سرویس مد و لباس هنرآنلاین: نغمه زائری، طراح لباس خلاق، جوان و آشنا به حوزه‌های مد، تاریخ و معماری است که همواره با الهام گرفتن از این هنرها، مجموعه‌هایی برگرفته از اصول، نشانه ها و حال هوای ایرانی را خلق کرده است.

او معتقد است تناسبات طلایی درون پدیده‌ها باعث زیبایی آن‌ها می‌شود و این همان چیزی است که در تمام خلقت‌های خدا و هنرهای دست‌ساز بشر رعایت شده و وجود دارد. 

در ادامه، گفت‌وگوی هنرآنلاین با نغمه زائری را بخوانید:

خانم زائری علاقه به طراحی لباس از چه زمانی در شما شکل گرفت و چگونه وارد حوزه مد و لباس شدید؟

من از دوران کودکی علایق مختلفی داشتم. یادم می‌آید که در سنین خیلی کم چرخ خیاطی مادرم را بر می‌داشتم و با آن یک سری دوخت‌های مبتدیانه انجام می‌دادم. بزرگتر که شدم، در مدرسه به تاریخ علاقه پیدا کردم و بالاترین نمره‌ام را از درس تاریخ می‌گرفتم. همیشه این چالش در ذهنم بود که باید چکاره شوم؟ به باستان‌شناسی و حرفه‌های این‌چنینی فکر می‌کردم اما به مرور به معماری سنتی علاقه پیدا کردم و دیدم که چقدر رنگ‌ها و کاشی‌ها را دوست دارم. از آن‌جا بود که عرق و علاقه خاصی به فرهنگ ایران در وجودم شکل گرفت و تصمیم گرفتم معماری سنتی بخوانم. در کنکور شرکت کردم و دانشجوی رشته معماری سنتی ایرانی شدم. متأسفانه رشته معماری سنتی ایرانی فقط تا مقطع فوق دیپلم وجود داشت و من بعد از پایان این مقطع ناچار به تغییر رشته شدم و درسم را در رشته مهندسی معماری ادامه دادم. وقتی وارد رشته معماری شدم، دیدم علاقه‌مند به خلق کردن و به وجود آوردن هستم. یک سری تجربه‌های معماری داشتم که کارهای خوبی هم شد ولی فضای باز رشته معماری به مرور این فرصت را برایم به وجود آورد که به گذشته خودم برگردم تا علاقه‌ای که از بچگی در درونم بود را پی بگیرم. رشته معماری از معدود رشته‌های خاصی است که در آن باید روانشناسی، شیمی، هنر، ریاضی و علوم دیگر را هم به حد کافی بدانید. این رشته طوری نیست که ذهن شما را ببندد و نگذارد از فضای تخصصی معماری خارج شوید. به همین خاطر فضایی را برایم مهیا کرد که به سراغ مد و لباس بروم. از آن به بعد تخصصم را در بحث مد و لباس انتخاب کردم، ضمن آن‌که معماری هم به صورت کم و بیش ادامه دادم. شاید سرعت پیشرفتی که در حوزه مد و لباس وجود دارد باعث شد کششم به این حوزه بیشتر از قبل شود. به هر حال یک معمار تا بخواهد یک ساختمان را معماری کند و نتیجه زحمات خود را ببینند، باید حدود 2 سال صبر کند اما یک طراح مد و لباس شاید در عرض یک هفته بتواند به نتیجه مطلوبی از کارش برسد. پایان‌نامه‌ام را هم در حوزه مد و لباس کار کردم. موضوعی که در پایان‌نامه به آن پرداختم، موضوع "فرهنگسرای مد و لباس" بود که تا آن زمان کسی در این زمینه پژوهشی انجام نداده بود. 

نغمه زائری

چطور شد که موضوع "فرهنگسرای مد و لباس" را برای ارائه پایان‌نامه‌تان انتخاب کردید؟

من در مبانی نظری به این سمت رفتم که ببینم چه می‌شود یک چیزی به نظر ما زیبا می‌آید؟ متوجه شدم که تناسبات طلایی درون پدیده‌ها باعث زیبایی آن‌ها می‌شود و این همان چیزی است که در تمام خلقت‌های خدا و هنرهای دست‌ساز بشر رعایت شده و وجود دارد. شما این تناسبات طلایی را در استخوان‌بندی بدن، برگ گل‌ها، ساز موسیقی، معماری برج آزادی و هر چیز دیگری می‌توانید ببینید. خیلی علاقه‌مند شدم که با این تناسبات یک فرهنگسرای مرتبط با مد و لباس طراحی کنم. پایان‌نامه‌ای که کار کردم، خیلی برایم کمک‌کننده بود. به خصوص‌ آن‌که شانس این را داشتم که با استاد فوق‌العاده‌ای به نام مهندس بزرگی کار کنم. اتفاق خیلی خوبی بود که باعث شد با طراحی کانسپچوال آشنا شوم. استادم به من آموخته بود که هر چه می‌خواهی خلق کنی، باید یک کانسپت داشته باشد. ایشان می‌گفتند اگر یک اثری همینطوری به وجود آمده باشد، آن اثر پوچ و طبل تو خالی است چون یک اثر هنری باید کانسپت و شناسنامه داشته باشد و هنرمند باید بتواند در موردش کارش حرف بزند. من در تمام کارهای حرفه‌ای که انجام دادم به این صحبت‌ها توجه کردم و تمام تلاشم را انجام دادم که کارهایم کانسپت خاص خودش را داشته باشد.

کار حرفه‌ای‌تان در حوزه‌ معماری و طراحی لباس را از چه زمانی آغاز کردید؟

از حدود 6 سال پیش و بلافاصله بعد از فارغ‌التحصیلی با یک سری از دوستانم چند پروژه معماری را شروع کردم. یک گروه و برند به نام "خانه طرح هور" تشکیل دادیم و مجموعه‌های تحت عناوینی از قبیل "معماری ایرانی و لباس"، "فرش‌های ایرانی و لباس" و "گل‌های ایرانی و لباس" خلق کردیم. یک ژورنال عکاسی‌شده در کاخ گلستان را هم چاپ کردیم که کار خیلی خوبی بود. شعار اصلی گروه‌مان این بود که لباس‌های طراحی‌ شده‌مان طوری باشد که کسی نگوید این لباس‌ها سنتی است. دوران خیلی خوبی در کنار گروه داشتیم که حالا از آن دوران گذشته و شرایط کمی متفاوت شده است. البته ما هنوز هم با هم همفکری می‌کنیم و بچه‌های همان گروه بعضی کارهای دوخت مرا انجام می‌دهد ولی به هر حال یک جاهایی نیاز هست که هنرمند هویت فردی خودش را ایجاد کند. من هم این کار را انجام دادم و لاین شخصی خودم را با نام "آرامن" باز کردم و کارم را به طور شخصی پیش بردم. 

نغمه زائری

مجموعه آثار "اصالت و صلح" از فعالیت‌های اخیر شما است که خیلی هم مورد استقبال قرار گرفته. ایده کار کردن چند مجموعه راجع به اصالت و صلح چطور به ذهن‌تان رسید؟

وقتی به طور شخصی و انفرادی به کارم ادامه دادم، حس کردم که آثارم باید ضمن جنبه زیبایی‌شناسی، یک مقدار پر مغز و مفهومی هم باشد و از آن‌جایی که به فرهنگ ایران علاقه داشتم، خیلی فکر کردم که فرهنگ ایران را یک طوری وارد کارهایم کنم. در این پروسه متوجه شدم که باید تعصب را از خودم دور کنم چون تعصب اصلاً جالب نیست و مرزها را از هم جدا می‌کند. به جای تعصب، به اصالت فکر کردم و متوجه شدم که حفظ اصالت یک اصل اساسی است. اینطور بود که ایده "اصالت و صلح" را مطرح کردم. شیوه اجرای این سری مجموعه‌ها هم اینطور استکه هر بار یک ایده از الگوهای ایرانی را به همراه ایده‌ای از الگوهای کشورهای مرتبط انتخاب کرده و میان آن‌ها تلفیق ایجاد می‌کنم. اولین مجموعه‌ام بین ایران و هندوستان بود و سعی کردم وحدت بین لباس‌های دوره صفویه با دوره گورکانیان را نشان بدهم. تلفیق و وحدت جالبی میان این‌ها ایجاد شد، به طوری که مخاطبان فکر می‌کردند این لباس‌ها متعلق به یک کشور هستند. از همه آثار این مجموعه به طور رسمی رونمایی نکرده‌ام ولی این مجموعه را در دو مسابقه شرکت داده‌ام که رتبه اول مسابقه طراحی لباس دوره صفویه و رتبه دوم مسابقه طراحان لباس ایران در بخش اجتماع را کسب کرد. مخاطبان در مورد این مجموعه می‌گویند که سنتی نیست ولی در آن اصالت خاصی وجود دارد. این باعث می‌شود فکر کنم که همان اتفاق مدنظرم رخ داده است. این مجموعه مرا کاملاً راضی کرده و قرار است بزودی کالکشن بعدی‌ام را راجع به وحدت میان لباس ایران و ایتالیا تهیه کنم که عده‌ای از آن استقبال کرده‌اند. به نظرم هر چه مرز میان لباس‌ها را برداریم، اتفاقات بهتری می‌افتد.  

در قرون گذشته رسانه و ارتباط کمتری میان کشورها وجود داشت اما در عین حال میان لباس و فرهنگ کشورها وحدت رویه دیده می‌شد. چه عاملی باعث شده امروزه این وحدت رویه کاهش پیدا کند و لباس‌های بسیاری از مناطق دنیا کاملاً مجزا از هم باشد؟

دلیلش کم شدن عشق و دوستی میان آدم‌هاست. در همان دوره صفویه و گورکانیان، ارتباط برقرار کردن کشورها سخت بود اما آن‌ها این کار را به سختی انجام می‌دادند چون ارتباط گرفتن را دوست داشتند اما الآن اشتیاق مردم دنیا برای ارتباط گرفتن و برقراری دوستی کمتر شده است. الآن پارچه ایران و هند کاملاً متفاوت است ولی یک زمانی پارچه دوران صفوی به هندوستان صادر می‌شد. هندوستانی‌ها هم چیزهای زیادی به ما یاد می‌دادند و بین این دو کشور تبادل فرهنگی وجود داشت. آدم‌ها در گذشته به فرهنگ و نوع پوش‌شان اهمیت می‌دادند اما الآن کسی حوصله شنیدن حرف‌های من طراح راجع به پیشینه و فرهنگ لباس‌هایم را ندارد. در این وضعیت خیلی سخت است که طراح لباس بتواند لباسی را طراحی کند که ضمن زیبا بودن، حرفی هم برای گفتن داشته باشد. یک طراح لباس مجبور است کارهایی که دلش می‌خواهد را انجام ندهد و این اصلاً خوب نیست. شاید تنها راهی که طراحی لباس دارد این است که ابتدا با طراحی لباس‌های زیبا جذب مشتری کند و بعد که مشتری و مخاطب خودش را پیدا کرد، سلیقه خودش را هم به شکل محدود عرضه نماید. الآن کشورهای پیشرفته در داشتن شناسنامه و کانسپت برای لباس‌ها و به لحاظ فرهنگی از ما جلوتر هستند و این باعث می‌شود مردم آن جوامع راحت‌تر با این موضع کنار بیایند و از لباس‌هایی که حرفی برای گفتن دارند استقبال کنند.

چندی پیش مجموعه کاخ گلستان را در همکاری با یک گروه مستندساز ژاپنی کار کردید. تجربه آن همکاری چطور بود و چه بازخوردهایی از آن دریافت کردید؟

سال گذشته یک تیم از کشور ژاپن در نمایشگاه فجر از غرفه ما دیدن کرد. آن‌ها گفتند که می‌خواهند فرهنگ ایران را در قالب یک مستند نشان بدهند و برای این کار دنبال شخصی هستند که لباس اصیل ایرانی طراحی کند و به ما بدهد. گفتند تمام نمایشگاه را گشته‌اند و غرفه ما نظرشان را جلب کرده است. پیشنهاد همکاری‌شان را ارائه دادند که من به خاطر تجربه سختی که قبلاً با رسانه و تلویزیون داشتم، در ابتدا قبول نکردم اما توصیه دوستان باعث شد این همکاری را آغاز کنم. حقیقتش این بود که دلم نمی‌خواست کاری که می‌خواهند به عنوان فرهنگ ایران به جهان نشان بدهند، کاری درخور و شایسته فرهنگ این کشور نباشد. سعی کردم به این موضوع ورود کنم تا شاید بتوانم مؤثر واقع شوم. من به گروه مستندساز پیشنهاد کردم که کارمان را در فضای کاخ گلستان انجام بدهیم تا آن فضای زیبای قدیمی به جنبه زیبایی‌شناسی کارمان اضافه کند. این کار را انجام دادیم و طی 3-4 روز همکاری، من و خانم مجری و بازیگر ژاپنی لباس‌هایی که طراحی کرده بودیم را پوشیدیم و در فضای کاخ گلستان قدم زدیم. تجربه خیلی خوبی بود و در نهایت فیلم آن در چند شبکه بین‌المللی پخش شد. من خیلی فیدبک‌های خوبی از آن همکاری دریافت کردم و ضمناً متوجه شدم که نظم واقعی و تعهد و عشق به کار چه معنایی دارد. گروه ژاپنی هم از این همکاری راضی بود و خوشبختانه مجموعه کاخ گلستان هم باعث شد کارمان بهتر دیده شود.

نغمه زائری

برنامه‌های بعدی‌تان در حوزه طراحی مد و لباس چیست؟ سری مجموعه‌های "اصالت و صلح" ادامه پیدا خواهد کرد؟

بله، دوست دارم مجموعه "اصالت و صلح" را ادامه بدهم. مطمئن هستم که سرعتم به نسبت قبل کندتر می‌شود چون چنین پروژه‌هایی نیازمند بحث مالی است ولی به هر حال به کارم ادامه خواهم داد. در ایران یک طراح لباس ضمن دغدغه‌های کاری خود، باید با دغدغه‌های دیگری همچون مسئله مالی هم دست و پنجه نرم کند. در حالی‌که در کشورهای دیگر یک ایده‌پرداز فقط یک ایده‌پرداز است و مجبور نیست با معضلات مالی بجنگد. نمی‌گویم فضای کشورهای دیگر برای طراح‌ها مثل بهشت برین است. هر جایی مشکلات خودش را دارد ولی این هم درست نیست که یک هنرمند فکرش دائماً مشغول بحث‌های حاشیه‌ای باشد. چند سالی است که وارد حوزه مدلینگ شده‌ام و در حال حاضر عرصه و فضای آن را تنگ‌تر از گذشته می‌بینم. متأسفانه در ایران فقط جنبه ظاهری و زیبایی‌شناسی مدلینگ دیده می‌شود، در حالی‌که اساس مدلینگ این نیست. در کشورهای دنیا یک الگوی مد و لباس می‌تواند هر چیزی باشد. شما یک خانمی که صورتش اسید پاشی شده را می‌بینید که به عنوان الگو به فشن شو می‌آورند چون می‌تواند در آن‌جا پیامش را بگوید و تأثیرگذاری کند. کسانی که معلولیت دارند هم به عنوان مدل استفاده می‌شوند ولی در ایران این‌چنین نیست.

وضعیت اقتصاد و کسب درآمد از حوزه طراحی مد و لباس را چطور ارزیابی می‌کنید؟ خودتان از این حوزه کسب درآمد می‌کنید یا خیر؟

من 6 سال است که از جیب خودم برای این کار خرج کرده‌ام و از طراحی لباس چیزی عایدم نشده است. من الآن کارهایم را به دو لاین تقسیم کرده‌ام؛ یک لاین بازاری است و یک لاین هم کارهایی است که برای دل خودم انجام می‌دهم. مردم ما از تغییر کردن می‌ترسند و ترجیح می‌دهند آن‌ لباسی که در سطح جامعه عرف است را بپوشند. من خودم هر لباس زیبایی که طراحی کنم را می‌پوشم که معمولاً فیدبک‌های خوبی هم از سوی مردم می‌گیرم و همه می‌گویند این لباس را از کجا خریده‌ای؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند لباس‌هایی که من طراحی کرده‌ام، فقط می‌شود در فرش قرمز پوشید، در حالی‌که اصلاً اینطور نیست. به نظرم ما نباید از تغییر پوشش بترسیم. البته قبول دارم که بعضی از طراح‌ها لباس‌هایی را طراحی می‌کنند که واقعاً کاربردی نیست و با توجه به ضوابط و شریعتی که در کشور ما وجود دارد، مشخص است که آن لباس را نمی‌شود در اجتماع پوشید. من مد پوشیده را دوست دارم و به نظرم جذابیتی که در لباس‌های پوشیده هست، به هیچ عنوان در لباس‌های بازتر و غیر پوشیده نیست. لباس‌های پوشیده، شکوه و وقار ایجاد می‌کنند. شما هیچ لباس بازی را بر تن ملکه‌ها و پرنسس‌ها نمی‌بینید. به نظرم اصالت، زیبایی و وقار را در لباس‌های پوشیده می‌توان دید. در بحث مد و لباس، صرفاً نمی‌شود شرایط و قوانین موجود را مقصر دانست. بعضی وقت‌ها خود طراحان و فعالان حوزه مد و لباس مقصر هستند. کشور ما یک کشور اسلامی است که قوانین اسلامی مختص به خودش را هم دارد. وقتی یک هنرمند در این کشور فعالیت می‌کند، باید همه شرایط را در نظر بگیرد و بعد دست به خلق هنری بزند. حوزه مد و لباس در ایران حوزه حساسی است و مشکلات زیادی دارد. آقای قبادی در کارگروه ساماندهی مد و لباس واقعاً زحمت زیادی برای این حوزه می‌کشند.

و صحبت پایانی؟

می‌خواهم در پایان یک‌بار دیگر به گروه و دوستانم اشاره کنم و از دوستانی که کارهای دوخت مرا به شکلی فوق‌العاده انجام می‌دهند تشکر کنم. کار گروهی در ایران خیلی سخت است ولی من خوشحالم که کارم را از ابتدا با یک گروه خوب شروع کردم و هنوز هم با آن گروه ارتباط دارم. خودم را از آن گروه جدا نمی‌دانم و هنوز هم حضور دوستانم را در کنار خودم احساس می‌کنم. ما تجربه‌ها و سختی‌های زیادی با هم کشیده‌ایم و این برایم ارزشمند است.