سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب "زندگی من به مثابه یک سوژه" با عنوان فرعی "شعرخوانی با شاعران ناشناخته" با برگردان مجتبا هوشیار محبوب در سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در غرفه نشر آرادمان عرضه شده است.

این کتاب دربرگیرنده شعرهایی از چهارده شاعر از جمله شاعرانی نظیر  اوشن ووانگ، ماکسین کومین، هیرومی ایتو، ران پاجت، استنلی کونیتز، لاچلان ماکینون، هلن دانمور، فیونا سمپسون و ...  است. در مقدمه‌ی این کتاب چنین می‌خوانیم: " از میان قریب به 30 شاعری که مورد توجه قرار دادیم و شعرهاشان را فارسی کردیم، نیمی‌شان برگزین شدند و در این مجموعه‌ی کوچک راه یافتند. شعر این شاعران، همگی برای نخستین بار به فارسی برگردانده شده‌اند. مهم‌ترین دلیل برگردان این شعرها این بود که راقم این سطور گمان نمی‌برد تا سال‌ها مترجمی سراغ‌شان را بگیرد، چرا که هیچ کدام نوبل یا جایزه‌ی پر سر و صدایی دریافت نکرده‌اند، و از سوی دیگر شعرهای قابل توجهی نوشته‌اند. طبیعی است، نمی‌توان از جامعه‌ی کوچک مترجمان انتظار داشت روی آثار هر شاعر یا نویسنده‌ی مطرح و روزی کار کنند، خصوصا که آن سوی آب‌ها هر چند وقت یک ‌بار اثر جدیدی منتشر می‌شود که بعضا با استقبال جامعه‌ی ادبی یا مخاطبان روبه‌رو می‌شود. جوایز ادبی هم با همه‌ی کثرت نمی‌توانند شعر همه‌ی این شاعران را پوشش دهند. هر چند در میان شاعرانی که در این دفتر مخاطب‌شان خواهید بود، دو تن، اوشن ووانگ و هلن دانمور چند ماه بعد از برگردان شعرهاشان، یکی جایزه تی اس الیوت؛ ذی قیمت‌ترین جایزه‌ی شعر جهان و دیگری جایزه کاستا را – البته بعد از مرگ- از آن خود کرد."

شعری در این کتاب از بیل نات با عنوان "مرگ"  می‌خوانیم:

دارم می‌خوابم،

دست‌هام را روی سینه‌ام صلیب کرده‌ام

به گمانم این طور به نظر می‌آید:

دارم در درونم پرواز می‌کنم.

از مجتبا هوشیار محبوب، مترجم این کتاب پیش از این چهار اثر منتشر شده است. "آقای مازنی و دلتنگی‌های پدرش" نام اولین رمان اوست که در انتشارات روزگار سال ۱۳۹۰ منتشرشد. این کتاب در سال ۱۳۹۱ از سوی جایزه ادبی واو به عنوان رمان تحسین شده و یکی از سه اثر برگزیده انتخاب شد. دومین رمان او "آن‌ها با شاعری که خیلی دوستش داشتند، بد تا کردند" سال نود و پنج در نشر چشمه منتشر شده است. کتاب سوم او با عنوان "از رمان؛ جستارهایی پیرامون آثار هوشنگ گلشیری" نیز در نشر روزگار منتشر شد و سال گذشته نشر آرادمان داستان بلندی از او را با عنوان"روزهای آبی شب مکافات" منتشر کرد.

سوژه