گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: «لرد کیشوت» داستان مردی است که در کتاب «ارباب» معرفی می‌شود. او در باغ پر رمزوراز چهل هکتاری زندگی می‌کند و کارکنان باغ را با اسم و القابی نام‌گذاری کرده که از آن‌ها متنفر است. در حالی که برخی فکر می‌کنند از محبت است. ارباب کودکی سختی را پشت سرگذرانده به همین خاطر از آن دوران فراری است ولی گذشته دست سر او برنمی‌دارد. ضربه مغزی در استخر هم باعث می‌شود به جای چهل سال اول زندگی، چهل سال دوم از مغزش پاک شود و گذشته تلخ همچنان او را همراهی می‌کند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «افراد باشگاه و نزدیکان ارباب می‌دانستند که شب‌هایی که ماه کامل می‌شود، رفت‌وآمد در باشگاه ممنوع است. تمام درها قفل می‌شود، حتی در اسطبل‌ها و در ورودی ویلا از دو طرف. به همین خاطر مستخدم پیر را به مرخصی می‌فرستند و سگ‌های نگهبان در آن شب آزاد نمی‌شوند. تمام چراغ‌های محوطه باید خاموش باشد، کارگران و مهترها وقتی ساعاتی از شب گذشت، دیگر حتی تردد در محوطه باشگاه را ندارند. تمام این قانون و قواعد به‌خاطر این است که ارباب دچار بیماری گرگینه است. سگ‌ها زوزه می‌کشند و ارباب با دهان کف کرده، در باغ می‌دود، هر چند گاهی شیهه‌ای از سالار، تنها اسب سیلمی باشگاه شنیده می‌شود و ماه همچنان در آسمان بالای ویلا توقف کرده است».   

بابک محمدی، چهل سال سابقه فعالیت در عرصه سینما و تئاتر در ایران و اروپا دارد. او کارشناس‌ارشد کارگردانی سینما و تلویزیون از دانشکده سینمایی وین (اتریش ۱۹۸۰) و فارغ‌التحصیل عکاسی و فیلمبرداری از فلورانس ایتالیا است. همچنین کارشناس‌ارشد مدیریت هنری از اتریش و لیسانس تبلیغات هنری از فلورانس ایتالیا دارد. در پرونده کاری محمدی سابقه تدریس در دانشکده هنری شوبرت در وین اتریش در رشته‌های بازیگری سینما تئاتر و فیلمنامه‌نویسی به مدت ۱۰ سال و تدریس در دانشگاه تهران در رشته فیلمنامه‌نویسی دیده می‌شود. او جوایز بین‌المللی بسیاری نیز دریافت کرده است.

کتاب «لردکیشوت» نوشته بابک محمدی توسط انتشارات طهورا در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.