به گزارش هنرآنلاین، امیرعباس اسامی، دارای مدرک دکترای معماری از دانشگاه پرینسلی آمریکا یادداشتی درباره رابطه میان روان‌شناسی و معماری در عصر حاضر نوشته است که در ادامه می‌خوانید:

معماری ساخت فضایی حقیقی و ماناست که به کمک فن و هنر شکل می‌گیرد؛ آن نوع از شکل‌گیری که رفاه انسان و دنیای روانی و مادی او را پاسخ‌گوست. امروزه موضوعات مختلفی پیرامون انواع ساخت توجه معماران را به خود جلب کرده؛ موضوعاتی که می‌توان بر مبنای آنها دنیای یک فرد، خانواده و جامعه را در افکار عمومی قضاوت کرد. تاثیرات روان‌شناختی یکی از مواردی است که در عصر حاضر از اهمیت زیادی برخوردار است.

همان‌گونه که در چیدمان دکوراسیون داخلی به ترکیب رنگ،کمپوزیسیون، اندازه و سلیقه توجه می‌شود، این موارد در ساخت بنا نیز مورد اقبال است. چه بسیار ساختمان‌ها، عمارات و بناهایی که با ساختارهای متفاوت در سطح جامعه به چشم می‌خورند اما این‌که چه‌قدر این طرح هرچند زیبا، چشم‌نواز و اصولی هم‌تراز با فرهنگ، سنن و عقاید ایرانیان است، مهم‌ترین موضوعی است که باید بیش‌ترین توجه را به آن در معماری کشورمان داشته باشیم. از روزگار قدیم بناها، مساجد و منازل به گونه‌ای ساخته می‌شد که به نسبت امروز بیش‌تر با فرهنگ و ایدئولوژی ایرانیان هم‌خوانی داشت.

حتی با دیدن عکس‌های منازل کم‌تر از یک سده پیش می‌توان به اهمیت حرمت خانه و خانواده رسید. دالان‌ها، مطبخ، اندرونی و بیرونی همه مصداق بارزی از حریمی بود که این روزها به معنای سابق وجود ندارد اما ضرورت رعایت این مهم نه فقط در حفظ حریم و شئونات است، بلکه ما به بازتابی روان‌شناسانه دست خواهیم یافت، به گونه‌ای که هر فرد در محیطی پرورش می‌یابد که بر اساس نوع معماری و طراحی داخلی، قوانین و ضوابطی لحاظ می‌شود که منتج به شکل‌گیری شخصیت آدمی می‌شود و در نهایت فرد به دامان اجتماع می‌رود و هم‌چنان بازتاب شخصیتی، روانی و خلقی او در جامعه پژواک می‌کند.

این مدور روانی با حضور میلیون‌ها نفر و ارتباطات‌شان مدام در حال انتقال و تاثیرپذیری است و به همین سادگی می‌توان طی چند دهه فرهنگ اجتماعی و اخلاقی جماعتی را تغییر داد؛ چیزی که شاید در عصر کنونی تغییرات مشهودی را در خصوصی‌ترین فضای خانه گذاشته و به دنبالش دگرگونی‌های عمده‌ای را در نسل اخیر می‌بینیم. از طرفی با حضور دهکده جهانی که امان زندگی‌ها را در دست دارد، تمامی این تاثیرات افزون می‌شود. یقیناً مهار این ارتباط و اندیشه افراد قابل‌کنترل نیست اما می‌توان با قوانین این حجم کثیر تحول را که مغایر با دنیای ماست مهار کرد و این سیکل ساخت، تاثیر و عمل را تغییر داد.