سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: بیوک ملکی شاعر و مدیرعامل دفتر شعر جوان، در مقایسه کیفیت و کمیت کتاب‌های شعر منتشر شده برای نوجوانان به هنرآنلاین گفت: در سی سال قبل از انقلاب پنج -شش کتاب شعر کودک و نوجوان، به‌معنای واقعی شعر، داریم اما همین تعداد کم جریان‌ساز شد. بیشتر بچه‌های آن دوران این کتاب‌ها را خواندند و خیلی‌ها هم با خواندن آن شاعر شدند. در این چهل سال با انبوه کتاب شعر نوجوان مواجهیم اما مدام می‌شنویم که بچه‌ها شعر نمی‌خوانند و چنین و چنان.

او با این توضیح که اگر در سی سال قبل از انقلاب پنج کتاب شعر توانست جریان بسازد و به‌طور طبیعی اگر الان 10 کتاب خوب شعر داشته باشیم باید تاثیر بیشتری بگذارد، ادامه داد: البته خیلی خیلی بیش از 10 عنوان کتاب خوب داریم. ده‌ها کتاب شعر خوب در سالیان گذشته چاپ شده که با اطمینان می‌توانم بگویم که با کتاب‌های دوره قبل قابل مقایسه نیست؛ نه به این معنا که شاعران پس از انقلاب برتر از شاعران قبل انقلابند. آن‌ها، محمود کیانوش، پروین دولت‌آبادی و عباس یمینی‌شریف همگی جایگاه بالای خودشان را دارند و همیشه مورد احترام و ستایش بوده‌اند و خواهند بود. از این جهت گفتم شعرها قابل مقایسه نیستند که به‌طور طبیعی در هر عصر و زمان باید شاعر با زبان زمان خود شعر بگوید و موضوعات و مسائل زمان خود را مطرح کند.

ملکی با بیان این‌که علی‌رغم داشتن کتاب‌های خوب و خواندنی به دلایل مختلف مخاطب کم داریم، اظهار داشت: اما بی‌انصافی است این مسئله را فقط به گردن شاعران بی‌اندازیم که معمولا منتقدان فقط روی این مورد دست گذاشته‌اند، چون حوصله تحقیق جدی، جسارت لازمی را که یک منتقد باید داشته باشد و سواد لازم در مورد مطلبی را که نقد می‌کنند ندارند. منتقد آنقدر باید حرفش مستند، مستدل و علمی باشد که راه را بر هر چون و چرایی ببندد و مولف از او حساب ببرد. چرا هیچ کدام از شاعران و نویسندگان نقد نمی‌خوانند؟ چون نقدها، نقد واقعی نیست و نه نقدهای مثبت در شخصی تاثیر مثبت می‌گذارد و نه نقدهای منفی. در واقع منتقدی نداریم که بتواند جریان بسازد. منتقدی که دیگران یعنی شاعران و نویسندگان از او حساب ببرند. در جامعه‌ای که نقد نباشد هرکی هرکی می‌شود. الان جامعه ادبی این‌طور است. هیچ چیز سر جای خودش نیست. هر شخصی به‌راحتی می‌تواند هر کتابی چاپ کند. آنقدر کتاب‌های سطحی و بی‌ربط بازار کتاب را انباشته که کتاب‌های خوب لابه‌لای آن‌ها گم هستند.

او با تاکید بر این‌که سلیقه مخاطب نوجوان در طی سال‌های اخیر به‌شدت تغییر کرده، افزود: بچه‌های امروز فرق کرده‌اند و در دنیای متفاوت‌تری زندگی می‌کنند باید همراه آن‌ها پیش رفت. این‌که بچه‌ها کتاب نمی‌خوانند یا فقط عده خاصی کتاب می‌خوانند درست است. این موضوع دلایل مختلفی دارد و نباید یک طرفه ببینیم. مثلا شعرهای ضعیف زیاد داریم که مخاطب‌پسند نیستند. البته این تا حدودی طبیعی است در تاریخ ادبیات هم نگاه کنیم در هر دوره‌ای شاعران زیادی داشته‌ایم، اما فقط چند نفر آن‌ها ماندگار شده‌اند. طبیعی است کتاب‌هایی چاپ شوند که برای مخاطب جذاب نباشد اما این وسط تکلیف کتاب‌های خواندنی که دیده نمی‌شوند چیست؟

ملکی با این توضیح که از دهه 70 به بعد آسیبی جدی به ادبیات کودک و نوجوان وارد شد، تصریح کرد: این‌جاست که جای خالی نقد احساس می‌شود. منتقدی که جسارت به خرج دهد و حتی کار اشتباه وزیر  و وکیل را هم نقد کند. وزیر، مدیر و مولف همه، در سکوت مطلق کار خود را می‌کنند و هیچ نظارتی بر هیچ کس نمی‌شود. طبیعی‌ است که به این نقطه می‌رسیم. بچه‌ها گناهی ندارند که کتاب نمی‌خوانند چون بیشتر کارهایی را که خوانده‌اند باب میل آن‌ها نبوده‌است.

او اضافه کرد: وزارت ارشاد آیین‌نامه‌ای دارد در 14 بند که کامل و دقیق است و کتاب کودک و نوجوان باید طبق این آیین‌نامه منتشر شود. این قانون گذاشته شده که جلوی رشد بی‌رویه آثار سطحی گرفته شود. اگر می‌گوییم ادبیات و شعر، یعنی باید تمام اصول شعر در آن رعایت شده باشد. فراوان کتاب داریم که اصول اولیه شعر را رعایت نکرده‌اند و حتی اشکال وزنی، زبانی و... دارند. واقعا چند منتقد، چند مدیر ارشاد، چند نویسنده، شاعر و ناشر از این آیین‌نامه اطلاع دارند؟ البته بیش از هر فردی، مسئولان ارشاد می‌بایست از آن اطلاع می‌داشتند. اگر فقط همین  آیین‌نامه درست اجرا می‌شد الان این وضعیت را نداشتیم.