به گزارش هنرآنلاین، پیکر سیروس نیرو شاعر و پژوهشگر ادبیات که ۲۵ آبان از دنیا رفته بود و برای برگزاری مراسم خاک‌سپاری‌اش منتظر آمدن دخترش از خارج از کشور بودند، روز پنج‌شنبه چهارم آذرماه  با حضور اسدالله امرایی، غلامحسین‌ سالمی، فرهاد عابدینی، محمد مفتاحی و چند نفر چند از دوستان و خانواده‌اش در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد. 

بنا به گزارش ایسنا پیش‌تر اعلام شده بود که مراسم تشییع از مقابل خانه هنرمندان برگزار می‌شود اما در مقابل خانه هنرمندان مراسمی برگزار نشد و تعداد معدودی که برای بدرقه نیرو آمده بودند راهی بهشت زهرا (س) شدند.  

در مراسم خاک‌سپاری نیرو که جمعیت حاضر به ۲۰ نفر هم نمی‌رسید،  ابتدا غلامحسین سالمی که به خاطر از دست دادن دوست قدیمی‌اش متأثر بود، درباره شخصیت و جنبه‌های ادبی سیروس نیرو سخن گفت. این مترجم با اشاره به اهمیت کارهای پژوهشی و اندیشه گسترده سیروس نیرو گفت: او شعرشناس، موسیقی‌شناس، فیلم‌شناس و بیش از همه دوست بود. باز هم تکرار می‌کنم او یک دوست بود. من چهار سال همسایه‌اش بودم و یک عمر رفیق بودیم. حق او در این مملکت ادا نشد. به هیچ وجه. سیروس انسانی بسیار صمیمی، بسیار رفیق، مهمان‌دوست و بافرهنگ بود. من بسیار از او یاد گرفتم. او دایره‌المعارف سیار بود. سیروس به هیچ کس هیچ چیز مدیون نیست. او انسان خودساخته ای بود.سیروس خیلی به تو بدهکارم. به من حلال کن آن‌چه به من یاد داده‌ای.

در ادامه اسدالله امرایی مترجم و از دوستان سیروس نیرو گفت: ما دوست خوبی را از دست دادیم. با صحبت های آقای سالمی یاد شعری از انوری افتادم: هر بلایی کز آسمان آید، گرچه بر دیگری قضا باشد / به زمین نارسیده می‌گوید، خانه انوری کجا باشد.

او افزود: اتومبیل که وارد ایران شد اولین کسی که بر اثر تصادف مرد یک هنرمند بود: درویش خان. اولین سرماخوردگی هم که آمد و برای پیشگیری از آن هشدار دادند سیروس نیرو مبتلا شد. ما خیلی از سیروس نیرو آموختیم. امیدوارم درس‌هایی را که از او گرفته ایم به دیگران هم یاد بدهیم.

در بخش دیگری از این مراسم فرهاد عابدینی شاعر و دوست سیروس نیرو درباره کانون ادبی که سیروس نیرو تأسیس کرده بود سخن گفت و اظهار کرد: جوان‌هایی که در این کانون شرکت می‌کردند، نکته های زیادی آموختند. حق سیروس نیرو در جامعه ادا نشد. من هم یک دوست گرامی را از دست داده‌ام و به همین خاطر نمی‌توانم بیش از این صحبت کنم.

سیروس نیرو متولد سال ۱۳۰۹، از شاعران سال‌های دور  بود که محضر نیما را درک کرده و خاطراتی از پدر شعر نو ایران داشت و برخی از آن‌ها  را در  کتابی  با عنوان «نیما» منتشر  کرده بود. سحر، رود، جاده، بهار از پنجره و.. از مجموعه شعرهای منتشرشده این شاعر پیشکسوت هستند. او پژوهش‌هایی هم در ادبیات کلاسیک ایران دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به کتاب سیاه‌مشق (شرح مخزن الاسرار نظامی)، در یتیم (شرح خسرو و شیرین نظامی)، دون ژوان (شرح هفت پیکر نظامی)، پیامبر نامرسل (شرح اسکندرنامه نظامی)، گوهرفروشان مهتاب (شرح لیلی و مجنون) و گنج مراد (شرح غزل­‌های حافظ) اشاره کرد.

سیروس نیرو ۲۵ آبان‌ماه در بیمارستان طالقانی تهران درگذشت. او مدتی به‌علت عفونت ریه در بخش آی سی یوی بیمارستان طوس بستری شده و از آن‌جا به بیمارستان طالقانی منتقل  شده بود اما سرانجام به علت از کار افتادن کلیه و ریه از دنیا رفت.