سرویس مد و لباس هنرآنلاین: بهار و تابستان سال گذشته مدی عجیب و غریب در ایران باب شد. شاید در ابتدا خیلی‌ها آن را جدی نگرفتند اما به مرور ماجرای رژه ملکه‌ها با مانتوهای چاپ‌دار در سطح شهر نقل تمام محافل به ویژه رسانه‌های داخلی و خارجی شد.

عبارات "Keep Calm and Carry On" و "Keep Calm I'm A Queen" آغازگر این جریان مدساز اما ضدتبلیغ بودند و کم کم بر تعداد این شعارها و نوشته‌ها بر روی مانتوهای بانوان و تن پوش آقایان آنچنان افزوده شد که حتی رسانه ملی در گزارشات متعدد، معضل بی توجهی به پوشش و انتخاب مانتوهای پشت چاپ دار توسط زنان ایرانی را بارها و بارها سوژه بخش‌های خبری خود قرار داد.

کافی است که کمی بر زبان انگلیسی مسلط بودیم و اندکی دقت به خرج می‌دادیم تا از اشتیاق بسیاری از بانوان ایرانی برای پوشیدن این مانتوها متحیر شویم هر چند که تلاش رسانه ملی، سایت‌ها، خبرگزاری‌ها و شبکه‌های اجتماعی تا حدودی راه به جا برد و برخی در میانه راه از بر تن کردن این شکل از پوشش سر باز زدند.

اما از سویی دیگر می‌توان به این نکته از زاویه‌ای متفاوت و پندآموز نگاه کرد تا دیگر بار با زنگ خطر فصل گرما به ویترین مانتو فروشی‌ها شاهد ترویج الگوهای عجیب و غریب در سبک پوشش زنان و مردان ایرانی نباشیم.

کافی است به این مهم واقف باشیم که شاید در سراسر دنیا شرکت‌های طراحی مد در ابتدا به دنبال تجارت و کسب سود باشند اما برندهای آنان اهداف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دولت های متبوع خود را هم از دریچه مدسازی دنبال می‌کنند پس طراح و تولیدکننده ما هم می‌تواند با توجه به این مهم به القای اندیشه و باور آحاد جامعه به ویژه در میان نوجوان و جوانانمان بپردازیم.

اگر بر این مهم قائل باشیم که فعالیت‌های بخش فرهنگ بسیار گسترده و متنوع است و طیف وسیعی از میراث فرهنگی کشورمان را  شامل می‌شود پس کنجکاوی برای کسب آگاهی از عوامل تأثیرگذار در واردات و صادرات آن‌ها چندان دور از ذهن نیست.

شناخت درست و منطقی بازارهای داخلی و خارجی نخستین گام در مسیر مدسازی است که البته در عصر جهانی­شدن، رویکردهای سنتی با هدف توسعه و حفظ هویت ملی و فرهنگی می‌تواند در اولویت گام‌های بعدی قرار گیرد.

در شرایط کنونی و نظر به انواع تهدیدهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، نیاز به ابزارهای مدیریتی کارامد بیش از هر زمان دیگر حس می‌شود تا بتوان تمام ابعاد چرایی مدسازی ایرانی را درهم آمیخته و سبک پوششمان را در رقابتی تنگاتنگ با برندهای خارجی از جمله ترکیه و چین به تمدن غنی کشورمان پیوند زنیم.

و نکته پایانی آنکه در دنیایی که دانش و اطلاعات، مزیت رقابتی محسوب می‌­شود، سازمان­‌ها و نهادهای فرهنگی کشور باید برای معکوس کردن روند واردات فرهنگی به ویژه در کاربردی‌ترین آن‌ها همچون پوشاک با بهره­‌گیری از دانش مدیریت بازاریابی، فرصت‌های گسترده­ای را برای توسعه­ صادرات فرهنگی کشور فراهم کرده و در این میان آموزش نیروی انسانی متعهد و خلاق را با جدیت در دستور کار قرار دهند.