سرویس مد و لباس هنرآنلاین: مهسا کشاورز که بیشتر فعالان عرصه مد و لباس او را با نام مهسا ملک‌آرا می‌شناسند، هنرمند جوانی است که با تکیه بر هنر طراحی و نقاشی، پا به دنیای بی انتهای فشن گذاشته و با شعار "مهربانو زندگی‌ات را زندگی را کن" به خلق آثاری جذاب و منحصر بفرد دست می‌زند.

گفت‌وگوی هنرآنلاین با او را در ادامه بخوانید:

خانم کشاورز، پیشینه فعالیت‌تان در زمینه مد و لباس به چه زمانی بر می‌گردد؟

من و مادرم سال ۱۳۹۳ برند "روکو" را راه‌اندازی کردیم و بعد اسم این برند را به "مُلک‌آرا" تغییر دادیم. من اسم روکو را از سبک روکوکو گرفتم چون خیلی به تجمل‌گرایی و لاکچری بودن علاقه‌مند بودم. روکوکو سبکی اروپایی برای طراحی لباس است که در آن خیلی به جزئیات توجه می‌شود. معنای روکوکو، صدف‌های ریزی است که برای تزئینات، به ویژه تزئینات دکوراسیون و معماری مورد استفاده قرار می‌گیرد. من به این سبک علاقه‌مند هستم و اسم برندم را هم از این سبک گرفته‌ام.  

برند "مُلک آرا" در چه زمینه‌ای فعالیت می‌کند و مخاطبان شما چه کسانی هستند؟

ما ابتدا استایل کژوال را دنبال می‌کردیم تا لباس‌هایی که طراحی می‌کردیم مورد پسند مردم باشد و در اجتماع هم مورد استفاده قرار بگیرد ولی بعد از مدتی به سمت تجمل‌گرایی حرکت کردیم. البته زمانی که تغییر رویکرد دادیم، خیلی برای‌مان مهم بود که کارمان را فقط در طراحی مانتو محدود نکنیم. در نتیجه یک سری پیراهن‌های جلو بسته را هم طراحی کردیم چون واقعیت است که برای دوام آوردن در این بازار شلوغ باید متفاوت بود. من این ویژگی خاص را در برندم گنجاندم و فکر می‌کنم اگر هر برندی بتواند ویژگی متفاوت بودن را داشته باشد، دیگر رقابت در بازار برایش ترسناک نخواهد بود.

تحصیلات‌تان در چه زمینه‌ای است؟

من در مقطع لیسانس، نقاشی خواندم و در مقطع فوق لیسانس، طراحی پارچه و لباس.

شما تجربیاتی در زمینه تدریس طراحی لباس هم دارید. چطور شد که تصمیم گرفتید دانسته‌های خودتان را به دیگران آموزش بدهید؟

من به صورت آنلاین تدریس می‌کنم چون وقتی برای رفتن به دانشگاه و تدریس حضوری ندارم. رشته طراحی لباس بخش‌های تئوری زیادی دارد و کسی که می‌خواهد طراح لباس شود، حتماً باید دانش و سواد بصری این رشته را داشته باشد. خوشحالم که الآن نزدیک به 30 شاگرد آنلاین دارم و طراحی را به صورت آنلاین به کسانی یاد می‌دهم که بعضاً حتی حتی یک خط هم نمی‌توانستند بکشند.

روش تدریس آنلاین چه مزایایی برای هنرجوها دارد؟

بیشتر مزایای این روش برای هنرجویان شهرستانی است. من پیغام‌های زیادی از شهرستان‌ها داشتم که می‌گفتند ما امکانات رفتن به کلاس طراحی لباس را نداریم. به همین خاطر فکر کردم چقدر خوب است اگر بتوانم طراحی لباس را به صورت مجازی به آن‌ها آموزش بدهم. این شیوه آموزشی برای علاقمندان تهرانی که وقت نشستن حضوری سر کلاس‌ها را ندارند هم خوب است و من شاگردهای اهل پایتخت هم دارم. زمانی که تصمیم به تدریس آنلاین گرفتم، یک چارت نوشتم و کارم را شروع کردم و حالا خوشبختانه می‌توانم بگویم که هنرجویانم از این کلاس‌ها راضی هستند.

مهسا کشاورز

به عنوان یک مدرس، وضعیت آموزش طراحی لباس در کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟

زمانی که در دانشگاه نقاشی می‌خواندم متوجه یک خلاء در بین دانشجوهای طراحی لباس شدم. بچه‌های طراح لباس با وجود اینکه سبک‌شناسی و مبانی را می‌خواندند ولی به اندازه دانشجوهای نقاشی، گرافیک، معماری و عکاسی سواد بصری نداشتند. بیشتر فوکوس آن‌ها بر روی خیاطی بود که این خیلی بد است. برای تدریس به بچه‌های خودم این را لحاظ کردم و الان بچه‌هایی که از دانشگاه بیرون می‌آیند هم خیلی بهتر شدند. دوره لیسانس دانشجویان طراحی لباس با سایر رشته‌های هنر متفاوت است. در دوره فوق لیسانسم استادها می‌گفتند که بچه‌های نقاشی نسبت به طراح‌ها سواد بیشتری دارند. به نظرم این تقصیر نظام آموزشی دانشگاه‌ها است. بچه‌ها خودشان خیلی کلنجار می‌روند اما خروجی خوبی را شاهد نیستیم. الان اگر نگاه کنید فارغ‌التحصیلان رشته نقاشی و معماری در طراحی لباس فوق‌العاده هستند چون آن‌ها مبانی را خیلی بهتر می‌شناسند. رشته نقاشی یک رشته پایه و مادر محسوب می‌شود و در همه هنرها باید نقاشی را بلد باشند. روی این موضوع حساسیت دارم و همیشه به هنرجوها تاکید می‌کنم که شما هم باید به اندازه یک دانشجو نقاشی رنگ‌شناسی یاد بگیرید و بدانید عناصر را کجا استفاده کنید که اثر چشم‌نواز شود. این خیلی بد است که ما از حرکت‌هایی که در دنیا می‌کنند عقب باشیم و هنوز اندر خم برش زدن هستیم. من سعی کردم با متدها و روش‌های روز دنیا با شاگردهایم کار کنم. دنیا به سرعت دارد در زمینه پوشاک پیشرفت می‌کند و ما همچنان اندر خم برش زدن هستیم و این خیلی بد است.

تا کنون در چه اکسپوهایی شرکت کرده‌اید و چه استقبالی از حضورتان در این اکسپوها دریافت کردید؟

اولین اکسپویی که در آن شرکت کردم، نمایشگاه بین‌المللی حلال اسپانیا بود. البته ویزایم آماده نشد و خودم به اسپانیا نرفتم ولی آقای قبادی لطف کردند و دو طرح مرا به اکسپوی اسپانیا بردند. بعد از آن هم در نمایشگاه بین‌المللی "فرهنگ‌های دوست" مکزیک شرکت کردم. کالکشنی که من در پاویون ایران در مکزیک ارائه دادم در مورد ملکه‌های ایران زمین بود و من سعی کردم ایده تجمل‌گرایی یک زن را در قالب ملکه بودن نشان بدهم. خوشبختانه استقبال از طرح‌هایم در مکزیک خیلی خوب بود.

در پرداختی که به تجمل‌گرایی دارید، هدف‌تان نقد تجمل‌گرایی است یا این کار را به انگیزه دیگری انجام می‌دهید؟

الآن شاید خیلی‌ها به سمت مینیمالیست و ساده‌گرایی رفته باشند ولی به نظرم هر زنی یک بخشی از وجودش به تجملات علاقه‌مند است. من این موضوع را واکاوی کردم و دیدم یک نیروی ملکه بودن در همه زنان وجود دارد و هر زنی دوست دارد برای خودش و خانه خودش احساس ملکه بودن داشته باشد. بنابراین من هم سعی کردم با لباس‌هایم این حس ملکه بودن را نشان بدهم. مسلماً تجمل‌گرایی هم بخشی از این ملکه بودن است. البته من با تجمل‌گرایی به معنای افراطی آن هم مخالفم ولی به طور کلی تجمل‌گرایی را دوست دارم و فکر می‌کنم بقیه خانم‌ها هم همینطوری هستند. کالکشنی که با کانسپت تجمل‌گرایی طراحی کرده‌ام همچنان تمام نشده و نتوانسته‌ام آن را ببندم. هنوز هر طرحی که می‌زنم مربوط به همان کانسپت است و دارم ادامه‌اش می‌دهم.

واکنش مخاطبان نسبت به کالکشن ملکه‌های ایران زمین چطور است؟

به نظرم اگر طراح بتواند ایده خودش در لباس را طوری به مخاطب نشان دهد که مخاطب گمان کند طراح توضیحی در مورد آن لباس دارد و ایده را از طراح بگیرد، اتفاق خیلی بزرگی صورت گرفته است. چنین اتفاقی در هنرهای دیگر نیز رخ می‌دهد و همیشه مخاطب می‌خواهد محصول هنری را درک کند و با آن ارتباط برقرار نماید. این‌که چقدر موفق به انجام چنین کاری شده‌ام باید مخاطب‌ها بگویند. مخاطب‌های اصلی ما همین مردم عادی هستند که در کوچه و خیابان زندگی می‌کنند. در رویداد آخری که در کاخ نیاوران شرکت کردم توانستم با لباس‌هایم یک ملکه را به مخاطبان نشان بدهم. برای این کار هرگز به دنبال واکاوی کردن لباس‌ها نرفتم و معنا و مفهوم و ارزش ملکه بودن را جست‌و‌جو کردم. نیروی ملکه بودن یکی از چهار نیرویی است که هر زنی از آن برخوردار است. این نیرو باعث می‌شود زن همیشه برای خودش ارزش‌‌گذاری کند. اگر سیر تاریخی را در ایران نگاه کنید، متوجه می‌شوید که زنان ایرانی از لحاظ هویتی خیلی شکنجه دیده‌اند و همیشه پس از مردها جنس دوم محسوب شده‌اند. برای این‌که زن‌ها از جنس دوم بودن در بیایند کارهای بزرگی صورت گرفته است. همین‌که زنان این سرزمین بتوانند با لباس به خودشان ارزش بدهند خیلی اتفاق خوبی است چون لباس هر فرد قبل از هر چیزی معرف آن فرد خواهد بود.

مهسا کشاورز

شاید برای مخاطبان ما جای سؤال باشد که لباس‌های تجملاتی را در چه مکان‌هایی می‌توانند بپوشند؟

زمانی که ما اسمی از لباس تجملاتی می‌آوریم، ذهن مخاطب به سمت لباس‌ مجلسی و گران‌قیمت می‌رود و فکر می‌کنند باید در جای خاصی آن‌ها را بپوشند. یک عده از مشتری‌ها می‌پرسند که این لباس‌ها را کجا باید بپوشیم؟ اما یه عده از افراد که در بازار هدف من هستند از مکان پوشیدن لباس‌های تجملاتی اطلاع کافی را دارند. یکی از آن‌ها سفارش لباس تاج‌دار برای ساقدوش‌های عروس‌شان را داد و خودش جای آن را پیدا کرده بود. هنرمندان هم دوست دارند در فرش‌ قرمز و سفرهای خارج از کشورشان از لباس‌های تجملاتی استفاده کنند. لباس‌هایی که من طراحی می‌کنم کاملاً پوشیده هستند و به همین خاطر خیلی راحت می‌توانند این لباس‌ها را در خارج از کشور هم بپوشند. جدا از نگاه اسلامی، در سیر تاریخی ایران هم ملکه‌های ما همیشه پوشیده بودند و این پوشش باعث ارزشمندتر شدن یک زن می‌شود. ما در سفری که به مکزیک داشتیم، طبق معمول لباس‌های خودمان را پوشیده بودیم که در خیابان‌های مکزیک مردم جلوی‌مان ‌را گرفتند و به خاطر جالب بودن لباس‌های‌مان شروع به عکس گرفتن کردند. می‌گفتند ما خانم محجبه زیاد دیدیم اما هیچکدام به این شکل پوشیده و شیک نبوده‌اند.

در طراحی‌های‌تان چقدر سعی می‌کنید که ضمن حفظ اصالت و بومی‌ بودن، لباس‌ها را طوری طراحی کنید که جهان شمول باشد و خانم‌های ایرانی در سفرهای خارجی خودشان هم بتوانند این لباس‌ها را بپوشند؟

این کار را به دو شکل می‌شود انجام داد. یکی این‌که شما در طراحی از یک سری المان و موتیف‌هایی استفاده کنید که ایرانی اسلامی باشد. دست ما از این نظر خیلی باز است چون ما یک فرهنگ و معماری خیلی غنی داریم و از المان‌های ایرانی می‌شود چندین و چند کالکشن مختلف درآورد. شکل دوم این است که شما ایده را در کل طراحی بگنجانید، یعنی ایده‌تان فقط در برش نباشد بلکه ایده‌ای باشد که آن لباس در مجموع یک کمپوزیسیون تشکیل بدهد و شما آن را به مخاطب ارائه بدهید. من به دنبال راه دوم هستم. یعنی تمام اتفاقات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... که از بچگی در محیط خانوادگی‌ام افتاده را لمس کرده‌ام و حالا این‌ها تجمیع شده و دارد خودش را نشان می‌دهد.

بازیگرها و سلبریتی‌ها چقدر برای طراحی لباس‌شان در فرش قرمزها به شما مراجعه می‌کنند؟

در همه جوامع مردم به پوشش هنرمندان توجه زیادی دارند. وقتی هنرمندان لباسی که من طراحی کرده‌ام را می‌پوشند، سفارشات زیادی از آن لباس به من داده می‌شود چون برای مردم این‌که لباس هنرمند مورد علاقه‌شان را بپوشند جالب است. هنرمندان بیشتر از آدم‌های عادی دیده می‌شوند و مردم از پوشش آن‌ها الگوبرداری می‌کنند. ما می‌توانیم از این طریق فرهنگ‌سازی درست لباس پوشیدن را هم ترویج بدهیم. من برای خانم‌ها سوگل طهماسبی، فریماه فرجام و شبنم قلی‌خانی لباس طراحی کرده‌ام و خانم طهماسبی گفتند می‌خواهند لباس‌شان را در یکی از اکران‌های جشنواره فیلم فجر هم بپوشند. هنرمندان یک سری محدودیت‌ها در پوشش خود دارند که باید رعایت کنند. البته واقعاً اسم آن‌ها محدودیت نیست و ما هم در طراحی لباس با آن‌ها مواجه هستیم. پوشیده بودن جزوی از فرهنگ ما بوده و چیزی است که در ذات ما نهفته است. خانم‌ها می‌توانند در عین حال که پوشیده هستند، در جامعه هم زیباتر بدرخشند.

سلبریتی‌های ایرانی به نسبت سلبریتی‌های خارجی چقدر با مسئله پوشش‌ حرفه‌ای برخورد می‌کنند؟  

هنرمندان ما همانند هنرمندان خارجی یک استالیست ندارند که در این زمینه به آن‌ها مشاوره بدهد. آرتیست‌های خارجی از وجود یک استالیست و طراح لباس در کنار خودشان بهره می‌گیرند، در حالی‌که در کشور ما با این مسئله سلیقه‌ای برخورد می‌شود. قطعا همه ما سواد این را نداریم که بدانیم چه چیزی بپوشیم و خیلی بهتر می‌شود اگر این کار را به یک متخصص بسپاریم. از وقتی که آقای حمید قبادی دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس شدند، یک انقلابی در طراحی لباس به ‌وجود آمد و همه‌ چیز تغییر پیدا کرد. ایشان علاوه بر این‌که وضعیت را برای طراحان لباس در داخل کشور راحت‌تر کردند، تلاش‌شان برای نشان دادن ما به جهان هم قابل تقدیر است.‌ البته این کار یک مقدار دیر شروع شد و ما در حال حاضر مثل یک نوزاد نوپا در ابتدا مسیر قرار گرفته‌ایم ولی می‌شود به آینده امیدوار بود.

در حال حاضر مشغول کار بر روی کالکشن جدیدی هستید؟

الآن همچنان دارم کالکشن "ملکه‌های ایران زمین" را ادامه می‌دهم. یک مقدار از طراحی مانتو بیرون آمده‌ام و به سراغ لباس‌های مجلسی رفته‌ام تا آثار جدیدتری را ارائه بدهم. نتیجه این فعالیت‌ها لباسی شده است که می‌توان همزمان در اجتماع و مجالس آن را پوشید و هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. ویژگی‌های این لباس شامل دو بخش تجمل‌گرایی و لباس عصر بودن است. سایر فعالیت‌هایم در ارتباط با لباس‌های مجلسی بوده و گرایشم به سمت لباس‌هایی است که با وجود پوشیده بودن، در عین حال نوآوری هم داشته باشند. یکی از معضلات بانوان ما پوشیدن لباس مناسب در مهمانی‌هایی است که آقایان هم حضور دارند. خانم‌ها در آن‌جا هم می‌خواهند زیبا و شیک ظاهر شوند اما در این شرایط با مشکل روبرو هستند. ما دنبال حل این مشکل برای خانم‌ها هستیم تا در حضور آقایان هم بتوانند با تیپ شیک و مناسب دیده شوند. پوشیدن این لباس‌ها یک تابوشکنی محسوب می‌شود و من خودم باید این تابوها را از بین ببرم. من از لباس‌های خودم استفاده می‌کنم و به جز این لباس‌ها هیچ چیز دیگری را نمی‌پوشم.

شما از مشتری سفارش هم می‌پذیرد یا طرح‌های‌تان را فقط در قالب کالکشن ارائه می‌دهید؟

طرح‌هایی که الان برای مشتری‌هایم می‌زنم دو حالت دارند. یک سری از کارها را به شکل کالکشن آماده می‌کنم تا مخاطب از بین آن‌ها کاری که تن‌خورش مناسب است را انتخاب کند، اما در شکل دیگر کارهایم برای مشتری‌ها این ویژگی را گذاشته‌ام که لباس منحصر برای خودشان داشته‌ باشند. یعنی مشتری پیش من می‌آید و می‌‌گوید من یک طرح اختصاصی می‌خواهم و من برایش یک طرح اختصاصی می‌زنم. یک طراح هر چقدر از مشتری اطلاعات زیادتری داشته باشد می‌تواند بر اساس سلیقه مشتری، خودش را هم در طرح مشارکت دهد. اثری را که برای مشتری طراحی می‌کنی با اثری که جهت قرار گرفتن در کالکشن جمع‌آوری شده، متفاوت است. یک طراح در سفارش کار مشتری باید علاوه بر خودش، سلیقه مشتری را هم در کار بگذارد. برای این کار طراح لباس نیاز به زیرکی زیادی دارد.  زمانی که شما به شخصیت مخاطب پی می‌برید و آن را وارد کار می‌کنید، باعث می‌شود مخاطب خودش را در کار ببیند. این‌که چه فرمی خوب است و چه رنگی به پوست مشتری می‌آید را در نهایت طراح باید بگوید. من پذیرفتن سفارش را به تازگی به برند "ملک آرا" اضافه کردم که مورد استقبال قرار گرفت. ۷۰ درصد فعالیتم را به انجام این کار اختصاص دادم و فرصت کار کردن بر روی کالکشن جدید را ندارم. سفارشات را به صورت آنلاین دریافت می‌کنم و پس از طراحی، کار را برای مخاطب به شکل تصویر می‌فرستم تا مخاطب از آن یک ذهنیتی بگیرد. کارهای من پرو هم ندارند چون اکثر مشتری‌هایم از شهرستان سفارش می‌دهند و وقت پرو کردن لباس را ندارند.

در هفتمین دوره جشنواره مد و لباس فجر حضور دارید؟

بله، امسال با ۵ اثر شرکت می‌کنم که یکی از آن‌ها لباس مجلسی و بقیه لباس اجتماع هستند. قطعا این جشنواره برای همه طراح‌ها اتفاق بزرگی خواهد بود. آقای قبادی در جشنواره هم خیلی تلاش می‌کنند که این زحمات جای تقدیر دارد. ممکن است در چنین جشنواره‌هایی یک سری اتفاقات بیفتد که مورد پسند خیلی‌ها نباشد. این مورد به عوامل اجرایی بر می‌گردد که چقدر با جشنواره مسئولانه برخورد کنند. البته یک سری نارضایتی‌ها وجود دارد و من از بخش داوری سال گذشته اصلاً راضی نبودم. سال گذشته وقتی رفتم کارهایم را تحویل بگیرم، با آثاری مواجه شدم که نمی‌دانم چطور شد جایزه نگرفتند. داوری جشنواره‌ها خیلی مهم است. وقتی تعداد آثار یک بخش زیاد می‌شود، مدیریت کردن آن هم سخت خواهد شد. انتخاب یک اثر از میان مجموعه زیادی از آثار برای داور کار دشواری است. بهترین حالت داوری این‌گونه خواهد بود که برای تعداد اثرها محدودیت بگذارند. نکته دیگر اینکه اگر بخواهند لباس‌ها را فقط از روی رگال و تن مانکن‌ها ببینند، حق مطلب به درستی ادا نخواهد شد. همه می‌دانیم که تن‌خور اثر موثرتر است و یک لباس خودش را باید در تن آدم نشان دهد. داورها در جشنواره فجر نقش خیلی مهمی دارند و به همین دلیل باید دید قوی‌تری هم داشته باشند. آن‌ها در پایان جشنواره به مردم اعلام می‌کنند چه لباسی خوب است و این‌ها بعدا مدسازی می‌شود و صنعت مد هم به سمت آن حرکت می‌کند.

فکر می‌کنید برای این‌ که در کشور ما در زمینه پوشاک برندسازی اتفاق بیفتد و برندهای‌مان وجهه جدی‌تری پیدا کنند باید چه تمهیداتی اندیشیده شود؟

در پیرامون مسئله برندسازی مباحث مختلفی را باید در نظر بگیریم. یکی این‌که شما باید یک شعار برای خودتان انتخاب کنید. من پیرو دغدغه‌هایی که در این سال‌ها داشتم، جمله مهم "مهربانو زندگی‌ات را زندگی را کن" را به عنوان شعار انتخاب کردم. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که صنعتی شده است و فمینیست‌ها در آن خیلی چیزها را خراب کردند. شاید با کلیت فمینیست موافق باشم اما با جزئیاتش موافق نیستم. زن‌ها باید حقوق برابری نسبت به مردها داشته باشند اما این دلیل نمی‌شود که بخواهیم مثل مردها زندگی کنیم. مهم‌ترین شعار من این است که زن‌ها یادشان بماند زنانگی‌شان را کنند و جنس دوم نباشند. شاید اگر زنانگی خودشان را زندگی کنند، خیلی از اختلافات زناشویی هم از بین برود. ما وقتی زنانگی نداشته باشیم، مردهای‌مان هم مردانگی نخواهند داشت. این زنانگی زن‌ها است که مردانگی مرد را برجسته می‌کند. هر چقدر مرد اقتدار و مردانگی‌اش پابرجا بماند، زنانگی زن هم حفظ خواهد شد. زمانی که این دو نیرو با هم مساوی باشند باعث می‌شود که زندگی به تعادل و توازن خوبی برسد. این نگاه به جریان کاری من جهت داده است و حالا کالکشن من با این ایده وارد خانه‌های مردم خواهد شد که اگر زن‌ها اول در ذهن خودشان و بعد در خانه خودشان ملکه باشند، هم ارزش‌ها و احترام‌ها حفظ می‌شود و هم خیلی از مشکلات درونی ما حل خواهد شد.

صحبت‌های پایانی؟

در قرن نوزدهم میلادی بین طراح لباس بودن و هنرمند شناخته شدن یک مرز وجود داشت و به طراح لباس‌ها می‌گفتند که شما فقط خیاط هستید و کارتان دوخت و دوز لباس است. از قرن بیستم به بعد این مرز برداشته شد و همه‌چیز طوری پیش رفت که طراح لباس هم به عنوان هنرمند شناخته شد. طراح لباس آمد و گفت که من هم در کارهایم دغدغه بیان و ایده دارم و فقط یک خیاط صرف نیستم. طراحان حرف‌های‌شان را زدند و ایده‌ها را در قالب یک لباس بیان کردند. در حال حاضر طراح لباس در همه جای دنیا هنرمند محسوب می‌شود. وظیفه هنر و هنرمند این است که دردی را از جامعه کم کند و وارد زندگی مردم شود تا به آن‌ها آرامش دهد. یعنی وقتی شما سراغ به موسیقی می‌روید، احساس می‌کنید زندگی‌تان یک نظم و تعادلی پیدا کرده است. هنر اگر بخواهد به اصالت و آن وظیفه‌ای که بر دوشش قرار گرفته عمل نکند به درد کسی نمی‌خورد. خیلی خوب خواهد شد که ما در طراحی لباس هم به این موضوع در کنار زیبا بودن و چشم‌نوازی یک اثر توجه کنیم. همین که شما پشت اثر خود یک هدف داشته باشید و کانسپتی را ارائه دهید که زندگی مخاطب تغییر کند، رسالتش را انجام داده است. در نتیجه نباید از آن ساده بگذریم و باید علاوه بر بازار فروش به این مقوله هم توجه کنیم.