخه تولید مد وجود دارند، اما برای تعیین روابط می‌توان به چند عامل کلیدی بسنده کرد.

در این چرخه، کارفرما نقشش تعیین استراتژی کلی و هدف‌گذاری بر تولید مد است، تولیدکننده با احاطه‌ای که بر بازار دارد، نسبت به طراح سفارش‌دهنده و نسبت به عرضه‌کننده، تهیه‌کننده است؛ بنابراین طراح سفارشش را از تولیدکننده گرفته، بر مبنای قوانین کارفرما و نیاز کاربر به طراحی اقدام می‌کند.

همچنین کارفرما مسئولیت نظارت بر بازار و عرضه‌کننده را نیز بر عهده دارد و برخی ناهماهنگی‌های بازار را شناسایی و به عوامل مربوطه اتصال می‌دهد؛ بنابراین تمامی عوامل به‌نوعی با یکدیگر در تعامل خواهند بود. گروه‌های دیگری علاوه بر دلالان و عرضه‌کنندگان مد وارد چرخه این صنعت شوند.

Untitled

به هر تقدیر تولید مد در کشور مانند هر صنعت دیگری زمانی می‌تواند مخاطبانش را به اکثریت برساند که مسیر برنامه‌ریزی‌شده‌اش را کامل و بدون انحراف طی کند.

وضع موجود به گونه‌ای است که در دانشگاه‌های کشور، طراحی مد آموزش داده می‌شود، اما در عرصه کار و تولید جایگاهی برای آموزش‌دیده‌ها در نظر گرفته نشده است

تولیدکنندگان داخل مدل‌های فصلی‌شان را به‌جای اینکه از تنور فکر طراحان آموزش‌دیده استخراج کنند، از الگوهای آماده اینترنتی می‌گیرند و درنهایت باز پیروز میدان همان دلالان و واردکنندگان مدهای اروپایی، آمریکایی، ترک و حتی چینی هستند که بیشترین مخاطب را از میان مردمی پیداکرده‌اند که نیازهای خود را در میان اجناس داخلی پیدا نمی‌کنند. چراکه کسی نیازهای آن‌ها را در نظر نگرفته و برای آن‌ها لباسی تولید نکرده است.

در عوض مد خارجی، فکر بی‌فکری تولیدکنندگان ما را هم کرده است. چراکه محصولاتش آن‌قدر جذابیت دارد که جوان بافرهنگ ایرانی را نیز اغوا می‌کند.

به‌هرروی مؤثرترین قدم در تولید یک مد یا حتی یک سبک خاص زندگی، شناخت و احاطه بر مجموعه نیازهای کاربران است. که در چرخه تولیدکنندگان مد، این وظیفه به عهده طراحان قرار می‌گیرد زیرا یک طراح بدون داشتن دغدغه سود و زیان، نحوه تولید، امکانات موجود و دیگر فاکتورهایی که به‌عنوان‌مثال تولیدکننده مجبور است بدان‌ها توجه داشته باشد، بروز خلاقیت را در طول پروسه طراحی ممکن می سازد.

در این‌ بین درواقع نمی‌توان جوان ایرانی را مقصر دانست که چرا مثلاً تی‌شرت مارک‌دار خارجی به تن می‌کند. مقصر سیستمی است که نتوانسته برای او لباسی درخور و شایسته طراحی و تولید کرده و باقیمت مناسبی به او ارائه دهد. سیستمی که احتمالاً طراحش را از قلم انداخته، تولیدکننده‌اش به هر دلیل، دستش برای تولید بازنیست، کسی نبوده که بازاریابی‌اش را بکند یا جنس‌هایش خوب تبلیغ نشده‌اند. شاید هم سیستم اصلاً برنامه‌ای نداشته، هدفی را دنبال نمی‌کرده و یا متد و الگویی برای پیشبرد نمی‌شناخته است.