سرویس مد و لباس هنرآنلاین: رامین دلشاد تولیدکننده محصولات چرم و مدرس دانشگاه درباره شرایط حاکم بر حوزه واردات و صادرات کیف و کفش به‌ویژه محصولات چرمی در سه ماه نخست سال به خبرنگار هنرآنلاین، گفت: یکی از نکات قابل‌توجه در سال جاری، اهتمام جدی فعالان بخش خصوصی در افزایش صادرات است، آن‌هم در حالی‌ که بسیاری از تولیدکنندگان از تسهیلات دولتی قطع امید کرده و با اتکا به ظرفیت‌های خود اقدام به معرفی و خروج محصولاتشان از مرزهای کشور کرده‌اند.

دلشاد با اشاره به اینکه علی‌رغم تلاش‌های انجام‌گرفته، بسیاری از تولیدکنندگان محصولات چرم در ایران حتی با الفبای صادرات آشنا نیستند و دولت می‌تواند در این زمینه به آن‌ها مشاوره دهد، اذعان داشت: زمانی که بخش خصوصی با پی بردن به امکان صادرات محصولات خود در این زمینه اقدام کرده، جای طرح این پرسش باقی است که فعالان این حوزه تا چه اندازه به این موضوع اشراف دارند. با کمی تأمل در این بحث درخواهیم یافت که چه‌بسا این روند به شکل درستی و حرفه‌ای طی نشده و در بلندمدت موفقیتی در این عرصه عایدمان نشود.

این مدرس دانشگاه افزود: بخش خصوصی پس از ایجاد مشکلات بسیار اقتصادی و نوسانات نرخ ارز از دولت قطع امید کرد و خود دست‌به‌کار شد و تلاش کرد با استفاده از حداکثر توان در زمینه تولید، صادرات و معرفی محصولات ایرانی را در دستور کار خود قرار دهد.

او به برخی مشکلات موجود بر سر راه فعالان عرصه مد و لباس برای صادرات محصولات خود اشاره کرد و گفت: متأسفانه مسائل سیاسی در ابعاد بین‌المللی، اقتصاد و فرهنگ ما را به‌شدت تحت‌الشعاع قرار داده است و از همین روز ما حتی نمی‌دانیم که جمهوری اسلامی ایران با کدام‌ یک از کشورها می‌تواند به لحاظ تجاری ارتباط داشته باشد. بشخصه قصد صادرات محصولی به یکی از کشورهای اروپایی را داشتم، اما آن‌ها تمایلی به خرید این محصولات از خود نشان ندادند.

دلشاد اذعان داشت: دولت می‌تواند در این زمینه با ارائه آماری لیست کشورهایی را که به لحاظ سیاسی و اقتصادی با ایران مشکلی ندارند در اختیار ما قرار دهد. این‌گونه یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌های عبور کالای ایرانی از مرزهای کشور فراهم خواهد شد.

این تولیدکننده محصولات چرم به سیگنال‌های مالی نظام بانکی همچون سودهای چنددرصدی و رانت‌های موجود اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از مشکلات و معضلات ما این است که متأسفانه مردم ما تمایلی برای سرمایه‌گذاری در زمینه تولید ندارند و ترجیح می‌دهند نقدینگی خود را در اموری هزینه کنند که نمی‌تواند هیچ کمکی به چرخه اقتصادی و رونق تولید ملی داشته باشد، در حالی ‌که در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، تمرکز سرمایه‌های مالی در بستر تولید امری بدیهی است و مردم همسو با تولیدکنندگان تمایل دارند به جریانات تجاری کشور خود کمک کنند.