سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: سعید پورعظیمی، نویسنده و پژوهشگر، با این توضیح که به ‌ترتیب چاپ‌های دوم و چهارم کتاب‌های "من بامدادم سرانجام" (یادنامه احمد شاملو) و "بام بلند هم چراغی" به‌زودی از سوی نشر نو منتشر می‌شوند به هنرآنلاین گفت: به کتاب "من بامدادم سرانجام" دو مقاله به قلم حسین معصومی‌همدانی و مجید کوچکی به کتاب افزوده شده است. چاپ تازه کتاب "بام بلند هم چراغی" نیز تفاوتی با چاپ‌های پیشین ندارد و فقط به یاری آیدا اندکی از پاسخ‌ها دقیق‌تر و ویراسته‌تر شده‌اند.

او با بیان اینکه در کتاب "بام بلند هم چراغی" به بسیاری از پرسش‌ها و مجهولات درباره شاملو، کار و زندگی‌اش پاسخ داده شده، ادامه داد: این پاسخ‌ها را شخصی جواب داده که یک عمر هم‌نفس او بوده و پنجاه سال سکوت کرده بود. کوشیدم موارد جا مانده در این کتاب را با کتاب "من بامدادم سرانجام" پر کنم. این دو کتاب مکمل هستند. حجم مطالب انتقادی درباره شعر و شخصیت و وجوه مختلف کار شاملو در کتاب "من بامدادم سرانجام" در کتابی که ذیل عنوان "یادنامه" منتشر می‌شود تاکنون سابقه نداشته است.

پورعظیمی در پاسخ به این پرسش که آیا قصد دارد رساله "تصحیح دیوان عارف قزوینی و تحقیق در احوال وی" را که به تازگی در نهمین دوره جایزه دکتر فتح‌الله مجتبایی به عنوان رساله برگزیده سال 1397 در ایران معرفی شد در قالب کتاب چاپ کند، اظهارداشت: این کتاب را به نشر نو خواهم سپرد. اما نشر دیوان شاعران عصر مشروطه همواره موانعی داشته و مسئله مهم همین است.

او که پیش از آن که دانشجوی دکترا شود در سال 1390 تحقیق درباره عارف را آغاز کرده بود، توضیح داد: در همدان دست‌نویس‌های ارزشمندی از عارف پیدا کردم که جرقه این پژوهش هفت ساله را زد. با مطالعه و مقایسه دست‌نویس‌ها متوجه شدم بین صورت چاپی سروده‌های عارف و دست‌نویس‌هایش اختلافات فراوان هست که اغلب ناشی از "بدخوانی" یا برخی دگرگونی‌های مصلحت‌اندیشانه و ایدئولوژیک است.

پورعظیمی افزود: نخستین چاپ دیوان عارف سال 1303 در برلین به کوشش صادق رضازاده‌شفق و با سرمایه عبدالرحمان سیف‌آزاد منتشر شد و پس از آن سیف‌آزاد بارها دیوان عارف را با افزودن و تصحیح مواردی بازنشر کرد و در سال‌های پس از انقلاب نیز افرادی دیگر دیوان عارف را چاپ کردند. همه این چاپ‌ها را با هم مقایسه کردم و در جدولی که زیر هر شعر گذاشتم، تمام اختلافات چاپ‌های مختلف را با جزییات دقیق نشان دادم؛ این جدول‌ها نشان می‌دهد فلان شعر نخستین ‌بار در کدام چاپ آمده، یا در چه چاپ‌هایی نیامده، یا نویافته است، یا ترتیب ابیات در چاپ‌های مختلف چگونه است، و جزییات دیگر؛ بنابراین، شما وقتی این کتاب را در دست داشته باشید همه چاپ‌های دیگر را هم مقابل چشم دارید.

او ادامه داد: پس از تصحیح، یک قسمت دیگر این رساله تعلیقات مفصلی است که براساس دست‌نویس‌ها و یادداشت‌های عارف و مطبوعات و اسناد و منابع آن عصر به هر شعر ‌نوشته‌ام و کوشیده‌ام آنچه را در باب آن شعر گفتنی است به توضیحات بی‌افزایم تا هیچ نکته‌ای برای خواننده مبهم نماند. وقتی درباره شعر و ادبیات عصر مشروطه صحبت می‌کنیم روزنامه‌ها اهمیت فراوانی دارند. عصر مشروطه شعر را برای نخستین‌ بار در تاریخ ادب فارسی زمان‌دار کرد. با آگاهی از تاریخ سرایش اشعار می‌توان فکر و هنر شاعر را در طول زمان تحلیل کرد.

پورعظیمی که ده‌ها هزار برگ روزنامه را در جست‌وجوی شعر عارف زیر و رو کرده و میراث فرهنگی عارف را همانند قطعه‌های پازل از منابع و اسناد مختلف جسته و کنار هم گذاشته تا تصویر حقیقی او و شعرش آشکار کند، تاکید کرد: درباره شخصیت و زندگی عارف خطاهای بزرگی به تحقیقات ما راه یافته و گفته شده او به همدان تبعید شد؛ ولی عارف در تبعید نبوده. او بیمار شد و به دعوت میرزا مهدی‌خان بدیع‌الحکمای همدانی برای مداوا به آن شهر رفت و همان‌جا ماندگار ‌شد. در رساله به تفصیل در این باب نوشته‌ام و مدارک و اسناد فراوانی برای اثبات حرفم ارائه کرده‌ام. سال تولدش در منابع مختلف متفاوت است؛ طبق تحقیقات من او متولد یکی از سال‌های 1257 یا 1258 شمسی است و تمام سال‌های دیگری که نوشته‌اند نادرست است. دوم بهمن همین امسال، یعنی چند روز پیش در شهرهای مختلف ایران مراسمی به یاد عارف برگزار شد. همه نوشته‌اند عارف دوم بهمن درگذشته؛ اما این حرف نادرست است. او شب سی‌ام دی‌ماه 1312 یا در اولین دقایق و ساعات اول بهمن درگذشته، یعنی حوالی ساعت دوازده شب. یکشنبه هم تشییع و به خاک سپرده شده. دوم بهمن 1312 روز دوشنبه بوده است.