سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب "مفهوم تعزیه از نگاه بهرام بیضایی" با زیرعنوان مطالعه تطبیقی مفهوم تعزیه از نگاه بهرام بیضایی و سفرنامه‌های غربی توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان نشر یافته است. کتاب از  چهار فصل با عناوین "نشانه‌شناسی تعزیه"، "ارکان و نحوه اجرای تعزیه"، "جایگاه تعزیه در ساختارهای نمایشی" و "سرانجام" تشکیل شده است.

شمیم شهلا نویسنده این کتاب به هنرآنلاین گفت: بعد از چندین سال نوشتن در مطبوعات در زمینه فیلم و سینما، فلسفه و عکاسی، فلسفه و فوتبال و مقالات علمی، این جرات و جسارت را پیدا کردم که نخستین کتابم را چاپ کنم، البته که این جرات را مدیون اطرافیانم هستم که در این راه و مسیر مشوق من بوده‌اند.

او با بیان این که آنچه برای بهرام بیضایی در تعزیه جذاب بوده، جادوی بسیار کهنی است که در آن وجود دارد، افزود: جادویی که به ترس‌ها و اضطراب‌های بشر اولیه مربوط می‌شود که در تمام نمایش‌های خوب جهان اعم از کهن یا معاصر وجود دارد. در مورد ساختار و بن‌مایه آثار بهرام بیضایی چه در قاب سینما چه در صحنه تئاتر می‌شود وجود ارکان و عناصر تعزیه را در آن‌ها جست‌وجو و پیدا کرد؛ که البته دست‌یابی به این ارکان و عناصر به‌راحتی قابل لمس و درک نیست بلکه نیاز به مطالعه، فهم عمیق و دقیق این آثار دارد. سعی کردم در طی نوشتن کتاب و برحسب تحقیقات و پژوهش‌های متعدد، کمی راه این فهم و شناخت تعزیه در آثار بهرام بیضایی را هموار کنم و براساس شواهد و مدارک، این عناصر را با دلیل و تحلیل در تک تک آثار او بیان و مطرح کنم.

شهلا با این توضیح که در کنار بررسی هنر تعزیه از نگاه بهرام بیضایی که در آثارش نمود پیدا کرده، به بررسی برخی از آثار کارگردانان و نویسندگان دیگری هم‌چون محمد رحمانیان، ناصر تقوایی و پرویز جاهد نیز پرداخته است‌، ادامه داد: در کنار خیل عظیمی از کارگردانان و نویسندگان دیگر براساس آنچه که از بهرام بیضایی آموخته‌اند یا در کنار او گام برداشته‌اند در زمینه هنر تعزیه با تمام ساختار و عوامل آن از قبیل داستان، کارگردانی، بازیگری، طراحی‌لباس و صحنه، موسیقی و... اثر یا آثاری را خلق کرده‌اند که امروزه می‌توان به عنوان منابع مهم در این هنر از آن‌ها نام برد در کتاب "مفهوم تعزیه از نگاه بهرام بیضایی" به آن‌ها توجه داشتم.

او که در بخش دیگری از کتاب سراغ تحلیل‌ها و نوشته‌های ثبت شده سفرنامه‌نویسان و سیاحانی رفته است که در روزگار اوج هنر تعزیه یعنی دوران قاجار به‌مناسبت و بهانه‌های مختلف در ماه محرم در ایران حضور داشتند و از نزدیک شاهد و مخاطب اجرای هنر تعزیه با تمام جزییات بوده‌اند، اظهارداشت: تعریف، تمجید، انتقاد، بیان احوال، احساسات و شرح ماوقع به قلم این افراد در قالب سفرنامه‌ها، کتب تاریخی و گزارش سالیان سال است که ثبت شده. از طرفی بسیاری از پژوهشگران و اسطوره‌شناسان ایرانی چون جابر عناصری، جلال ستاری، لاله تقیان و... براساس تحقیقات، شنیده‌ها و خوانده‌ها، کتب متعددی در زمینه تعزیه نوشته‌اند که منجر به این شده با دو نگاه روبرو شویم که قطعا در بطن خود با اشتراکات و افتراقاتی همراه هستند. به‌عنوان نویسنده و پژوهشگر این کتاب سعی کرده‌ام به بیان همین تقاوت‌ها و شباهت‌ها از دو زاویه نگاه مختلف بپردازم.

شهلا که تمام تلاش‌اش برای نوشتن کتاب این بوده که به تعزیه صرفا به عنوان یک نمایش مذهبی که در یک ماه خاص برگزار می‌شود، نگاه نکند، افزود: تعزیه یک هنر ملی است که قدمتی طولانی دارد و می‌شود در هر زمانی در هر دوره از عناصر آن بهره گرفت و اثری جدید خلق کرد. تمام سعی من این بوده که بگویم ای کاش نویسندگان، کارگردانان و پژوهشگران فقط به بررسی و تطبیق ساختار تعزیه که در گذشته شکل گرفته است، بسنده نکنند و خودشان هم شیوه‌های جدیدی به این هنر و آیین نمایشی اضافه کنند. متاسفانه نویسندگان بسیاری چون جابر عناصری یا در قید حیات نیستند یا چون بهرام بیضایی در ایران زندگی نمی‌کنند که بتوانیم از آن‌ها بخواهیم به‌گونه‌ای دیگر به تعزیه نگاه کنند. اما می‌شود این درخواست را از نویسندگان و پژوهشگران امروزی داشت که در پی بررسی مفهوم تعزیه و نکات و نقاط مبهم و پنهان این نمایش به ذکر نکات جدید در تعزیه بپردازند و آن را در اجرای تعزیه عملی کنند. از طرفی هر پدیده و رویداد اجتماعی، فرهنگی و هنری زمانی می‌تواند رشد، گسترش و تعمیق پیدا کند که توسط رسانه‌ها همانند صداوسیما، مطبوعات و خبرگزاری‌های مختلف و البته مخاطب مورد ارزیابی، نقد و بررسی قرار گیرد. پرداختن به تعزیه به‌عنوان هنری ماندگار در بطن جامعه، احیا و ترویج آن به عنوان یک اثر نمایشی می‌تواند در بازآفرینی خلاقیت‌ها و معرفی چهره‌های خلاق و هنرمند به جهانیان موثر واقع شود.

او با این توضیح که قطعا نوشتن یک اثر پژوهشی در مقایسه با یک رمان یا یک داستان کاری سخت‌تر، طولانی‌تر و با دقت‌تری است، تصریح کرد: چرا که برای پرداختن به یک موضوع در قالب یک کتاب پژوهشی، مدت زمان طولانی باید خواند، نوشت، دید، فیش‌برداری و یادداشت‌نویسی کرد، مشاوره و گفت‌وگو انجام داد تا در خلال تمام این‌ها یک اثر مورد قبول که تبدیل به یک منبع شود، خلق شود. می‌توان این‌گونه گفت که در مسیر نوشتن یک اثر پژوهشی آن‌چنان از قوه تخیل استفاده‌ای نمی‌شود بلکه هر آنچه که می‌بایست نوشته شود باید براساس واقعیت اثبات شده باشد. شاید به این دلیل است که من برای کتاب دوم به سراغ مجموعه داستان کوتاه رفته‌ام تا بتوانم از قوه تخیل هم کمی بهره ببرم و فقط وام‌دار واقعیت و حقیقت نباشم. چرا که وزنه نوشتن باید متعادل باشد و من هم سعی در ایجاد تعادل به کمک تخیل و واقعیت دارم.