سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: اگرچه سخن گفتن از شخصیت جامع و بی نظیر ودیعه رسول اعظم(ص) حضرت فاطمه زهرا(س) آن گاه که خداوند هستی او را توصیف و ایشان را خیر کثیر معرفی کرده بسیار سخت و صعب است اما برای اظهار محبت و ابراز مودت و عشق به آستان آسمانی‌اش، شاعران و نویسندگان فارسی زبان آثار ارزش مند خویش را با نام و یاد و ذکر مناقب و سجایای حضرت فاطمه زهرا مزین نموده و شاهکارهایی آفریده‌اند که علاوه بر جنبه های معنوی، دینی و اعتقادی از نظر ادبی نیز حایر اهمیت و جایگاهی به سزا هستند.

 وجود مقدس آن بانوی پرهیزگار مجموعه ای از عالی ترین صفات و ارزش هایی است که کمتر در وجود یک انسان اجتماع می کند. آن بانو آیینه تمام نمای فداکاری، ادب، عصمت، ساده زیستی، نوع دوستی، دین داری، عفت، گذشت، صبر، استقامت، جهاد، صداقت و دفاع از حریف ولایت و ده ها سجایای ممتاز انسانی است.

 محبوب ترین بانوان جهان در نگاه سخن سرایان، خاتون آب و آیینه، بانوی عاطفه و ایثار و یگانه یک دانه دردانه ای است که در عظمت ولادت خجسته اش سوره گران قدر کوثر نازل شد و به پیامبر رحمت و قلب محزون او حرارتی مضاعف بخشید و به او نوید آینده ای بزرگ را بخشید.

 هیچ کس نمی تواند فاطمه را بستاید و هیچ کس هم نمی تواند فاطمه را نستاید و به راستی قلم و تقریر ما خاکیان چگونه می تواند عظمت و شکوه و هیبت افلاکی او را بستاید یا نستاید و از این رو هرکس این همه فضایل و شکوه و مجد را نادیده انگارد خود را حقیر و کوچک نمایانده است و بس.

 علاوه بر تمام فضایل و مناقب مذکور، فاطمه دختر محمد(ص) و خدیجه (س) و همسر علی مرتضی(ع) و مادر حسنین (علیهما السلام) و زینب و ام کلثوم و ام الامه و ام الائمه و ام النساء است و خویشان و سلاله پاک او همه از مجاهدان و شهیدان والامقام. فاطمه ممتازترین بانوی دو گیتی است و در چنین مرتبتی آسمانی هیچ بانویی هم شأن و هم ردیف او نبوده و نخواهد بود.

 پیرامون نخستین اشعاری که درباره حضرت فاطمه(س) سروده شده ذکر این نکته ضروری است که تمامی اشعاری که درباره آن بانوی بزرگوار سروده شده به ما نرسیده است و سهواً و یا عمداً از بین رفته و یا به صورت مکتوب ثبت نشده است.

 اگرچه در سرآغاز تحمید ودیعه رسول اکرم به اشعار فراوانی از شعرای مشهور و نامی عرب در نخستین قرون هم چون یحیی بن حکم (برادر مروان حکم) ابومحمد عبدالسلام بن رغبان مشهور به دیک الجن (شاعر نامدار عرب در قرن دوم)، دعبل خزاعی، احمد بن محمد بن صنوبری، ابوالحسن مهیار بن مرزویه و شهید اول و ... برمی خوریم اما ادبیات فارسی ما هم که ریشه در تعالیم عالیه اسلام عزیز و عجین با روح و فطرت خداجو و اهل بیت دوست است، در این زمینه غنی و پربار است. ولی آن چه قابل تذکر است این است که گویا در خصوص شخصیت عظیم و الهی حضرت زهرا(س) در آثار ادبی فارسی، ابیات کم واندکی را می توان یافت که دلیل این امر را باید ناشی از ایجاد جو خفقان و وحشت حکما و خلفای اموی و عباسی و فقدان آزادی اندیشه و سخت گیر ی های گاهی مهلک و شکنجه های شاعران مادح اهل بیت خاصه حضرت زهرا(س) جست وجو کرد، اما قطعاً اوضاع خطیر عصر کنونی ایجاب می کند که شاعران و خطیبان و نویسندگان عصر حاضر تلاش مضاعف نمایند تا شکوهمند و عظیم، آن حضرت را به جامعه امروزین ما منتقل کنند، زیرا زهرا(س) ستاره ی منور ازهری است که اگر درست و با دیدی عالی بر او و اندیشه ها و اعمال او نظرافکنیم، راه های پرتلاطم و پرسنگلاخ حیات را بر ما خواهد نمایاند تا به بیراهه نرویم و در فراز و نشیب های آن سقوط هم نکنیم.

قطعاً باید گفت که در میان زنان، هیچ بانویی هم اندازه خیرالنساء جهانیان(س) مورد ستایش و تبجیل قرار نگرفته و نامش در حوزه ادب فارسی ما تکرار نشده است.

خواجوی کرمانی

به نور چشم پیمبر که نور ایمان بود

عقیق صفوت یاقوت شرع را کان بود

نبود هیچ به عذر احتیاجش از پی آن

که شمع جمع طهارت از او فروزان بود

از آن به وصلت او زهر شده لآلی

که از شرف قمرش در سراچه دربان بود

نگشت عمر وحی از "حی" فزون ز روی حساب

چرا که زندگی او به حی حنان بود

از دیگر شاعران برجسته ادب فارسی که نگاهی ویژه و ممتاز به حضرت فاطمه زهرا(س) داشته و در بسیاری از ابیات او در مدح و رثای اهل بیت می توان عشق و ارادت را مشاهده کرد، ناصرخسرو است:

 قال اول جز پیمبر کس نگفت

وآنگهی زی آل او آمد مقال

جز که زهرا(س) و علی(ع) و اولادشان

مر رسول مصطفی(ص) را کیست آل؟

 نگاه عطار نیشابوری هم به فاطمه زهرا(س) و زندگانی و تقوای ایشان ویژه و برجسته است. در الهی نامه و مصیبت نامه، نام حضرت فاطمه زهرا(س) چندین بار به مناسبت در حکایات آمده است مثلاً در الهی نامه عطار از جهاز ناچیز فاطمه زهرا سخن می گوید و این که هنگامی که اسامه جهاز حضرت زهرا(س) را به خانه امام علی(ع) می برد می گرید. پیامبراکرم(ص) سبب را از اسامه می پرسد. او می گوید:

 بدو گفتم ز درویشی زهرا

مرا جان و جگر شد خون و خارا

کسی کاو خواجه هر دو جهان است

جهاز دخترش اینک عیان است

سنایی غزنوی نیز توصیف زیبایی از ام الائمه دارد. او سیمای حضرت زهرا(س) را خیرالنساء می داند که زنی هم چون او در این دنیا نیست.

سراسر جمله عالم پر زنان اند

زنی چون فاطمه خیر النساء کو؟

اقبال لاهوری شاعر و متفکر پاکستانی در مثنوی نسبتاً طولانی خود، حضرت فاطمه زهرا(س) را اسوه کامل و دل گرمی برای تمام زنان جهان می داند:

 نور چشم رحمه للعالمین

آن امام اولین و آخرین

بانوی آن تاجدار هل اتی

مرتضی مشکل گشا شیر خدا

پادشاه و کلبه ایوان او

یک حسام و یک زره سامان او

مادر آن مرکز پرگار عشق

مادر آن کاروان سالار عشق

 

علی خوشه چرخ آرانی