سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: رمان "شاید دیگری" اثر پروانه شفیعی نیا در انتشارات روزگار منتشر شد.

در پشت جلد این کتاب بخشی از این رمان را می‌خوانیم: " نه سام!... برگردد. خواهش می‌کنم برگردد. التماست می‌کنم که برگردی. دیگر توانش را ندارم نوک دماغم قندیل ببندد، پاهایم توی نیم بوت چرم بزی‌ام بی حس می‌شود، دست‌هایم مثل خرس‌های قطبی توی جیب‌هایم به خواب می‌رود و پوست صورتم از سرما گل بزند و من به پیشنهاد مزخرف دوستان خیابانی‌ات بلرزم و باز هم دنبالت بگردم..."

نویسنده این کتاب پروانه شفیعی نیا، متولد سال 1363 است. او فعالیت هنری خود را از 14 سالگی با شعر و داستان شروع کرده است و هم اکنون عمده فعالیتش در زمینه داستان و رمان است.

این کتاب در انتشارات روزگار منتشر شده است.

انتشارات روزنه، کتاب "از نگاه سینماگران؛ دهه 1360" نوشته‌ی محمدعلی حیدری، به تازگی توسط انتشارات روزنه منتشر شده است.

کتاب از "نگاه سینماگران؛ دهه 1360" در ادامه‌ی دو کتابی تعریف می‌شود که پیش‌تر در این زمینه، یعنی "سینمای دهه شصت؛ از نگاه مدیران سینمایی" و "سینمای دهه شصت از نگاه منتقدان" منتشر شد. اما کتاب حاضر که آخرین کتاب از این مجموعه است، از نگاه سینماگران به سینمای دهه شصت می‌پردازد. این کتاب شامل گفتگو با رخشان بنی‌اعتماد، کمال تبریزی، ابراهیم حاتمی‌کیا، رضا کیانیان، فاطمه معتمدآریا، مجید مجیدی، محمدرضا هنرمند، علیرضا داودنژاد، کیومرث پوراحمد، منوچهر محمدی، محمدعلی نجفی و حسن هدایت است. تقریباً همه‌ی این گفتگوها در فاصله‌ی 1392-1390 انجام پذیرفت و سپس طی بازخوانی‌های مکرر، نکاتی از سوی سینماگران به آن اضافه و یا از آن کاسته شد. در مرحله‌ی نهایی، برای پرهیز از الگوی تکراری "مصاحبه‌های کتاب شده"، در آغاز هر فصل، مقدمه‌ای نگاشته شد در معرفی و تحلیل جایگاه تک‌تک هنرمندانی که در این کتاب با آنان گفتگو شده است.

محمدعلی حیدری پیش از این گردآوردی کتاب‌هایی چون: "گفتگوهای سینمایی سیدمحمد بهشتی (دهه شصت)"، "سینمای دهه شصت؛ از نگاه مدیران سینمایی"، "سرگذشت لابراتوارها در سینمای ایران"، "سینمای دهه شصت از نگاه منتقدان" و همچنین مجری طرح کتاب "زیر پوست قصه‌ها؛ سینمای رخشان بنی‌اعتماد" را در کارنامه دارد.

در متن معرفی کتاب آمده است:

وقتی از سینمای دهه شصت ایران سخن می‌گوییم مقصود ما تنها فیلم‌ها و فیلم‌سازها و رویدادهای سینمایی نیست؛ این‌ها اجزاء کلیتی هستند به نام سینمای دهه شصت. سینما در این دهه، در یک متن اتفاق افتاد، زمینی بود که مختصاتی داشت. مختصات این زمین این بود که کشور ما در حال جنگ بود؛ کشور به‌شدت از نظر اقتصادی در مضیقه بود، مسائلی بنیادی در میان بود؛ هنوز آرمان‌ها و آرزوها در چشم‌اندازی بسیار زیبا دیده می‌شدند، جذابیت داشتند و همه به این آرمان‌ها میل داشتند. سینمای دهه شصت هنوز در قید حیات و برای فیلم‌سازان قابل مراجعه است، حتی هنوز اساس اقتصاد سینما، اقتصادی است که در آن "دوران" طراحی شده است. راجع به حیثیتِ دورانی دهه شصت تصویر بسیار مجملی وجود دارد. مشاهده یک دوره به مثابه یک "دوران"، مستلزم این است که ارتفاع ما نسبت به موضوع زیاد باشد؛ ما باید در عرض تاریخ قرار بگیریم و نمی‌توانیم از منظر طول تاریخ موضوع را درست مشاهده کنیم.

و در نهایت "پاسپورت" عنوان گزیده‌ای است از شعرهای سه شاعر بزرگ عرب که به‌تازگی با ترجمه‌ی فرید قدمی و توسط انتشارات "فصل پنجم" منتشر شده است. این کتاب شامل شعرهایی است از محمود درویش، سمیح القاسم و نزار قبانی.

در یادداشت پشت جلد این کتاب می‌خوانیم: " شاعری عرب زمانی گفته بود که اگر دیدید کسی در خیابان با خودش حرف می‌زند بدانید که یا دیوانه است یا فلسطینی. از پایان جنگ جهانی دوم تا امروز می‌شود این را به‌صراحت و با صدای بلند گفت که فلسطین مهم‌ترین مسأله‌ی جهان است و می‌توان آن را سندروم متحد این کره‌ی خاک دانست. بنیادگرایی، نژادپرستی، نظامی‌گری، اشغال و توحش سازمان‌یافته همه‌گی در یک نام جمع می‌شوند: اسرائیل. هر شکلی از توحش و سرکوب در سیستم نظامی-پلیسی اسرائیل رؤیت‌پذیر است و هر شکلی از ستم‌دیدگی و دیفران در تن‌ها و زبان‌های فلسطینی."

این کتاب با مقدمه‌ای از فرید قدمی پیرامون ادبیات فلسطین آغاز می‌شود و سپس بعد از نگاهی کوتاه به زندگی هر شاعر ترجمه‌ی شعرهایی از او می‌آید.

"ریتا و تفنگ" یکی از شعرهای این کتاب است، نوشته‌ی محمود درویش:

"تفنگی بین چشم‌های من و ریتا

و هر کسی که می‌شناسد ریتا را

زانو زده

نماز می‌خواند

به درگاه آن چشم‌ها که رنگ عسل.

***

و بوسیدم ریتا را

وقتی جوان بود، آن وقت‌ها.

و یادم است که چطور پیش رفت همه چیز

که چطور دستِ من

پوشاند بافه‌های گیس‌اش را.

***

به یادم است ریتا را

مثل گنجشکی

که به یاد می‌آورد جویبار را.

آه، ریتا!

بین ما

هزار هزار گنجشک و تصویر

آه، ریتا!

بین ما

هزار قرار

هزار وعده‌ی دیدار

زیر آتش تفنگ.

***

نام ریتا

در دهانم جشن،

جسم ریتا

جشن عروسی خونم،

و من که گم شده بودم در ریتا

دو سال تمام

و او که خواب در دست‌های من رفته بود

دو سال،

و ما که عهد بستیم

کنار زیباترینِ جام‌ها، ریتا!

و ما که سوختیم در آتش لب‌ها

ما که زاده شدیم از نو.

***

آه، ریتا!

غیر از این تفنگ

چشم‌های ما را

چه می‌توانست از هم بگرداند؟

چه چیز جز خواب

یا که ابرهای عسلی؟

***

روزی از روزها،

آه ای سکوت شفق در صبح،

ماه من

به آن دور دورها رفت،

به جانب آن چشم‌ها

آن چشم‌ها که رنگ عسل.

***

و شهر دور ریخت

همه آوازه‌خوان‌ها را

و دور ریخت ریتا را.

***

بین چشم‌های من و ریتا

یک تفنگ فاصله است."

"پاسپورت" در 96 صفحه و با قیمت ده هزار تومان منتشر شده است.