سرویس مد و لباس هنرآنلاین: لباس درست مثل زبان می‌ماند و این یعنی یک رابطه مستقیم با مردم. ما در زبان‌شناسی اصلی داریم به نام باروئینگ، یعنی قرض دادن. ما چنین چیزی را در پوشش هم می‌بینیم؛ چنان‌که در تاریخ مشاهده می‌شود که مثلاً پوشش هخامنشیان تا حد زیادی تحت تأثیر پوشش بین‌النهرینی‌ها است.

اکنون با قاطعیت نمی‌توان گفت که هخامنشیان، ازنظر پوشش، برای مثال روی یونانی‌ها تأثیری جدی گذاشته‌اند یا نه، اما بی‌تأثیر هم نمی‌توانسته‌اند باشند. البته تبادلات دو یا چند سویه بوده و برای مثال هخامنشیان، ازنظر پوشش، به‌شدت تحت تأثیر مادها نیز بوده‌اند. همچنین وقتی‌که امپراتوری خود را تشکیل دادند، دیگر تنها صحبت از فرهنگ ماد و پارس نیست و کشورها و مناطق دیگر هم در این امپراتوری جا گرفتند و طبعاً از عناصر مختلف آن، ازجمله پوشش گروه غالب هم، متأثر شده‌اند.

ایرانیان در طول تاریخ، دو تا سه نوع پوشش کلی داشته‌اند؛ یک نوع پوششی که عشایر به تن می‌کرده‌اند و نوع دیگر مربوط به عناصر حکومتی بوده است.

این نوع پوشش‌ها، در ایران باستان، چندرنگ داشته است. بعضی از این رنگ‌ها در پرچم ایران خود را نشان داده است. برای مثال رنگ سفیدرنگ لباس موبدان، رنگ قرمزرنگ لباس ارتشیان و رنگ سبزرنگ لباس دهقانان بوده است. البته منظور از دهقان، کشاورز نیست و مراد از آن شخصی است که برای زمینی داشته؛ درحالی‌که کشاورز عمدتاً مزدور است و روی زمین کار می‌کند. بنابراین ما همواره یک تنوع پوششی قابل‌توجه در کشورمان داشته‌ایم.

وقتی ما با کشورهای دیگر مرتبط شدیم، طبیعتاً در جنبه‌های مختلف از آن‌ها تأثیر می‌پذیریم. وقتی به تخت جمشید که نگاه می‌کنیم تنوع پوششی را میان خوارزمیان، سغدیان و اقوام دیگری که برای پادشاه بزرگ هدیه می‌آورند، می‌بینیم.

در دوره اشکانی گمان می‌رود که به دلیل حضور یونانی‌ها در ایران، مردم ما تا حد زیادی از فرهنگ پوششی یونانی‌ها تأثیر گرفته‌اند. البته گفته‌شده که اسکندر خودش لباس ایرانی می‌پوشیده و به دوستان و همراهان و نیز سربازانش هم توصیه کرده که در این تعاملات لباس ایرانی بپوشند. این نشان می‌دهد که ایرانی‌ها در طول تاریخ ملت خوش‌پوشی بودند.

بدون شک، حضور آن‌ها نوع لباس اقوام را تحت تأثیر قرار داده است. ما در لباس اقوام و در دوره اشکانی تنوعی می‌بینیم که در دوره هخامنشی وجود ندارد. البته این تنوع در تمامی جنبه‌های فکری و فرهنگی وجود داشته و قاعدتاً باید ازنظر پوششی هم در بالاترین سطح ممکن دیده‌شده باشد.

در دوران ساسانی نوع پوشش بسیار متفاوت است. البته بیشتر از روی سنگ‌نگاره‌ها، سکه‌ها و از روی آثار باستانی که در دست داریم این نتایج حاصل‌شده که شاهان ساسانی چه می‌پوشیدند. آنچه مشخص است این است که به نسبت آن روزگار لباس‌هایی بسیار مرتب، منظم و شیک می‌پوشیده‌اند. می‌توان حدس زد که در دوره ساسانی آن تنوعی را که در دوره اشکانی داشته‌ایم، دیگر نداریم. این نکته را از کتیبه‌های مربوط به آن دوران می‌توان دریافت. با نزدیک شدن به دوران اسلامی است که تنوع پوشش‌ها فوق‌العاده زیاد می‌شود.

با قاطعیت می‌توان گفت که خلفای اموی و عباسی همچون ساسانیان لباس می‌پوشیده‌اند. امروز می‌بینیم که برخی، با پوشیدن لباس‌هایی خاص، برای خودشان جایگاهی تعریف می‌کنند. خلفای اموی و عباسی هم، با پوشیدن لباس‌هایی از نوع لباس‌های پادشاهان ساسانی، به خودشان وجهه‌ای می‌دادند و حتی می‌توان گفت خلافت عباسی، تا حد زیادی، از فرهنگ خلافت ساسانی نشئت‌گرفته است.

به‌هرروی پوشش‌های عربی و پوشش‌های اقوام دیگر در ایران در این مجال به یکدیگر نزدیک شده است. در این دوره تعدادی از قبایل عرب به ایران مهاجرت می‌کنند و در خراسان مستقر می‌شوند که تعدادشان هم کم نیست.

ایران کشوری است با تنوع اقلیم‌های آب و هوایی و بر همین اساس اگر بخواهیم درباره نقش تجارت در این حوزه قضاوت کنیم باید بگوییم که دادوستد در ایجاد تنوع لباس و حتی به‌طور کلی‌تر تنوع فرهنگی، تأثیر بسزایی داشته است.

در دوران باستان شرایط متفاوتی وجود داشته و بعدازآن فضای متفاوتی در دوره اسلامی شکل می‌گیرد. در دوره صفویه شکل و شمایل تجارت در ایران به‌کلی عوض می‌شود. در این دوران است که پای اروپایی‌ها به ایران بازشده و تبادل کالا به کشورهای شرق، بهانه‌ای برای تحمیل فرهنگ غرب می‌شود.

برای مثال در دوره‌هایی مردم مایل‌اند به سبک اروپایی لباس بپوشند ولی در همین زمان صفویه، شاه‌طهماسب، که به‌هرحال خودش را ظاهرالصلاح می‌دانسته، وقتی مأموران سفارت‌های خارجی برای ملاقات می‌آیند، با ایشان دست نمی‌دهد و می‌گوید دستمان نجس می‌شود.

مثال دیگری که در خصوص نقش تجارت بر پوشش مردمان می‌توان به آن اشاره کرد جاده ابریشم است که بستر تبادلات اقتصادی و فرهنگی بسیاری از چین تا ایران و حتی اروپا بوده است.

قطعاً تجارت خیلی چیزها را تحت تأثیر خودش قرار می‌دهد که ازجمله آن‌ها می‌تواند سبک پوشش باشد.

به‌ هر روی به‌جرئت می‌توان گفت لباس ایرانی، در طول تاریخ، همواره یک لباس خاص بوده است. شاید در دوره‌هایی پادشاهان بزرگ سعی کرده باشند خود را به جهانی که زیر سلطه داشته‌اند، تحمیل کنند، ولی در دیگر زمان‌ها، لایه‌های زیرین جامعه که هرگز با حکومت ارتباطی نداشته‌اند، قطعاً تنوع لباسی را داشته و خواهند داشت.