گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ: سوگند به قلم و آنچه نویسند» سوگند خداوند در قرآن به نام قلم، گویاترین شاهد بر قداست آن است.

چهاردهم تیرماه از سال ۱۳۸۱ پس از تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان «روز قلم» در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران ثبت شده است. در این روز، هوشنگ پادشاه پیشدادی ایران، نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت و آنان را گرامی داشت. مردم جشن گرفتند و آن جشن به یاد ارجمندی قلم بر جای ماند. دلیل دیگری هم که برای این جشن ثبت شده، این است که به نوشته‌ ابوریحان بیرونی، ظاهرا چهاردهم تیرماه، روز ستاره‌ تیر یا عطارد است و چون عطارد، کاتب ستارگان است، می‌توان این روز را روز نویسنده نامید. پس از انقلاب، نویسندگان و شاعران سرشناسی چون محمدعلی سپانلو این روز تیر ماه را به عنوان روز قلم و نویسنده پیشنهاد دادند، تا این‌که سرانجام در پی پیشنهاد انجمن قلم، ۱۴ تیرماه از سال ۱۳۸۱ به عنوان «روز قلم» نام‌گذاری شد.

به‌مناسبت «روز قلم» در سال ۱۴۰۰ با غلامرضا امامی نویسنده، مترجم و پژوهشگر، گفت‌وگویی داشتیم.

امامی با بیان این که مبارک باد روز جهانی قلم بر آل‌قلم، گفت: قلم گرامی است. قلمی که بر صفحه سفید می‌نویسد و می‌نگارد. از قرن‌ها پیش در درازنای تاریخ آن زمانی که کاغذی نبود بر سینه کوه‌ها اندیشه‌ها نقش می‌بست. قلم با آهنی بر سینه کوه‌ها می‌نوشت هم‌چون سخن داریوش: خدایا کشور مرا از قحطی، دشمن و دروغ نگهدار.

او با این توضیح که ایرانیان و مسلمانان با قلم پیوندی دیرینه دارند، ادامه داد: اما قلم به صاحب قلم بستگی دارد. صاحب قلمی که جز حقیقت ننویسد و راستی را پاس دارد. از دروغ و دغل بیزار باشد و در راه مردم بنویسد، بنگارد و صدای مردم باشد. صدای بی‌صدایان و پناه بی‌پناهان. نیاکان ما قلم را گرامی می‌داشتند و ایران در درازنای تاریخ جز شعر و نثر چه ارمغان بلندی می‌توانست به جهان عرضه دارد؟

امامی افزود: چندین سال پس از درگذشت سعدی که به پنجاه سالگی نرسیده بود آن‌گونه که در سفرنامه «ابن‌بطوطه» آمده است بلمرانان چینی شعر زیبای سعدی را به پارسی زمزمه می‌کردند: «چون در نماز استاده‌ام گویی به محراب اندری».

او با بیان این‌که صاحب قلمان حتی در زمانه‌ای که کسی سواد نداشت و خواندن و نوشتن نمی‌آموخت همیشه در میهن ما گرامی بودند، اظهارداشت: بقای ایران و زبان فارسی به‌صاحب قلم بزرگی هم‌چون فردوسی مدیون است. سال‌ها پیش محمد حسنین هیکل نویسنده بزرگ مصری گفت: «زبان ما قبل از آمدن تازیان زبان دیگری بود؛ اما ما زبان تازی و عربی را برگزیدیم. درود خدا بر حکیم ابوالقاسم فردوسی باد که ما چون او نداشتیم که زبان فارسی را پاس دارد». شاهنامه سند افتخار ما با قلم و انگشت‌های این حکیم جاودانه شده است. فردوسی تاریخ گذشته ما را مکتوب کرد و به نسل آینده سپرد.

امامی با این توضیح که قلم نباید جز در راه حقیقت به کار آید، اظهارداشت: نه به قول شاعری درباری «نه کرسی فلک زیر پا نهد / تا بوسه بر رکاب قزل ارسلان زند» قلم نباید مانند شاعران درباری به کار آید. تمامی شاعران درباری غزنوی از میان رفتند و نامی از آنان در تاریخ نمانده است اما نام فردوسی بزرگ ماندگار است چون به دروغ و دغل (نه) و به پارسی و به آزادگی (آری) گفت. زبان را گرامی داشت پاک زیست و سر قافله آل‌قلم هم‌چنان در طول تاریخ به جا ماند.   

او اضافه‌کرد: می‌توان پابندی بر پای بست. می‌توان صاحب قلمی را به بند، حبس و حصر افکند اما مرغک اندیشه را هیچ بند و سدی نمی‌تواند از پرواز باز دارد. این روزها دور و اطراف را بنگریم، آن‌که قلم به دست می‌گیرد ماشه تفنگ را به کف نمی‌گیرد. چاقو را در آشپزخانه به کار می‌گیرند اما دریغا این روزها جنایت‌کاری که نام مسلمان بر خویش گذاشته در آلمان به جای قلم، چاقویی برنده بدست می‌گیرد و به جان رهگذران بی‌گناه می‌افتد و آنان را به خاک و خون می‌کِشد و می‌کُشد اما جوانمردی از ایران به پا می‌خیزد و چاقو را از دست او می‌گیرد. به چشمان طالبان و داعشی‌های زمانه نگاه کنید پر از خشم و خون. چرا که در دست‌شان قلمی نیست. به‌قول اومبرتو اکو فیلسوف نامدار: «بسیاری کسان که قلم بدست نگرفتند از کتاب‌هایی سخن می‌گویند که هرگز نخوانده‌اند از جمله مسلمانانی که دم از قرآن می‌زنند اما قرآن نخوانده‌اند و سلاح بدست گرفته‌اند». چه نیک بود که غرش گلوله‌ها و اسلحه‌ها خاموش می‌شد و به جای تفنگ، قلم بدست گرفته می‌شد قلمی که بیان آلام و آرزوهای مرم جهان باشد. گرامی باد روز قلم.