سرویس مد و لباس هنرآنلاین: سهیلا جبری و خاتون شهبازی، هر دو با برند "چیامد" در عرصه طراحی، دوخت و ترویج و توسعه پوشش اسلامی ایرانی برای بانوان فعالیت می‌کنند.

هنرآنلاین طی گفت وگویی با این دو هنرمند، ضمن بررسی ابعاد اثرگذار و جایگاه رسانه‌ها در تبلیغ این نوع پوشش، به تشریح سایر اقدامات خود در این مسیر پرداختند که در ادامه می‌خوانید:

خانم جبری اهمیت پرداختن رسانه‌ به حوزه مد و لباس را چگونه ارزیابی می‌کنید و به نظرتان اگر رسانه‌ها توجه بیشتری به مد و لباس داشته باشند و صفحه‌ای جداگانه برای این حوزه ایجاد نمایند، چه تغییری در صنعت مد و لباس به وجود می‌آید؟

سهیلا جبری: من رسالت رسانه در حیطه مد و لباس را به سه بخش تقسیم می‌کنم؛ معرفی، فرهنگسازی و آسیب‌شناسی. رسانه‌ای که به حوزه مد و لباس می‌پردازد، می‌تواند این حوزه را خیلی درست و حسابی و برنامه‌ریزی شده معرفی کند. فرهنگسازی هم یکی از رسالت‌های مهم و خطیر رسانه در حوزه مد و لباس است و در نهایت اگر در حوزه رسانه مد و لباس آسیب‌شناسی اتفاق نیفتد، روند معرفی و فرهنگسازی هم کند می‌شود و ممکن است این حوزه مسیر را به اشتباه برود. با به کارگیری سه ضلع معرفی، فرهنگسازی و آسیب‌شناسی در رسانه و همینطور با برنامه‌ریزی و بسترسازی حتماً اتفاق مهمی در زمینه مد و لباس رخ خواهد داد.

در هر کدام از سه بخش معرفی، آسیب‌شناسی و فرهنگسازی که به آن‌ها اشاره کردید چه اتفاقاتی باید رخ بدهد؟

جبری: در بخش معرفی باید اتفاقاتی که طراحان در رویدادهای مختلف رقم می‌زنند، به صورت کارشناسی و بررسی‌شده معرفی شود. باید توجه شود که معرفی کردن با اخبار کاملاً فرق دارد چون رسالت رسانه خیلی عمیق‌تر از انعکاس یک خبر یا یک گزارش است. هنر طراحی لباس باید معرفی شود و حتی این اتفاق باید در مورد اقتصاد این هنر هم بیفتد تا انگیزه کارآفرینی ایجاد کند. وقتی طراحی لباس معرفی نشود، این هنر در حد خبر می‌ماند و به مرحله نقد، آسیب‌شناسی و فرهنگسازی هم نمی‌رسد.

سهیلا جبری

خانم شهبازی راجع به سبقه فعالیت‌تان در عرصه مارکتینگ توضیح بدهید و بگویید که حوزه مارکتینگ چه کمکی می‌توانند به برندهای مختلف حوزه پوشاک کند و لزوم توجه به آن در چیست؟

خاتون شهبازی: من یک کانون آگهی و تبلیغات دارم و سال‌هاست که به عنوان مشاور مارکتینگ در این حیطه به برندهای دیگر مشاوره می‌دهم. پیش از این هم مدیر مارکتینگ یک برند بین‌المللی بودم که در حوزه لباس ورزشی فعالیت می‌کرد. در حوزه پوشاک مهمترین اصلی که تمامی برندها، مزون‌ها و طراحان بهتر است بدانند این است که باید صرفاً برای بخشی از بازار برنامه‌ریزی کنند. الآن خیلی از برندها به طور همزمان لباس شب، مجلسی، اجتماع و... تولید می‌کنند و لباس‌های‌شان هیچ دسته‌بندی مشخصی ندارد. آن‌ها یک ایده‌ای را برای لباس اجتماع دارند که با آن ایده لباس مجلسی و لباس‌های دیگر هم تولید می‌کند اما این درست نیست چون با یک ایده خاص نمی‌شود به همه بازار اشراف و احاطه داشت. شناسایی مخاطب در برندسازی که به آن رفتارشناسی مخاطب می‌گوید از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. رفتارشناسی مخاطب یعنی این‌که ما در چه مقطع زمانی هستیم و مخاطبی که انتخاب کرده‌ایم چه ذائقه‌ای دارد؟ ما باید بدانیم که همه مصرف‌کنندگان جامعه مخاطب ما نیستند و فقط باید یک عده خاص از مخاطبان را انتخاب کنیم و ذائقه آن‌ها را تأمین کنیم. مثلاً ما در برند "چیا مد" مصرف‌کنندگانی را انتخاب کرده‌ایم که ضمن علاقه به فرهنگ ایران و تنوع در رنگ لباس، تا اندازه‌ای پوشیدن لباس پوشیده هم برای‌شان مهم است. پوشیدگی و وقار تفکر برند "چیا مد" است و این چیزی است که امکان دارد خیلی‌ها آن را دوست نداشته باشند. کسانی که این تفکر را دوست ندارند، مخاطبان ما نیستند و هیچ اصراری هم نیست که آن دسته از مخاطبان را جذب کنیم. آن‌ها به هر دلیلی کار ما را نمی‌پسندند و ما هم تبلیغات‌مان را برای کسانی انجام می‌دهیم که به کارمان علاقه‌ دارند و مخاطب این جنس از پوشش هستند. پس در بخش مارکتینک، مهم است که یک برند کدام بخش از بازار را انتخاب می‌کند و چه شناختی نسبت به آن بخش دارد. پیشنهاد من برای فعالان حوزه مد و لباس این است که یک بخش از بازار را انتخاب کنند و در جهت تقویت همان بخش بکوشند.

خاتون شهبازی

خیلی از طراحان اصرار دارند در کارشان تلفیقی از سنت و مدرنیته انجام بدهند تا ذائقه طیف وسیع‌تری از جامعه را تأمین کنند ولی در لباس‌های طراحی شده برند "چیا مد" کمتر رویکرد مدرنیته دیده می‌شود. چرا توجه کمتری به مدرنیته دارید و بیشتر از المان‌ها و نمادهای سنتی در کارهای‌تان استفاده می‌کنید؟

شهبازی: هر برندی بینش و مسیر خودش را دارد و آن‌چه به عنوان بینش اصلی مؤسسه "چیا مد" مطرح شده این است که لباس اقوام ایرانی قابلیت مدسازی را دارد. از نظر ما پوشش اقوام ایرانی سرچشمه و پیشینه‌ای غنی دارد که همین باعث شد در شروع حرکت‌مان از عناصر فرهنگی در پوشش اقوام ایرانی استفاده کنیم. این باور را هم همیشه حفظ می‌کنیم ولی در عین حال یک حرکت خیلی آهسته به سمت مدرنیته داریم و می‌خواهیم خیلی آرام عناصر مدرنیته هم وارد کارمان کنیم. ما هم به عنوان یک برند برای خودمان یک گروه از مخاطبان را انتخاب کردیم و داریم با تفکرات خودمان که همسو با تفکرات مخاطبان‌مان است پیش می‌رویم. بالبطع این تفکر در مسیر خودش با تغییر مواجه می‌شود ولی همواره به حلقه اصلی "چیا مد" متصل است. ما می‌خواهیم قدم‌هایی را به طرف مدرن شدن برداریم اما نمی‌خواهیم این قدم‌ها آنقدر بلند باشد که اتصال‌مان از آن حلقه اصلی جدا شود. خیلی آهسته به سمت تغییر هستیم ولی محوریت کارمان همیشه ثابت می‌ماند چون عرق خاصی نسبت به پوشش اقوام و فرهنگ‌های مختلف ایران داریم.

کالکشن توسان و کالکشن شهرزاد از جمله کالکشن‌های پرطرفدار برند "چیا مد" هستند که تفاوت‌های عمده‌ای با هم دارند. کالکشن توسان به صورت تعمدی کاربردی‌تر از کالکشن شهرزاد بود؟

شهبازی: کالکشن شهرزاد حاصل پژوهش‌هایی بود که خانم جزیری در زمینه الگوی اصلی لباس اقوام انجام دادند و ما گام بلندی برداشتیم و به نوعی با آن کالکشن لباس اقوام ایرانی مدرنیته شد. لباس‌های کالکشن شهرزاد لباس‌های فاخری هستند که آن‌ها را بیشتر در مراسم‌های خاص می‌توان پوشید. شما با لباس‌های آن کالکشن نمی‌توانید به سینما بروید. البته ممکن است شخصی این کار را انجام بدهد چون لباس‌های کالکشن شهرزاد پوشیده و زیبا هستند ولی به هر ترتیب عمومیت ندارند و بیشتر مورد استقبال گروه‌های هنری و خانم‌های هنرپیشه قرار می‌گیرند. خیلی از خانم‌های هنرپیشه به ما مراجعه کردند و ما برای آن‌ها لباس‌هایی از کالکشن شهرزاد را تهیه کردیم تا در مراسم‌هایی همچون فرش قرمز و مراسم‌های خاص بپوشند و شناسنامه و فرهنگ لباس ایرانی را نشان بدهند. اما رویکرد کالکشن توسان کاملاً متفاوت است. ما این‌بار فکر کردیم که یک نیاز دیگری هم در اجتماع وجود دارد که نیاز به پوشیدن لباس‌هایی است که آدم بتواند روزمرگی خود را با آن‌ لباس‌ها طی کند. به همین خاطر به سراغ تولید لباس اجتماع رفتیم و سعی کردیم این لباس‌ها خیلی درگیر تزئینات نباشد. هدف‌مان این بود که لباس‌هایی را تولید کنیم که آدم‌ها بتوانند با آن‌ها در اتوبوس و مترو راحت باشند و خریدشان را هم انجام بدهند. ما برای هر کالکشنی یک کانسپت تعریف می‌کنیم و در مورد دو کالکشن توسان و شهرزاد هم کانسپت‌های جداگانه‌ای تعریف کردیم‌ که طبق این کانسپت‌ها لباس‌های کالکشن توسان کاربردی‌تر بود و خیلی مورد استقبال مردم قرار گرفت.

در ایران معمولاً رسانه‌ها در اختیار برندها هستند و اخبار برندها را اطلاع‌رسانی می‌کنند، در حالی‌که در دنیای مد برندها در اختیار رسانه‌ها قرار می‌گیرند و این رسانه‌ها هستند که تعیین می‌کند یک برند چه چیزی را طراحی و وارد بازار کند. شما قصد ندارید وارد این تعامل دو سویه شوید و از رسانه‌ها تأثیر بپذیرید؟

شهبازی: در دنیای مد هم رسانه‌ها استراتژی یک برند را تعیین نمی‌کنند چون برندها مشاورین و اتاق فکر مختص به خودشان را دارند و مبنا و استراتژی‌شان هم بر اساس تحقیق و توسعه (R&D) است. آن‌ها جامعه‌شناسی، برندشناسی و تبلیغات می‌دانند و بر این اساس تفکرات عامه مردم را پیش‌بینی می‌کنند و بعد بخش‌های دیگر برند از جمله بخش فروش، مارکتینگ، تبلیغات و روابط عمومی بسیج می‌شوند تا به هدف اصلی برسند. رسانه تأثیر مهمی در رسیدن برندهای خارجی به اهداف‌شان دارد اما رسانه هیچوقت استراتژی یک برند را تعیین نمی‌کند. رسانه یک عامل ارتباطی بین برند و مردم است و پیام برند را به مردم منتقل می‌کند و باعث ایجاد رغبت، کنجکاوی و هیجان در مردم می‌شود. همین حالا در کشور خود ما هم رسانه‌های به ویژه بصری نقش مهمی در ایجاد ذائقه در پوشش مردم دارند. چون مد و لباس جذابیت بصری دارد، شاید وظیفه رسانه‌های بصری و دیداری در مورد معرفی مد و لباس بیشتر و جدی‌تر است. مردم با لباس عجیبن هستند و وقتی یک لباس زیبایی را بر تن یک مجری یا بازیگر تلویزیون و سینما می‌بینید، خیلی زود تأثیر می‌پذیرند و دوست دارند لباسی به خوبی آن لباس بپوشند. ما قبلاً برای مجری‌های تلویزیون لباس‌های پوشیده زیبا و رنگی طراحی کردیم و گفتیم اگر قرار است حجاب تبلیغ شود، بهتر است با این لباس‌های رنگی و زیبا آن را تبلیغ کنید چون به هر حال دخترهای نوجوان و جوان ذوق و روحیه خاصی دارند و لباس‌های رنگی را می‌پسندند. این صحبت را با تلویزیون انجام دادیم اما نپذیرفتند این اتفاق بیفتد. غافل از این‌که جامعه هیچوقت منتظر نمی‌ماند و اگر ما فرهنگ و پوشش مناسب را به جامعه ندهیم، جامعه پوشاکش را از طریق دیگری تهیه و استفاده می‌کند. الآن حوزه پوشاک بیش از هر زمان دیگری نیازمند رسانه است و رسانه نباید معرفی لباس‌های ایرانی را تبلیغ قلمداد کند. بحث حمایت از تولید و برند ملی است و هر کدام از این برندها دست کم 20-30 پرنسل و حقوق بگیر دارند. رسانه‌ها حرف زدن از این برندها را تبلیغ نداند و به عنوان حمایت از تولید ملی در مورد برندها و طراحان ایرانی صحبت کنند تا به برندهای ملی فرصت بدهیم چرخه فعالیت‌شان بچرخد و لباس مناسب با فرهنگ کشور طراحی و عرضه کنند.

خاتون شهبازی

صنعت پوشاک خیلی صنعت پول‌سازی است که سرمایه‌گذاری روی آن می‌تواند نفع اقتصادی زیادی هم برای جامعه دارد. با این حال چرا کسی به این امتیاز و ارزش صنعت پوشاک توجه نمی‌کند؟

جبری: گرچه این صنعت پول‌ساز است ولی ما به جای استفاده درست از این صنعت پول‌ساز، از چرخه معیوب اقتصادی آن استفاده می‌کنیم که همان تبلیغ محصولات برندهای خارجی است. ما وقتی تبلیغات کالایی که دیگران به وجود آورده‌اند را انجام می‌دهیم، طبیعتاً بهره اقتصادی آن در حد واسطه‌گری و فروش به ما می‌رسد نه در حد تولید. ضمن این‌که این کار باعث می‌شود که برندهای خارجی حتی خوراک فکری ما را تغییر بدهند و نوعی از پوشش و حجاب را برای ما تعریف کنند چون آن‌ها می‌خواهند چرخه اقتصادی‌شان بچرخد و هیچ کاری با فرهنگ ندارد، چه بسا که ترجیح بدهند فرهنگ ما صدمه ببیند و مخدوش و بی هویت شود. بنابراین ما با نادیده گرفتن برندهای داخلی و حمایت از برندهای خارجی هم به شکل اقتصادی و هم به شکل فرهنگی خسران می‌بینیم. برندهای بزرگ دنیا دارند از برندسازی و مدسازی بهره می‌برند، در حالی‌که ما پیشینه و پتانسیل این کار را داریم اما متأسفانه از آن استفاده نمی‌کنیم.

در خیلی از کشورها دولت‌ها برای این‌که یک پوشش یا یک روش زندگی به جامعه تزریق شود، از هنرمندان و دیگر چهره‌های سرشناس کشور تقاضا می‌کنند آن را تبلیغ کنند، فکر می‌کنید امکان این وجود دارد که در کشور ما هم از هنرمندان و حتی آدم‌های معمولی به عنوان یک رسانه برای ایجاد ذائقه در میان عموم مردم استفاده کرد؟

جبری: به شدت. همانطور که اشاره کردم، مد و لباس یک حیطه بصری و دیداری است و تبلیغ آن در رسانه‌های دیداری بیشتر جواب می‌دهد. ما از تلویزیون و سینما می‌خواهیم که مد و لباس کشور خودمان را نمایش بدهد تا مخاطب ببیند و از پوشش ایرانی تأثیر بگیرد. من الآن سفیر پوشش خودم هستم و همیشه با طراحی‌های خودم در مراسم‌های مختلف شرکت می‌کنم. غالب افراد از طریق دیداری با من ارتباط برقرار می‌کنند چون پوشش مرا به عینه می‌بینند و زیبایی بصری و هویتش را لمس می‌کنند. تجربه من می‌گوید که باید پوشش و فرهنگ را به بطن جامعه برد. ما عکاسی کالکشن توسان را در خیابان انجام دادیم که کار خیلی سختی بود ولی بازخورد مردم عالی بود و خوشحال‌مان کرد. مردم لباس‌ها را از نزدیک لمس می‌کردند و با مدل برند ما عکس می‌گرفتند. از ما مشاوره می‌خواستند و می‌پرسند که این لباس‌ها برای آن‌ها هم زیباست یا نه؟ بنابراین ما نباید منتظر بمایم که مردم به سمت فرهنگ و پوشش بیایند، بلکه خودمان باید سفر پوشش خودمان باشیم و پوشش‌مان را به سطح جامعه ببریم تا مردم ببینند و با آن ارتباط بگیرند. ما می‌توانیم یک خیابانی را در سطح شهر به نام مد و لباس ایرانی اسلامی داشته باشیم تا در بخشی از این خیابان مدل‌ها با پوشش‌های ایرانی اسلامی مشغول رفت و آمد شوند و مردم به تماشای لباس‌های آن‌ها بیایند. الآن وقتی توریست‌ها به ایران می‌آیند، ما نمی‌توانیم لباسی را به آن‌ها بفروشیم چون مرجعی برای انجام این کار وجود ندارد. واقعاً حیف است که اینطور باشد. ما می‌توانیم یک صادرات عظیم از سوزن‌دوزی‌های ایرانی داشته باشیم ولی گردشگردها اصلاً محصولات ایرانی را نمی‌بینند که بخواهند سفارش بدهند و وارد معامله شوند. البته طی صحبت‌هایی که من با دوستانم در سازمان گردشگری انجام داده‌ام، فکر می‌کنم این اتفاق دارد می‌افتد و بزودی رویکرد خوبی برای جلب توجه گردشگردهای به لباس ایرانی به وجود می‌آید. امیدوارم اتفاق خوبی بیفتد و به سمتی برویم که لباس را به یک قطب گردشگری تبدیل کنیم و گردشگردهای مختلفی بیایند لباس‌های ما را ببینند.

کشور چین دارد روی حوزه لباس کشورهای حلال برنامه‌ریزی می‌کند و اخیراً 105 کشور را به اکسپو چین دعوت کرده بود و به آن‌ها پاویون و امکانات رایگان داده بود تا روی پوشاک کشورهای اسلامی که خیلی پول‌ساز است تمرکز بیشتری داشته باشد. فکر می‌کند امکان این وجود دارد که برندهای ایرانی هم روی تولید لباس‌های مناسب کشورهای خارجی تمرکز کنند و لباس‌هایی را مناسب فرهنگ‌های آن‌ها تولید کرده و برای‌شان صادر نمایند؟

جبری: به نکته خیلی خوبی اشاره کردید. کاملاً موافق این قضیه هستم. چینی‌ها را که مثال زدید، قصدشان از ورود به حوزه لباس‌های اسلامی، درآمدزایی است و آن‌ها فقط به سود اقتصادی این قضیه فکر می‌کنند. پوشش مردم دنیا اخیراً به سمت دوری از برهنگی رفته و چینی‌ها این را خوب درک می‌کنند و سعی می‌کنند از آن پول خوبی در بیاورند. فکر می‌کنم برندهای ما هم می‌توانند کاری مشابه برندهای خارجی انجام بدهند. اعتقادات ما برای همه‌مان محترم است و به آن احترام می‌گذاریم. ما می‌توانیم لباس‌های اسلامی را برای مردم خودمان تولید کنیم و در کنار آن لباس‌هایی را هم با المان‌ها و نشانه‌های ایران و مناسب فرهنگ غرب برای مردم غرب تولید کنیم و صادر کنیم تا اقتصاد کشورمان رونق پیدا کند. هیچ عیبی ندارد و قطعاً سود اقتصادی خوبی عاید کشور خواهد کرد. همان‌طور که آن‌ها چادر تولید می‌کنند و برای ما می‌فرستند، ما هم می‌توانیم لباس‌های مناسب فرهنگ‌شان را با استفاده از المان‌های ایرانی تولید کنیم و به آن کشورها صادر نماییم. وقتی خارجی‌ها از فرش ایرانی در خانه‌های‌شان استفاده می‌کنند، قطعاً می‌توانند لباس‌های ایرانی هم بپوشند. ما نباید در مقابل این اتفاق گارر بگیریم و باید به فکر سوددهی و انتقال فرهنگ‌مان باشیم. به نظرم این حوزه خوبی برای صادرات است و قطعاً از آن استقبال می‌شود.

طی سال‌هایی که در برند "چیا مد" فعالیت داشته‌اید و بخش‌های مختلف طراحی، تولید و عرضه پوشاک را دیده‌اید، چه مشکلاتی را احساس کرده‌اید و چه انتظاری از مسئولین دارید؟

شهبازی: ما به حمایت دولتی نیاز داریم چون در ایران بخش خصوصی رشد زیادی نکرده و همچنان گلوگاه‌های مهم فرهنگی و کاری در دست بخش دولتی است. بخش خصوصی توان این را ندارد که فعالیتش را در خارج از کشور منعکس کند. نه رابطه‌اش را دارد و نه راه و روشش را بلد است. ما فرصت‌های زیادی برای معرفی پوشش و فرهنگ‌مان به کشورهای مختلف داریم ولی متأسفانه این فرصت‌ها را به خاطر قدرت محدود بخش خصوصی از دست می‌دهیم. می‌دانیم که لباس‌های برند ما مورد استقبال خارجی‌ها قرار می‌گیرد و قبلاً تجربه‌اش را داشته‌ایم و حالا به مقطعی رسیده‌ایم که باید در بیرون از مرزهای کشور حضور داشته باشیم تا دیگر هیچوقت یک خارجی لباس زن ایرانی را با لباس زن عرب اشتباه نگیرد. در مورد مولانا غفلت کردیم و فقط به خاطر این‌که آرامگاه این حکیم بزرگ در ترکیه است، تلاشی نکردیم دنیا را متوجه کنیم که مولانا ایرانی است و حتی یک قطعه شعر ترکی هم ندارد. مولانا را از دست دادیم و الآن آرامگاه این شاعر بزرگ یک منبع جذب گردشگر در ترکیه محسوب می‌شود. اگر در زمینه لباس هم اقدامی انجام ندهیم، آن را هم از دست می‌دهیم. ما باید لباس اقوام مختلف کشورمان را به جاهای مختلف دنیا ببریم تا در ذهن و تاریخ همه آن‌ها ثبت شود که این لباس‌ها متعلق به ایران است. من لباس ایرانی را در خطر می‌بینیم و فکر می‌کنم اگر لباس ایرانی معرفی و ثبت نشود، فرهنگ پوشش ایرانی از دست‌ می‌رود.

خاتون شهبازی

و صحبت‌های پایانی:

جبری: در پایان بدون هیچ تعاریفی از خبرگزاری هنرآنلاین که خیلی خوب و مجزا به مقوله مد و لباس نگاه می‌کند، صمیمانه تشکر می‌کنم. من اخبار حوزه مد و لباس را در هنرآنلاین دنبال می‌کنم چون می‌دانم که سرویس مد و لباس هنرآنلاین حواسش هست که چه اتفاقاتی دارد در این عرصه رقم می‌خورد. مد و لباس حیطه جوانی است و یک جاهایی حتی به بزرگنمایی احتیاج دارد. یعنی یک اتفاق کوچک این حوزه را هم باید خیلی بازتاب داد تا بیشتر دیده شود. هنرآنلاین این رسالت را به خوبی انجام می‌دهد و من به نوبه خودم از تمام دست‌اندرکاران این رسانه تشکر می‌کنم.