سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، پریسا پهلوان دانش‌آموخته مدرسه فرهاد، دکترای مدیریت خدمات بهداشت‌ و درمان دارد. او موسس و مدیر مهد و پیش‌دبستانی ویستا از سال 1382 تاکنون است. همچنین موسس و مدیریت گالری ویستا را بر عهده دارد. راه‌اندازی و فعالیت آموزشگاه هنرهای تجسمی ویستا و انتشارات ویستاهنر از دیگر فعالیت‌های او به شمار می‌آید. پهلوان از بنیان‌گذاران انجمن "بازی و ورزش کودکان" محسوب می‌شود. او به صورت حرفه‌ای در ورزش ووشو (تای‌چی‌چوان) فعالیت دارد و در مسابقات چین در سال 1395 شرکت کرده است. پهلوان عضور رسمی شورای کتاب کودک و از حامیان معنوی و مالی شورا محسوب می‌شود. در کتاب "توران میرهادی از نگاه شاگردان و معلمان مدرسه فرهاد" مقاله‌ای در رابطه با شیوه مدیریتی توران میرهادی از او منتشر شده است. با پهلوان درباره اهمیت "مدرسه فرهاد" و حمایت مالی چاپ و نشر "فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان" و باز نشر چند اثر توران میرهادی گفت‌وگویی داشتیم.

 

شما دانش‌آموخته‌ "مدرسه فرهاد" یکی از مدرسه‌های پیش‌گام ایران که توسط توران میرهادی بنیان گذاشته شد، هستید. درباره تجربه و حضورتان در این مدرسه بگویید.

در سال 1334 کودکستان مدرسه فرهاد به همت خانواده خانم میرهادی در خیابان ژاله پایه‌گذاری شد. من متولد سال 1341 هستم و سال 1347 وارد دبستان مدرسه فرهاد شدم. من به همراه خواهر و برادرم این شانس را داشتیم که جزو دانش‌آموخته‌های مدرسه فرهاد باشیم و تجربه‌های بسیار خوبی از این مدرسه به‌ دست آوردیم. مدرسه فرهاد تا مقطع ششم دبستان برنامه‌ریزی شده بود و به فعالیت خود و با ایجاد روش‌های نوین به رشد خود ادامه می‌داد. حدود سال 1354 مکان مدرسه به خیابان سهرودی منتقل شد. خانم میرهادی یکی دو سال پس از انقلاب با افزایش فشارها مدرسه را جمع کرد و بیشتر تمرکز فعالیت‌های‌ خود را بر شورای کتاب کودک که در سال 1341 تاسیس کرده بود گذاشت. ایده "فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان" توسط او در سال 1358 مطرح شد. توران میرهادی جهت رشد فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان تلاش‌های زیادی انجام داد و به صورت مستقیم و دائمی بر فعالیت فرهنگ‌نامه و گروه‌های بررسی نظارت داشت.

خانم پهلوان از خانواده خود بگویید. به نظر می‌آید در یک خانواده فرهنگی و اهل کتاب رشد کرده‌اید.

پدرم کارمند عالی‌ رتبه سازمان برنامه بود ولی فضای فرهنگی و هنری همیشه در خانه ما وجود داشت. یعنی همه دستی بر قلم داشتند. هنرمندان بسیاری در حوزه ادب و فرهنگ و به‌ ویژه شاعران در منزل ما رفت‌وآمد می‌کردند چون پدرم به شعر هم علاقه داشت. وقتی وارد مدرسه فرهاد شدم بستر رشد علاقه‌مندی به کتاب ادبیات و فرهنگ و هنر فراهم بود و بسیاری از روشنفکران، ادیبان و فرهیختگان تلاش می‌کردند فرزندان‌شان را در مدرسه فرهاد ثبت‌نام کنند و به طبع با فرزندان روشن‌فکران و فرهیختگان هم کلاس شدیم.

به یاد دارید آن زمان وضعیت کتابخانه مدرسه فرهاد چطور بود؟

در حوزه کتاب‌های کودک، آثار کمی وجود داشت و به لحاظ کیفیت و کمیت مانند کتاب‌های حال حاضر نبودند. همین مسئله دغدغه خانم میرهادی هم بود و او متوجه شد که کتاب خوب برای ایرانی‌ها کم است و با تلاش بسیار با دوستانش شورای "کتاب کودک" را تاسیس کرد.

خانم پهلوان، مدرسه فرهاد چقدر در کتابخوانی شما تاثیرگذار بود؟

اتفاقا در یکی از مراسم‌های شورا صحبتی داشتم و گفتم کتابخانه، مغز و قلب مدرسه فرهاد بود. کتابخانه این مدرسه از لحاظ فیزیکی در مرکز مدرسه قرار داشت و ما از همه جای مدرسه به کتابخانه دسترسی داشتیم. مربیان مدرسه، ما را تشویق می‌کردند که با کتاب آشنا شویم. توران میرهادی در خاطرات‌شان گفته‌اند و من هم یادم است که پول‌های عیدی‌مان  را روی هم می‌گذاشتیم و برای مناطق محروم کتاب می‌خریدیم. البته از این بابت فشاری به دانش‌آموزان نمی‌آورند و فقط هر شخصی که علاقه‌مند بود این کار را می‌کرد. از آن‌جایی که من این کار را دوست داشتم در فعالیت‌های جمعی شرکت می‌کردم. ما خودمان یک کتاب داستان را انتخاب و می‌خواندیم و سپس آن کتاب را به بچه‌های مدارس پایین شهر معرفی می‌کردیم. حتی به مدرسه‌هایی می‌رفتیم که تمام خیابان‌های آن‌جا خاکی بود. یادم است کلاس سوم دبستان بودم که کتاب "کارتونک شارلوت" را خواندم و بعد آن کتاب را به بچه‌های هم سن خودم معرفی کردم. همان‌ موقع برنامه‌های روزنامه‌دیواری داشتیم و شعر هم حفظ می‌کردیم. کلاس سوم دبستان بودم که جهت دکلمه شعر "پریا" احمد شاملو کتابی از توران خانم جایزه گرفتم.

پریسا پهلوان

به نظر می‌آید دانش‌آموزان این مدرسه به هر بهانه‌ای به سمت کتاب سوق داده می‌شدند؟

بله. در کتابخانه یک کتاب‌دار داشتیم که آموزش دیده بود و به امر کتاب علاقه‌مند بود. گاهی پروژه‌های تحقیقی به ما می‌داد و در جهت این پروژه‌ها با کتابخانه مدرسه و کتاب‌دار ارتباط نزدیک پیدا می‌کردیم. دعوت از نویسندگان و شعرای به نام آن دوران در مدرسه فرهاد بستر آشنایی با آثار این هنرمندان را فراهم می‌کرد. همه دانش‌آموزان از این امکانات برابر برخوردار بودند، ولی براساس علاقه و یا استعداد با کتاب و کتابخانه بیشتر ارتباط می‌گرفتند.

درباره ویژگی‌های دیگر این مدرسه بگویید.

توران خانم در خاطرات‌شان بیان کرده‌اند که مدرسه فرهاد از آغاز هدف دیگری برای خود در نظر گرفته بوده و آن "پرورش انسان‌های آزاده و تصمیم‌گیرنده" بوده است. او نقش موسسه تجربی را در نظر می‌گرفته است. از نظر من تاسیس و رشد مدرسه فرهاد نیاز و ضرورت تاریخی در بستر تحولات اجتماعی و اقتصادی جامعه آن روز بود. مدرسه فرهاد با ارائه روش‌های نوین در آن مقطع تاریخی بسیار متفاوت بود. در این مدرسه به فوق برنامه‌ها توجه زیادی می‌شد، زنگ موسیقی، هنر و ورزش داشتیم و زمان‌های آموزشی بسیار دلپذیر بودند. هیچ‌وقت هیچ خشونت و استبدادی را در مدرسه فرهاد احساس نمی‌کردیم. بسیار راحت به دفتر توران خانم رفت و آمد داشتیم و ارتباطات با سایر معلمان و ناظمان دوستانه بود و مواقعی دانش‌آموزان خودشان مدرسه را می‌چرخاندند. معلمان آگاه، متخصص و علاقه‌مند با توران میرهادی همکاری می‌کردند. یکی از معلمانی که دوست داشتم خانم سیمین قدیری معلم موسیقی ما بود. خانم میرهادی از معلم‌ها و مربیان هم نظر می‌خواست و به صورت مرتب با آن‌ها جلسه می‌گذاشت. این روش را در شورای کتاب کودک هم دنبال می‌کرد. توران خانم روحیه پرسش‌گری داشت و سعی می‌کرد ما را همان‌طوری تربیت کند. بچه‌های مدرسه فرهاد اغلب بچه‌های پرسش‌گر و تاثیرگذاری در جامعه شدند و در هر شغلی قرار گرفتند می‌توانم بگویم که موفق و تاثیرگذار هستند.

لازم بود و ضروری است از دستاوردهای خانم میرهادی در ساختار آموزش و پرورش استفاده شود ولی متاسفانه این اتفاق را شاهد نیستیم.

متاسفانه این کار را انجام ندادند. خانم میرهادی دیدگاه‌های بسیار عمیقی راجع به تعلیم و تربیت کودکان داشت و به هویت و کودک ایرانی علاقه‌مند بودند. ولی مورد کم لطفی قرار گرفت و پس از این که از دنیا رفت‌ در جامعه بیشتر شناخته شد. خانم میرهادی بسیاری از ایده‌ها را به اجرا گذاشت. ممکن است یک عده دور هم یک‌سری چیزها را حس کنند ولی او تمرکز کرد و ایده‌ها را به اجرا گذاشت و منشا تاسیس بسیاری از ایده‌های دیگر شد. می‌خواهم بگویم خانم میرهادی و اشخاصی که کنار او بودند، سعی داشتند "نظام نهاد کودکی" را پایه‌گذاری کنند. ضمن این که بسیاری از فرهیختگان دیگری هم در این حوزه کار کرده‌اند.

در اواخر دهه 90 هستیم و فضایی هم‌چون مدرسه فرهاد که الان باید وجود داشته باشد، نداریم. واقعا آزاردهنده است که حتی دغدغه چنین فعالیت‌هایی هم وجود ندارد.

خودم به شخصه با توجه به تجربه‌ای که از کودکی داشتم سعی کردم ادبیات کودک را در مرکز پیش‌دبستانی جدی بگیرم و از عزیزانی استفاده کنم که روی ادبیات کودک اشراف داشته باشند. خانم میرهادی در مقطعی خودشان دانشجوی ژان پیاژه بوده‌اند. تجریبات دکتر دکرولی هم بر او تاثیر زیادی گذاشت. خانم میرهادی بسیار انسان‌گرا و اخلاق‌مدار بود. او جسارت به خرج داد و تجربه‌هایی که از خارج از مرزهای ایران به دست آورده بود را به صورت مستقل در ایران پیاده کرد. او همیشه می‌گفت باید با طبیعت پیوند داشته باشید و کودکان را در معرض طبیعت قرار بدهید. دنبال این بود که کودکان موسیقی خوب گوش کنند. ما هم که در مدرسه فرهاد آموزش می‌دیدیم، لذت می‌بردیم.

خانم پهلوان هر چقدر درباره مدرسه فرهاد و روش‌های نوین تربیتی آن بگوییم کافی نیست. از "فرهنگ‌نامه کودک و نوجوان" بگویید فکر می‌کنم تاکنون 17 جلد این فرهنگ به چاپ رسیده. درست است؟

بله. جلد هجدهم آن در دست چاپ است.

این فرهنگ‌نامه قرارست چند جلد باشد و شما در این فرهنگ‌نامه دقیقا چه فعالیتی دارید؟

25 جلد. سال‌ها پیش جزو گروه "بهداشت و پزشکی" فرهنگ‌نامه بودم. از آن‌جایی که رشته من مدیریت خدمات بهداشت و درمان بود، خانم میرهادی از من دعوت کرد در این قسمت حضور پیدا کنم. با توجه به این که کارم در مرکز پیش‌‌دبستانی زیاد شده بود دیگر نتوانستم در گروه‌های بررسی بمانم ولی همواره در کنار شورا بودم. یکی از جلدهای فرهنگ‌نامه با حمایت من و همسرم منتشر شد. شورای کتاب آن مقطع تحت فشارهای مالی بود و کمک کردیم تا یک جلد آن به چاپ برسد.

پریسا پهلوان

در حال حاضر با شورای کتاب کودک همکاری دارید؟

الان فقط عضو رسمی شورای کتاب کودک هستم و فعلا در گروه‌های بررسی حضور ندارم. در گذشته در گروه‌های بررسی و غیرداستان هم بودم ولی از دهه 80 به بعد فعالیتم کمرنگ شد و نتوانستم در گروه‌های بررسی باشم. همواره علاقه‌مند به شورای کتاب کودک بوده و هستم و هر وقت حمایت و نیازی در عرصه‌های مختلف از من خواسته شد در کنارشان بوده‌ام.

خانم پهلوان درباره راه‌اندازی و فعالیت شورای کتاب کودک بگویید؟

خانم میرهادی وقتی دیدند که اوضاع کتاب‌های کودک از نظر کمیت و کیفیت خوب نیست همراه با دوستان‌شان تصمیم گرفتند نخستین نمایشگاه کتاب کودک را در دانشگاه تهران برگزار کنند. علاوه‌بر آن در سال 1341 او و دوستانش شورای "کتاب کودک" را تاسیس کردند. هیچ خطا نیست که بگوییم شورای کتاب کودک هم نخستین نهاد ادبیات کودک بوده است. آن‌ها می‌خواستند شورای کتاب کودک یک مرکزی شود که نویسنده‌های کتاب کودک را جذب کند. کم کم تصمیم گرفتند لیستی از کتاب‌های خوب و معتبر ارائه بدهند تا ناشران و نویسندگان تشویق شوند. حتی جوایز و تقدیرنامه‌هایی را در نظر گرفتند که به ناشران، تصویرگران، مترجمان، مولفان و پدیدآورندگان کتاب کودک اهدا کنند. در حال حاضر کار گسترده شده است. شورای کتاب کودک یکی از پایدارترین و فراگیرترین سازمان‌های مردم‌نهاد است که نیروهای بسیاری به صورت داوطلبانه دارند در آن کار می‌کنند. فکر می‌کنم این اتفاق به تلاش‌های خانم میرهادی و ویژگی‌های او برمی‌گردد. خانم نوش‌آفرین انصاری هم سال‌ها در مقام دبیر شورا خانم میرهادی را همراهی کردند. این دو نفر با فرصت دادن به افرادی که در کنارشان بودند شروع به قوی کردن گروه‌های بررسی کردند. واقعا هیچ‌وقت چنین مرکز گسترده‌ای نداشتیم. آن‌ها این شورا را به خارج از کشور هم معرفی کردند. شورای کتاب کودک، 57 سال است که به‌عنوان یک شورای مردم‌نهاد که به شکل تخصصی روی ادبیات کودک کار می‌کند شناخته می‌شود. این شورا هر سال یک کاندیدا را به جایزه "هانس کریستین آندرسن" معرفی می‌کند. نویسندگان و تصویر گران تاثیرگذار در ادبیات کودک به این جایزه و دفتر بین‌المللی کتاب کودک و نوجوان معرفی شدند. یکی دیگر از دغدغه‌های خانم میرهادی و همکاران‌شان این بود که چرا بچه‌های ایرانی چیزی با نام "فرهنگ‌نامه" ندارند چون دیده بودند که بچه‌های همه کشورها چنین فرهنگ‌نامه‌ای دارند ضرورت داشتن کتاب‌های مرجع مانند لغت‌نامه‌ها و اطلس‌ها و... از نظر او بسیار مهم بود. عده بسیار زیادی در ایران فکر می‌کردند رسیدن به چنین فرهنگ‌نامه‌ای دست نیافتنی است ولی با همت خانم میرهادی و دوستان‌شان "فرهنگ‌نامه کودک و نوجوان" هم راه‌اندازی شد. آن‌ها ابتدا فراخوان دادند و اساتید رشته‌های مختلف را دعوت کردند. استادان بسیار معتبری به صورت داوطلبانه با پروژه فرهنگ‌نامه همراه شدند و فعالیت‌های این پروژه نیز همین‌طور گسترده‌تر شد. خانم میرهادی آرزو داشت تا آخرین کتاب فرهنگ‌نامه را ببینند. خانواده او در دو سال اخیر تلاش زیادی کردند که شورای کتاب و فرهنگ‌نامه به فعالیت‌های خود ادامه دهد ولی همواره مشکلات مالی وجود دارد. واقعا هم به طور وسیع حمایت نشده‌اند. فرهنگ‌نامه یک سال بهترین کتاب سال شد و جایزه گرفت.

تعدادی از کتاب‌های مربوط به خانم میرهادی با حمایت مالی شما باز نشر شده است و در این کتاب‌ها نوشته شده که این کار را به یاد برادرتان انجام داده‌اید.

بله، برادر کوچک من نیز دانش‌آموخته مدرسه فرهاد بودند که متاسفانه سال 1396 به طور ناگهانی فوت شدند.

چه شد به فکر بازنشر این کتاب‌ها افتادید؟

یک سال از فوت برادرم می‌گذشت که عزیزان در شورای کتاب کودک را دیدم و آن‌ها گفتند شورا مشکلات زیادی دارد. گفتم با کمال میل اگر کمکی باشد انجام می‌دهم. آن‌ها آنقدر بزرگوار هستند که معمولا می‌گویند هر چقدر خودتان دوست داشتید حمایت کنید. گفتند توران خانم کتاب‌های زیادی دارد که ما می‌خواهیم آن‌ها را بازنشر کنیم. از آن‌جایی که سالگرد فوت برادرم نزدیک بود تصمیم گرفتم در باز نشر چند کتاب خانم میرهادی مشارکت و حمایت داشته باشم و عواید فروش کتاب‌ها را به شورای کتاب کودک اهدا کنم. ابتدا با آن بودجه‌ای که در نظر گرفته بودم فکر کردم از پنج عنوان کتاب او حمایت کنیم ولی در همان مقطع قیمت ارز با تغییرات بسیار زیادی مواجه شد و به رکود کاغذ خوردیم. همه کتاب‌های توران خانم را دوست دارم و بارها و بارها به آن‌ها رجوع کرده‌ام و در نهایت سه کتاب "صلح را از کودکی باید آموخت"، "مادر و خاطرات پنجاه سال زندگی در ایران" و "استاد برجسته آموزش و پرورش" انتخاب شد که با تلاش و زحمت مسئولین شورا و به ویژه تلاش‌های مهندس میرفخرایی داماد خانم میرهادی و حمایت کوچک من بازنشر شدند. در این کتاب‌ها، کتاب‌شناسی کتاب‌های توران خانم اضافه شده است. یعنی هر چه مقاله و کتاب برای خانم میرهادی بوده است جمع‌آوری شده. آرزوی خانم میرهادی این بود که این کتاب‌ها به دست مربیان به ویژه در روستاها و مناطق محروم برسد. او همیشه به مربیان و معلم‌های مناطق دور دست کشور اهمیت زیادی می‌داد و دوست داشت کتاب‌های خوب را در اختیار آن‌ها قرار دهد. البته من قبل از این که به فکر بیافتم که حمایتم را از طریق چاپ کتاب انجام بدهم یک خوابی دیدم که من و خانم میرهادی داشتیم در یک جایی مثل مدرسه فرهاد با هم راه می‌رفتیم. تا این که به یک میز در وسط حیاط رسیدیم. دیدم آن‌جا پر از کتاب است. توران خانم گفتند پریسا ببین این همه کتاب مانده است و من گفتم توران خانم همه این‌ها را می‌خواهید چاپ کنید؟ او گفت باید به همه زبان‌ها چاپ شود.

خانم پهلوان درباره نمایشگاه‌هایی که به یاد خانم میرهادی برگزار کردید توضیح دهید.

وقتی خانم میرهادی فوت کردند فکر کردم که چطور می‌توانم یاد او را زنده نگه دارم و به همین خاطر با خانواده خانم میرهادی مطرح کردم می‌خواهیم در گالری "ویستا" یک نمایشگاه تصویرسازی به یاد توران خانم برگزار کنیم که همین اتفاق افتاد و پروژه بسیار جالبی هم شد. چندین هنرمند در آن نمایشگاه شرکت کردند و نمایشگاه بسیار خوبی شد. به یاد توران میرهادی سال 1396 نمایشگاه "یادگاری" و سال 1397 نمایشگاه "از کودکی ..." را برگزار کردیم که هر دوی آن‌ها نمایشگاه‌های خوبی بودند. من از هنرمندان خواهش کردم که کمی از درصد فروش آثار را به شورای کتاب تخصیص بدهند که همه استقبال کردند. از همه هنرمندان که در این پروژه شرکت کردند تشکر و قدردانی می‌کنم. گالری ویستا هم کل درصد فروش را به شورای کتاب کودک هدیه کرد. نسبت به شورای کتاب کودک تعلق خاطر دارم و آن‌ عزیزان هم به من لطف دارند. همیشه سعی می‌کنم پیوند جامعه اطرافم را با شورای کتاب کودک برقرار کنم.

پریسا پهلوانامسال هم به یاد ایشان چنین برنامه‌ای دارید؟

قصد دارم امسال به سبک دیگری با مشورت با عزیزان در شورای کتاب کودک برنامه‌ای تدارک ببینم. البته در دوسال گذشته با مشارکت انجمن هنرهای تجسمی تهران و عده‌ای از کارشناسان دو مراسم یاد بود در دانشکده ادبیات و دانشگاه علوم از منظر دیدگاه‌های خانم میرهادی نسبت به آفرینش هنری کودکان مدرسه فرهاد و ... برگزار شد که در آن سخنرانی داشتم و از این برنامه‌ها حمایت کردم.

اگر این نمایشگاه در سال‌جاری برگزار شود سومین نمایشگاهی است که به یاد خانم میرهادی برگزار خواهد شد؟

بله. از هنرمندانی که در دو نمایشگاه قبلی کنار این پروژه بودند تشکر و قدردانی می‌کنم.

خانم پهلوان، شما در کتاب "توران میرهادی از نگاه شاگردان و معلمان مدرسه فرهاد" یک مقاله در رابطه با شیوه مدیریتی خانم میرهادی داشتید.

هدف این بود که هر کدام از موسسات و نهادها اگر خواستند برای خانم میرهادی فعالیتی انجام بدهند بیشتر درباره بازنشر اندیشه‌ها و سبک نگاه او به جایگاه انسان و کودک باشد. فکر می‌کنم این‌ها دغدغه‌های خانم میرهادی بود به هر جهت او در نگاه ما تاثیر داشته‌ است. خانم میرهادی همیشه با بحث رقابت مخالف بود. درست است که ما در مقطع پیش ‌دبستانی بودیم ولی هیچ‌وقت سعی نمی‌کردیم به بحث رقابت دامن بزنیم. او همراه یک نگاه تیمی داشت. کلماتی مثل "مشارکت" و "گروهی" کلمات سنگینی هستند که آدم بخواهد در سال‌های متمادی به اجرا بگذارد. عزیزان انجمن "پویا" با من تماس گرفتند و گفتند از آن‌جایی که شما، دانش‌آموز مدرسه فرهاد بودید و سال‌ها موسسه پیش دبستانی داشته‌اید و رشته شما مدیریت است، می‌خواهیم مدرسه فرهاد را به لحاظ مدیریتی تحلیل کنید. با مطالعه و شناختی که از سبک مدیریتی خانم میرهادی داشتم آن مقاله را نوشتم. اساسا برای خانم میرهادی یک شخصیت کاریزماتیک قایل هستم و می‌گویم او آن مهارت خودمدیریتی را در خودش داشت. الان که خودم در جایگاه یک فردی هستم که موسسه دارد و روش‌های مدیریت را مطالعه می‌کند، می‌بینم که نظریات او به نظریات پیاژه و دکتر دکرولی نزدیک‌تر بوده است ولی واقعا نمی‌شود به او یک قالب داد. خانم میرهادی دیدگاه وسیعی داشتند و من فکر می‌کنم همه دیدگاه‌های نوین را می‌دانست و چیزی که صلاح بود را برای کودکان ایرانی و یا فعالیت خودشان انتخاب ‌کرد. او بسیار هوشمند بود. در آن مقاله ویژگی‌های خانم میرهادی را به تئوری‌های موجود نزدیک کردم ولی گفتم خود او شاید در هیچ‌کدام از این قالب‌ها نگنجد. در آخر گفتم به نظر من شیوه مدیریتی او، شیوه مدیر اخلاق‌گرا بوده است. در واقع ما می‌توانیم شیوه مدیریتی خانم میرهادی را اخلاق‌مدار و انسان‌گرا بدانیم. او در عین حال بسیاری از چیزهای نوین را می‌دانست و واقعا بنیان‌گذار روش نوین تربیتی آموزشی بود. خانم میرهادی کتاب‌های "کتاب کار مربی کودک" و "جستجو در راه‌ها و روش‌ها" را دارد که وقتی آدم این آثار را می‌بیند، متوجه می‌شود که در آن سال‌ها چقدر نگاه رو به جلو بوده است. فکر می‌کنم شانس بزرگی پیدا کردم که توانستم در کنار این بانو قرار بگیرم و از محضرشان استفاده کنم.

پریسا پهلوانشما در موسسه پیش دبستانی خودتان هم از سیستم‌های خانم میرهادی استفاده می‌کنید؟

خانم میرهادی لطف داشت و در روز افتتاحیه پیش‌ دبستانی حضور پیدا کرد و حرف‌های بسیار جالبی زد. او گفت در این مرکز می‌خواهم هفت وصیت کنم که بعدا وصیت او را به نام "هفت پند هفت گنج" در یک یادداشت منتشر کردیم. خانم میرهادی گفت: به کودکان عشق بدهید، کودکان را به طبیعت نزدیک کنید، از رقابت کودکان پرهیز کنید، هر کودک باید به توان‌مندی خودش برسد، کودکان را با هم مقایسه نکنید و به آن‌ها فرصت بدهید. خانم میرهای همان‌جا یک تلنگری هم به من زد که کودکان را به طبیعت نزدیک کنم. چندین بار از او درباره آموزش زبان انگلیسی پرسیدم ولی او مخالف بود و گفت ابتدا موسیقی یا کلام انگلیسی در کلاس پخش شود تا کم کم خزانه لغات کودکان به یک درصدی برسد. در آن سال‌ها مد شده بود که کودکان زبان‌های مختلف یاد می‌گرفتند ولی احساس ‌کردم که باید دیدگاه توران خانم را در عرصه زبان پیاده کنم. در عرصه ورزش هم همین‌طور. زمانی که در مدرسه فرهاد بودیم ورزش‌ بسیار جدی گرفته می‌شد. آن موقع خانم میرهادی ما را به یک ورزشگاه خارج از مدرسه می‌بردند در آن‌جا مسابقه دو می‌دادیم. با وجود این که حیاط مدرسه بزرگ بود ولی ما را به مکان‌های تخصصی می‌بردند. خودم علایق ورزشی دارم و 23 سال است که در رشته تای چی چوان کار می‌کنم و مدارک آموزش نیز دارم. خداوند به من کمک کرد که مادر عزیزم، خانم میرهادی و خانم دیوانی را در زندگی‌ام داشتم. خانم دیوانی استاد بزرگواری هستند که تلاش‌های زیادی را برای بانوان در عرصه ورزش انجام می‌دهند. سعادت داشتم که در کنار چنین انسان‌های والا و خوبی قرار بگیرم. سال 1395 برای بازی‌های تای چی چوان به خارج از کشور اعزام شدیم و همه با مدال از آن‌جا برگشتیم.

خانم پهلوان، انتشارات ویستا هنر را از چه زمانی راه‌اندازی کردید؟

سال 1395 مجوز انتشارات را گرفتم. از آن‌جایی که کار تخصصی انجام می‌دادم به توصیه دوستان وعلاقه‌مندی خودم این نشر راه‌اندازی شد. در حال حاضر دو عنوان کتاب خوب در دست چاپ داریم. یکی از آن کتاب‌ها راجع به خودنگاره از صد هنرمند ایرانی است و نخستین کتابی است که از نشر ویستا منتشر می‌شود. فکر می‌کنم این اثر تبدیل به یک کتاب مرجع خواهد شد و می‌تواند در اختیار دانشجویان و هنرمندان علاقه‌مندان قرار بگیرد. یک کتاب دیگر هم در عرصه هنرهای تجسمی در دست انجام است. امیدوارم که نشر "ویستا هنر" با این دو کتاب بتواند کارش را به صورت جدی و حرفه‌ای در عرصه هنرهای تجسمی پیش ببرد. این نشر می‌خواهد در خدمت هنرهای تجسمی قرار گیرد.

با توجه به سال‌ها فعالیت در عرصه تجسمی و تجربیات دیگر، تصمیم ندارید خودتان کتاب بنویسید؟

در عرصه‌هایی که تجارب دارم ارائه مقالات و سخنرانی داشته‌ام و مشغول نوشتن یک مجموعه‌ در رابطه با تجاربم درباره مدیریت پیش‌دبستانی هستم. کتاب مدیریتی در زمینه پیش‌دبستانی بسیار کم نوشته شده و اکثر کتاب‌ها در این زمینه ترجمه است. خانم میرهادی همیشه به من می‌گفت تجربیات خود را بنویس چون بعدها برایت درسی بزرگ می‌شود. یک فصل از این مجموعه را شروع کرده‌ام. دلم می‌خواهد در زمینه مدیریت مراکز پیش‌دبستانی کتاب علمی منتشر کنم. اگر فراغتی به دست بیاورم اول از همه دوست دارم در این حوزه کار ‌کنم.

پریسا پهلوان

سخن پایانی...

می‌خواستم از این فرصت استفاده کنم تا همه دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت کودک و نوجوان را به تهیه کتاب "فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان" و به ویژه کتاب‌های خانم توران میرهادی تشویق کنم.