سرویس مد و لباس هنرآنلاین: شهرزاد اخگر عراقی مهمان این هفته حوزه مد و لباس هنرآنلاین بود. او فعالیت گسترده‌ای در عرصه مد و لباس دارد و با حضور در سمت مدیریت شرکت "تامد" تمرکز خود را بر روی کشف مسیرهای شغلی و پرورش متخصصان در زمینه استعدادهای ویژه طراحان قرار داده است. اخگر در زمینه‌هایی مانند زمین‌شناسی، گرافیک، مدیریت منابع انسانی و همچنین بازاریابی مد نیز تحصیل کرده و از مدرسان دانشگاه در این عرصه است.

او معتقد است جامعه ما به سمت فردگرایی سوق پیدا کرده است. کشورهای فردگرا زمانی به موفقیت دست می‌یابند که دارای زیرساخت‌ها و بسترهای موردنیاز صنعت و فنّاوری باشند. برای ما که هنوز به آن درجه از تکامل در ایجاد زنجیره و تولید ارزش، محصول و خدمت دست نیافته‌ایم، شایسته است بر روی مسائل منابع انسانی و فرهنگی کسب‌وکار در حوزه مد و لباس تمرکز بیشتری داشته باشیم.

مشروح گفت‌وگوی هنرآنلاین با شهرزاد اخگر عراقی را در ادامه بخوانید:

لطفاً در ابتدا از پیشینه حضورتان در عرصه مد و لباس بگویید.

من در پی یک آرزوی 25 ساله به راه افتادم و اکنون در سن 50 سالگی در آستانه رسیدن به آن هستم. این پرسش همواره در ذهن من وجود داشت که به چه دلیل زمانی مدارس و خانواده‌ها، دانش‌آموزان را اول از طریق نمرات به سمت رشته‌های ریاضی، علوم تجربی و بعد علوم انسانی هدایت می‌کردند و در آخر وقتی می‌دیدند دانش‌آموز برای هیچ‌یک از این عرصه‌ها مناسب نیست، به‌ناچار او را به هنرستان هدایت می‌کردند. درحالی‌که عکس این روال اصولاً پذیرفته نبود. متأسفانه آن زمان من هم با همین مسئله مواجه شده بودم. از کودکی به کارهای هنری علاقه داشتم اما معدل خوب عملاً مانع انتخاب هنرستان برای من بود. در نوجوانی زمانی که به دنبال جایگاه اجتماعی شایسته در جامعه هستیم، بزرگ‌ترها توصیه به تحصیلات دانشگاهی و یا یادگیری تخصصی چشمگیر دارند. ولیکن زمانی که نوجوان به دنبال آرزوهایش است اغلب هنر است که او را جذب می‌کند. سال‌های نوجوانی من با جنگ تحمیلی هم‌زمان شد که اولویت اصلی اجتماع ما مسائلی غیر از هنر بود. تمام  توجه‌ها و تلاش‌ها معطوف به دفاع در برابر هجوم دشمن و حفظ امنیت ازدست‌رفته کشورمان بود. بعد از پایان دوره دبیرستان به رشته‌ای که موضوعات و ماهیت اکتشافی آن برایم بسیار جذاب شده مانند زمین‌شناسی، اکتشاف و استخراج در دانشگاه تبریز وارد شدم. بعد از انقلاب اولین دوره‌هایی بود که خانم‌ها هم در این‌گونه رشته‌ها پذیرفته می‌شدند. سپس فرصتی فراهم شد تا در جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران رشته گرافیک را به‌خوبی آموزش ببینم و این همان پله‌ای بود که منتظرش بودم و من را یک‌قدم به آرزویم نزدیک‌تر می‌کرد. هرچند هم‌زمان در وزارت معادن و فلزات مشغول به کار بودم اما تحصیل و فعالیت در رشته‌های هنر همچنان برایم جذاب بود. پس از ازدواج، همسرم که فارغ‌التحصیل رشته مدیریت بودند، زمینه‌ساز آشنایی با مفاهیم ونیز علاقه‌مندی من به رشته مدیریت شدند. آن زمان در بخش معاونت منابع انسانی یکی از سازمان‌های تابعه وزارت نیرو فعال بودم و مساعدت‌های معاونت محترم وقت سبب شد تا بتوانم از فرصت‌های آموزش‌های داخل سازمان استفاده و ارشد مدیریت منابع انسانی را با موفقیت به اتمام برسانم. در آن دوران تمرکز بر موضوعاتی داشتم که بتوانم برای بخش دیگری از سؤالات ذهنی‌ام پاسخی پیدا کنم که با مقوله آموزش، استعداد و پرورش منابع انسانی آشنا شدم. این بار علاوه بر اشتیاق به هنر و جذابیت کشف، جایگاه آموزش نیز برایم اهمیت پیدا کرد. با تحول در شرایط زندگی‌مان، همسرم تصمیم گرفت درزمینه تخصص خودشان در بخش خصوصی فعالیتی اقتصادی را آغاز که به کمک من نیز به‌عنوان یکی از اعضای بدنه اجرایی نیاز داشتند. مشتاقانه با ایشان همکاری کردم و خوشبختانه تلاش‌ها به سرانجام رسید و پس از سال‌ها به مجموعه‌ای موفق تبدیل‌شده است که می‌تواند  در بحث کارآفرینی نمونه‌ای مثال‌زدنی برای نسل جوان مشتاق به این مقوله به شمار آید.

شهرزاد اخگر

توجه شما از چه زمانی به موضوع مد و لباس جلب شد؟

دوران کودکی و به‌ویژه نوجوانی که علاقه خود را نسبت به هنر احساس کردم، مطالعه پیرامون هنر را به کمک پدرم که به زبان فرانسه مسلط بودند آغاز کردم. اغلب مجلات و کتبی را که به موضوعات هنر و مد مرتبط بود، بستگان برایم تهیه و ایشان ترجمه می‌کردند. با گذر زمان درک کردم که هنر لایه بیرونی و نمای ظاهری مد است اما محتوای اصلی آن به‌هیچ‌وجه از ذات هنر نیست بلکه بخش عمده‌ای از آن نشئت گرفته از مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و ... است. امروزه بازاریابی، فناوری و سایر علوم هم توانسته است جریان مد را در جهان متأثر و متحول سازند. اساساً کشوری می‌تواند در زمینه مد حرفی برای گفتن داشته باشد که نیروهای مؤثر خود را برای قرار گرفتن در این مسیر پرشتاب و پیچیده پرورش و آموزش دهد. اگرچه تحصیلات دانشگاهی لازم است، اما کافی نیست. یک هنرمند تنها هنرش را به‌عنوان سرمایه ارائه می‎دهد، اما هنر به‌تنهایی نمی‌تواند در این رقابت گسترده و پیچیده پیروز باشد. اینجاست که نیروهای مدیریت، بازاریابی و سایر تخصص‌های مکمل می‌توانند چنین فرایندهایی را به شیوه صحیح و علمی هدایت و به نتیجه مطلوب برسانند.  حدود یک دهه بعد،  مجدد به دانشگاه رفتم و به رشته مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی در مقطع ارشد دانشگاه آزاد اسلامی قزوین مشغول به تحصیل شدم. از همان ابتدا تمامی مطالعاتم را در راستای موضوعات مطرح در زمینه مدیریت، تولید، منابع انسانی و بازاریابی مد متمرکز کردم و به لطف خدا و نیز استفاده تمام‌وقت از کتابخانه دیجیتال و همراه با شیوه مدیریت انگیزه آفرین مدیر گروه محترم وقت، دکتر حیدرزاده و نیز ریاست محترم دانشگاه دکتر موسی‌خانی با حضور در این دانشگاه توانستم بسیاری از قطعات گم‌شده پازل ذهنم را کشف و درک کنم. مطالعه علمی مد و ارائه پایان‌نامه‌ای پرزحمت در بازاریابی مد، یکی از بهترین تصمیم‌هایی بود که در زندگی تحصیلی‌ام گرفته بودم. پس‌ازآن دوران دیگر سؤال ذهنی‌ام به این معطوف  شده بود که چگونه علاقه‌مندان به رشته‌های هنری و طراحی می‌توانند  کسب‌وکار موفقی را راه‌اندازی کنند؟ به همین منظور طی دوران تدریس در دانشگاه در مقاطع کارشناسی و ارشد با دقت فرایندهای آموزشی را بررسی و جهت جبران نقایص مطالب ضروری و کاربردی را به دانشجویان تدریس و منتقل می‌کردم. آنچه در دوران تدریس به‌عنوان خاطره‌ای فراموش‌نشدنی با خودخواهم داشت، اشتیاق و تلاشی بود که دانشجویان رشته‌های هنر، جهت درک مطالب فشرده و نسبتاً سنگین در مباحث تولید، مدیریت، بازاریابی و ... از خود نشان می‌دادند. پس از سال‌ها پیگیری و مطالعه، اکنون در حال نگارش پایان‌نامه‌ای در مقطع دکترای رهبری کسب‌وکار هستم که به کشف و هدایت کسب‌وکارهای صنعت مد توجه دارد. اشتیاق کشف چرایی یک سؤال توانست انگیزه 25 مطالعه و جستجو را تأمین کند . امید دارم حاصل سال‌ها تلاش بتواند نتایج ارزشمندی برای مشتاقان به تحصیل در هنر, طراحان و صاحبان کسب‌وکارها در زمینه  هنر و مد را داشته باشد.

از چه زمانی شرکت خود را در این زمینه تأسیس کردید؟

در همان دوره پژوهش برای پایان‌نامه، شرکتم را با عنوان "تامد" به ثبت رساندم. تمرکز این شرکت روی کشف مسیرهای شغلی و پرورش متخصصان در زمینه استعدادهای ویژه طراحان است. خروجی شرکت ما طراحانی‌‌ هستند که صاحبان متخصص و مسلط به کسب‌وکارهایشان است و تقریباً بدون تبلیغات فعالیت‌هایمان را انجام می‌دهیم چون معتقدیم نتایج کار درست و باکیفیت در مرور زمان خود را نشان خواهد داد.

تعریف شما از مدیریت منابع انسانی در حوزه مد و لباس چیست و به نظر شما با توجه به تمام کنترل‌ها و محدودیت‌های موجود در این عرصه و همچنین وجود نهادهای متولی متعدد چطور می‌شود به این شکل از مدیریت معنای درستی بخشیم؟

مدیریت منابع انسانی در ایران کار دشواری است چرا که اساساً دانشجویان ما برای کار گروهی آن‌گونه که باید تربیت نمی‌شوند. مد و لباس هم به‌هیچ‌عنوان فرد محور نیست و به تخصص‌های مختلفی نیازمند است. تفکر کار تیمی یک‌باره حادث نمی‌شود. در هر جامعه‌ای این تفکر از خانواده به فرزندان منتقل می‌شود. مسئله فردگرایی موضوعی است که به‌شدت با آن مواجهیم و شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی یکی از دلایل هر چه بیشتر دیده شدن همین رویکرد فردگرایانه است. جامعه ما به سمت فردگرایی سوق پیدا کرده است. کشورهای فردگرا زمانی به موفقیت دست می‌یابند که دارای زیرساخت‌ها و بسترهای موردنیاز صنعت و فنّاوری باشند. برای ما که هنوز به آن درجه از تکامل در ایجاد زنجیره و تولید ارزش، محصول و خدمت دست نیافته‌ایم، شایسته است روی مسائل منابع انسانی و فرهنگی کسب‌وکار تمرکز بیشتری داشته باشیم. در گذشته ایرانیان تمام‌کارهای خود را به شکل گروهی انجام می‌دادند و یار و یاور هم بودند. تغییر فرهنگ ما به سمت مدرنیته ایراد نیست اما مواردی وجود دارد که باید برای آن‌ها به فکر راهکار بود. با سبک زندگی و پرورش امروزی فرزندان نمی‌توان انتظار داشت کودک امروز  برای فعالیت‌های گروهی تولید محصول و خدمت فردی مناسب باشد. حل ریشه‌ای این مسئله در توان تصمیم سازان و برنامه ریزان در سطح کلان کشور است. در حال حاضر کودکان و نوجوانان فرصت تجربه بازی‌های گروهی را ندارند. از چنین شرایطی نمی‌شود انتظار کار گروهی موفق را داشت. بااین‌همه بخش‌های خصوصی می‌توانند به شکل موردی درزمینهٔ فرهنگ‌سازی گام بردارند. فعالیت‌ها در شرکت ما گروه‌محور است حتی اگر شرکت‌کنندگان دارای اهداف مختلف و از حوزه‌های گوناگون وارد شده باشند. اگرچه با یک گل ‌بهار نمی‌شود ولی باید از خودمان شروع کنیم. ما در "تامد" که یک بخش خصوصی هستیم، هیچ‌گونه کمکی از بخش دولتی دریافت نمی‌کنیم. عملاً پیونددهنده بخش‌های مختلف  تولید، کسب‌وکار و منابع انسانی متخصص هستیم. یکی از گلایه‌های فعالان عرصه مد و لباس این است که پس از دریافت آموزش، هیچ فرد و ارگانی مسئولیت حضور اجتماعی و اشتغال ما را بر عهده نمی‌گیرد. این در حالی است که انتقادات بسیاری به بخش علمی دانشگاهی این حوزه وجود دارد آن‌هم درحالی‌که بسیاری از افرادی که در سال‌های اخیر وارد این عرصه شده‌اند صرفاً تب این رشته‌ها را داشته‌اند. واقعیت امر این است که باید متوجه باشیم چه فردی برای چه تخصصی مناسب است. اشتباه بزرگ ما زمانی به وجود آمد که هنرستان‌های ما آن جایگاه درخشان و پسندیده را کسب نکرده‌اند. از طرفی بسیاری از فارغ‌التحصیلان هنرستان هم از این امر گله‌دارند که دانشگاه چیز بیشتری به آن‌ها اضافه نکرده است. گویی وزارت علوم و آموزش‌وپرورش در باب نیازهای آموزشی در مقاطع مختلف تحصیل با یکدیگر آن‌گونه که باید مشورت نکرده‌اند که نمی‌توانند مکمل و یا در امتداد هم باشند. اصولاً دانشگاه جایی است برای آشنا شدن با انواع و اقسام مختلف موضوعات علمی. پس فارغ‌التحصیل هر دانشگاه قرار نیست خبره باشد. فضای پرورش خبره را بخش خصوصی و امثال من باید انجام دهند. به دلیل عدم درک درست از اهمیت وجود بخش خصوصی با رسالت‌های مشابه مجموعه "تامد" عملاً از سال گذشته، به‌طور مستمر برای همگان، در خصوص این‌که چه هستیم، چرا هستیم، چه می‌کنیم و ... توضیح دهیم. جالب اینکه ما نه دانشگاهیم نه آموزشگاه، اما عملاً کمبودهای پنهان آن‌ها را جبران و یا تکمیل و یا سرعت می‌بخشیم. ما کمک‌کننده و شتاب‌دهنده به حرکت افرادی هستیم که در پی خبره شدن در چرخه گسترده  صنعت مد و لباس هستند. افراد اگر خبره نباشند بازار کار آن‌ها را انتخاب نمی‌کند. بازار کار دوست دارد با طراح کار کند اما طراح مناسب و همسو با نیاز او و تربیت‌شده برای بازار وجود ندارد. متأسفانه نگاه دانشگاه‌های ما گذشته محور است و رسالت آینده‌نگری ندارند. لازم است دانشگاه‌های ما برای آینده محوری گرایش‌هایی را در نظر گیرند. آینده ارتباطی با گذشته ندارد. در حال حاضر با وجود وسایل و ابزار ارتباط ‌جمعی به‌راحتی می‌توانیم از گذشته اطلاعاتی را به دست آوریم اما آینده هنوز نوشته‌نشده و فنّاوری در حال تعیین مسیر آینده است. هنرجویان و دانشجویانی که می‌خواهند آینده را پویش کنند باید به روش‌های متفاوتی تحصیل علم کنند. در زمان تدریس در دانشگاه همواره ذهنم به این نکته معطوف بود که آیا محصلان رشته هنر به لحاظ درک و فهم می‌توانند آن‌گونه که باید موضوعات و مسائل مرتبط با علومی همچون ریاضی، تجربی و مدیریت را متوجه شوند. به همین دلیل برای درسی مانند مدیریت تولید منبعی از دانشگاه شریف و امیرکبیر را انتخاب کرده بودم. یک جزوه فشرده و منظم تدوین و آن را به شیوه خودم تدریس  کردم و دریافتم دانشجویان هنر در درک و فهم مسائل پیچیده، تقریباً چیزی کمتر از سایر دانشجویان رشته‌های دیگر ندارند و تنها به منابع، استادان ویژه و نیز شیوه‌های  تدریس و رفتاری خاص خود نیاز دارند.

شهرزاد اخگر

در پاسخ به بخش دیگری از سؤال طرح‌شده  در خصوص نظارت‌ها، می‌توان گفت در شرایطی که نظارت‌ها زیاد است، این شرایط هم تهدید است و هم فرصت. فرصت ازاین‌رو که اغلب خلاقیت‌ها در شرایطی ایجاد می‌شود که با محدودیت‌های بیشتری مواجهیم. اگرچه اغلب دلیل به وجود آمدن برخی بی‌نظمی‌ها و بی‌برنامگی‌ها تشتت در نظارت از سوی مجموعه‌های مختلف و تداخل آن‌ها نیز می‌تواند باشد. متأسفانه برخی از ارگان‌های ما در این زمینه دارای تداخل امور هستند. ما نباید اشتباهات گذشته را تکرار کنیم و باید در یک فرصت جرح‌وتعدیل را بپذیریم. متأسفانه ادامه تحصیل به‌ویژه در مقطع کارشناسی ارشد برای بسیاری حکم فرار یا تعویق شرایط نامساعد بازار کار را دارد درحالی‌که آن‌ها باید به این مهم اذعان داشته باشند که  ورود به مقطع ارشد به‌منزله محسوب شدن عضوی از بدنه پژوهشی کشور هستند. نسل امروز به دلایل متعددی باهوش‌تر از گذشته است و نکته اینجاست که آیا مدرسان ما می‌توانند سواد چندین سال پیش را به همان شکل به این نسل منتقل کنند تا از میان آن‌ها افرادی خلاق از دانشگاه خارج شوند؟! مسلم پاسخ خیر است. مدرسان ما خود نیازمند به آموزش هستند.

شرکت "تامد" چه قدم‌های مثبتی در این راستا برداشته است؟

 "تا مد"  که خلاصه "توانمند اخگران مهارت و دانش" است، مهارت و دانش را هم‌زمان  و به شیوه‌ای علمی به پذیرفته‌شدگان انتقال می‌دهیم . پذیرفته‌شدگان تلاش می‌کنند تا درک درستی از کسب‌وکار به دست آورند. پذیرفته‌شدگان از سیستم حمایتی طولانی‌مدت تعریف‌شده‌ای حتی پس از استقلال فرد بهره‌مند هستند. در اساسنامه ما این مهم قید شده که ما در قالب کار گروهی برای تخصیص سرمایه و فضای مناسب جهت فعالیت این عزیزان آماده‌به‌خدمت رسانی هستیم. دولت هیچ‌گونه حمایتی از ما نمی‌کند و تمام بخش‌ها  در کلام  مایل‌اند همکاری و مجوزهایی را به امثال ما بدهند، اغلب تنها در مرحله حرف باقی می‌مانند. این در حالی است که بخش خصوصی عملاً نبودهای دولتی را به وجود می‌آورد  ولیکن به‌جای همراهی و مساعدت و یا تسهیل، عملکردشان بیشتر موجب دلسردی می‌گردد.اگرچه نظارت‌ها نمی‌تواند افراد خلاق را پس بزند اما دلسردی‌هایی ازاین‌دست که باقی می‌ماند، عارضه جانبی این داستان است که همگی به عدم مدیریت صحیح برمی‌گردد. سالانه چندین دانشگاه در مقاطع مختلف  فارغ‌التحصیل رشته مدیریت دارد اما چه تعداد از آن‌ها می‌توانند در عمل شخص خودشان را مدیریت کنند. بخش دردآور ماجرا این است که بسیاری در دانشگاه کارآفرینی می‌خوانند اما منتظر هستند که ببینند چه کسی آن‌ها را استخدام می‌کند. سواد تنها لای کتاب به درد نمی‌خورد. در حال حاضر هر فردی که می‌خواهد موضوعی را تدریس و یا کاری را انجام دهد باید خود نیز به‌نوعی درگیر اجرایی آن کار باشد. نکته مهم اینکه هنرجویان سرشار از استعداد هستند اما متأسفانه مجموعه‌هایی این استعداد را به بازی می‌گیرند. و انتقال  اصل محتوا آن‌گونه که باید منتقل نمی‌گردد که منجر به سرخورده شدن علاقه‌مندان می‌شود. یکی از چیزهایی که آرزوی ماست این است که در زنجیره صنعت مد اجازه دهیم افراد خلاق و بااستعداد وارد شوند. جالب آنکه پول‌های سرگردان بازار از فعالیت‌های بزرگ اقتصادی امروزه به مزون‌ها هجوم آورده‌اند اما نیروی متخصص و کننده کار برای فعالیت در چنین فضاهایی عملاً به تعداد کافی وجود ندارد.

از میان ارگان‌های متولی در امر آموزش‌وپرورش نیروی متخصص در عرصه‌های هنری به‌ویژه مد و لباس، کدام بخش سهم بیشتری از موفقیت را به خود اختصاص داده است؟

طی پژوهش‌های گذشته و به‌ویژه برای پایان‌نامه‌ام متوجه شدم که از میان تمامی بخش‌ها، فنی و حرفه‌ای در مقطع پیش و بعد از کنکور کار خود را بهتر انجام داده است. این جای خوشحالی است اما سهم دانشگاه‌های مختلف و مجتمع‌های آموزشی و ... از این وظیفه چگونه تعریف یا تعیین‌شده است؟ همچنین باید تناسبی میان تعداد هنرجویان یا دانشجویان به‌ویژه در مقطع کارشناسی ارشاد و تعداد استادهای راهنما وجود داشته باشد. این حجم پذیرش دانشگاه‌های متعدد به‌ویژه در مقطع کارشناسی ارشد توجیه چندانی ندارد. ای‌کاش پایان‌نامه‌ها دارای ممیزی بودند و مانند گذشته کیفیت بر آن‌ها حاکم می‌شد. استفاده از منابع معتبر غیرفارسی اولویت قرار می‌گرفت.  از طرفی داوری پایان‌نامه‌هایمان هم اشکالات بزرگی دارند. اگر دقیق و اصولی بررسی شود و نمره بالایی به پایان‌نامه‌ها ندهیم متهم به سخت‌گیری و ... می‌شویم. در طول زمان وقتی می‌بینید چیزی از مشکلات تغییر نمی‌کند، اشتیاق بودن و همکاری در چنین مواردی کم‌رنگ شده و شاید درنهایت شما به‌یک‌باره تصمیم بگیرید که از بدنه غیرقابل تغییر آموزش جدا شوید.

نقش پژوهش و تحقیق در بازاریابی مد بسیار مؤثر است و چه‌بسا ما طی سال‌های اخیر از این مقوله و بازار خود غافل بوده‌ایم. حالا به این نتیجه رسیده‌ایم که بازاریابی مد یک گرایش مهم و کلیدی است. در مجموعه خود و فرصت‌های به وجود آمده تا چه اندازه توانسته‌اید در راستای جلب‌توجه دانشجویان به حوزه بازاریابی مد گام‌های مؤثری بردارید؟

حدود 10 سال پیش در مجله صنعت نساجی و پوشاک به سردبیری مهندس بصیری مجموعه مقالاتی در ارتباط با بازاریابی و بازاریابی مد می‌نوشتم. آن زمان خیلی برای دیگران جا نیفتاده بود که ضرورت این کار در چیست اما من زنگ خطر را همان دوره به صدا درآوردم . طی سال‌هایی که در خدمت دانشجویان بودم، بازاریابی مد را نیز تدریس می‌کردم و تلاش کردم بروزترین کتاب‌ها را در این زمینه به‌عنوان مرجع تدریس در نظر گرفته و ارائه کنم. البته به این مهم اعتقاددارم که دانش آن‌سوی مرزها به‌شرط تناسب و بومی‌سازی صحیح برای ما کاربرد دارد. ما فیلتری به نام فرهنگ و باور داریم و زیرساخت‌های فرهنگی موجب شده که کسب‌وکارهای ما شبیه کسب‌وکارهای آن‌ها نباشد. نکته مهم اینکه بازاریابی یک علم است و آموختنی. به  همین دلیل اصول تمام نسخه‌های رسیدن به موفقیت در همین کتاب‌ها وجود دارد و کافی است که مورداستفاده صحیح قرار گیرند. اصولاً تجارب و دانش انسان‌ها پس از حصول چنانچه منتقل و منتشر نگردد ،در انتها به خاک سپرده خواهد شد که مسلماً بدون استفاده خواهد ماند، لذا ضرورت است که باید به‌درستی  به نسل بعد منتقل شود. این در حالی است که جانشین‌پروری در فرهنگ کسب‌وکار ما بسیار ضعیف است. بازاریابی یک علم بینا رشته‌ای است و بافرهنگ و مطالعات جامعه‌شناسی نیز عجین شده است. اگر شما به فرهنگ هر جامعه‌ای با ارکان مختلف آن مسلط باشید متوجه خواهید شد که هر کسل و کاری در هر جامعه‌ای رشد نخواهد کرد و درمی‌یابید که چه کسب‌وکاری برای کجا مناسب است. گفته می‌شود که سرانه مطالعه ما کم است. شاید به این دلیل است که عادت نکرده‌ایم و یا توجیه نشده‌ایم که جهت کشف پاسخ‌هایمان روحیه جستجوگری و راه استعانت از کتاب را طی کنیم . بخشی از فعالیت ما در مجموعه "تامد" کتاب‌خوانی است چراکه معتقدیم جوینده یابنده است و بستر و خوراک مطالعاتی منجر به ایجاد خلاقیت می‌شود.علاوه بر تغییر شیوه‌های یادگیری و پرورش در بسیاری از دانشگاه‌های دنیا شیوه‌های ارزیابی دانشجویان نیز تغییر کرده است و این مسئله موجب می‌شود که دیگر هدف دانشجو از حضور در کلاس درس حضوروغیاب مدرس دانشگاه نبوده ونیز تکلیف پژوهشی خود را از بیرون کپی و یا سرهم‌بندی بی‌ارزشی از اینترنت  را ارائه کند.

شهرزاد اخگر

مشکل آنجایی است که  ذات سرمایه‌های علمی، دانشی و یا فرهنگی ما تبدیل به اوراق یا نمادی از آن‌ها شده است.

اینکه مدرکی را بدون تلاش به دست آوریم در ابتدا فرصت است اما بعدها به تهدید تبدیل می‌شود. هر چه تلاش کنید به سوادتان اضافه می‌شود و جامعه هم به‌مرورزمان به تخصص‌ها بها خواهد داد. مدرکی که سواد پشتش نباشد دیر یا زود در برابر تخصص سر تعظیم فرود می‌آورد و میدان را واگذار خواهد کرد.

با توجه به تحولات به وجود آمده طی سال‌های اخیر و با توجه به تمام ظرفیت‌ها، چه چشم‌اندازی برای آینده حوزه مد و لباس متصور هستید؟

همواره تلاش می‌کنم منطقی به مسائل نگاه کنم. زمانی نوشتن واژه مد در عناوین پایان‌نامه‌ها و یا مطالعه آن توجیهی نداشت. به‌نوعی ممنوعه محسوب می‌گردید . اما در حال حاضر با شرایط بهتری مواجه هستیم. دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور چند سال پیش دربیان اولین خاطرات راه‌اندازی جشنواره‌ها بیان داشتند که در برهه‌ای از زمان گفتگوهای ایشان توانست نگاه نیروی انتظامی را در خصوص رنگ‌های متنوع در پوشش اجتماع تغییر دهد . اتفاقات بسیار خوبی طی سال‌های اخیر رقم خورده اما باید جنبه‌های دارای ضعف را تقویت کنیم. اگر دست روی نقطه‌ای می‌گذاریم به معنای لزوم حذف آن بخش نیست بلکه یادآوری است برای نیاز آن حوزه به هم‌فکری بیشتر متخصصین . مشکلات اقتصادی اغلب به مسائل سیاسی گره‌خورده است.  اگرچه ما پتانسیل‌های لازم راداریم اما نیازمند مدیریت صحیح ظرفیت‌ها نیز هستیم. به‌طور مثال کفایت‌ها و توانایی‌های نیروی متخصص وجود دارد ولیکن تا حدی از مرحله پرورش دادن مربی حرفه‌ای، شناخت صحیح رفتارهای بازار,تدریس اثربخش، فهم علمی و درست بازاریابی و همچنین درک صحیح از مدیریت غافل هستیم. آموزش یک صنعت پردرآمد نیست بلکه پلی است برای رد شدن انسان‌های مستعد از روی آن. لباس پوشیدن خانم‌ها پس از برگزاری جشنواره‌های مد و لباس فجر متحول شد و باید این اتفاق می‌افتاد چراکه ما از فرهنگ و هنر غنی هستیم. اگر دانشگاه‌های ما گذشته را جستجو می‌کنند، این گذشته نباید مانع پیشرفت ما در آینده باشد. افرادی که در این فرهنگ بزرگ‌شده‌اند خیلی بهتر می‌توانند برای این فرهنگ ایجاد سرمایه کنند. همه کشورها دولت دارند و مسائل سیاسی را در رأس می‌بینند. ما هم همین‌طور اما لازم است نقش  و سهم خودمان را جدی‌تر بگیریم. وقتی افراد خودشان به موضوعات جزئی فرهنگی و اجتماعی اهمیت نمی‌دهند از دولت‌ها چه انتظاری می‌توان داشت. همه کشورها در پی منافع سیاسی و اقتصادی هستند اما درنهایت بخش مهم هر کشور، مردم آن منطقه و جغرافیا است. 10 سال پیش کسی فکر نمی‌کرد مانتوهای امروزی مد شوند اما امروز شاهد آنیم که مد ما به سمت فضاسازی اصیل ایرانی پیش رفته است. مد همه جنبه‌های اجتماع را به هم گره می‌زند و به‌شرط هدایت درست در مقام ابزاری بسیار قدرتمند کارایی دارد.

نقش رسانه‌ها را در مسیر دستیابی به این هدایت درست و اصولی چطور ارزیابی می‌کنید؟

رسانه‌ها و خبرنگاران مد نقش بسزایی در این عرصه دارند و به‌راحتی می‌توانند سواد جامعه را در این زمینه افزایش دهند. خبرنگاران مد صدا و رسانه، فعالان این عرصه هستند و پلی است برای بالا بردن سواد جامعه. اصحاب رسانه در فرهنگ‌سازی و تشویق مدیران در رأس برای آگاه‌سازی از شرایط حاکم بر جامعه بسیار مهم است.

لطفاً در پایان اگر هر نکته خاصی هست بفرمایید.

خداوند هر خلقتی را با حکمتی انجام داده و زن و مرد را نیز به شکل زوج معرفی کرده است. واقعیت این است این دو جنس مکمل یکدیگر هستند. بسیاری از مطالعات طی سال‌های اخیر نشان می‌دهد قرار نیست مرد یا زن  سبب حذف یکدیگر شوند بلکه قرار است هر یک در جایگاه خود بهترین باشد. این جریان جامعه را به سمت موفقیت هدایت می‌کند. بپذیریم که برخی از مشاغل با ورود خانم‌ها نتایج و دستاوردهای بهتری را به دنبال خواهند داشت.