به گزارش هنرآنلاین، لیلی گلستان در دهمین نشست کافه کتاب آفتاب با موضوع "نیم‌قرن ترجمه" در مشهد با اشاره به آغاز فعالیت ترجمه حرفه‌ای خود اظهار داشت: در یکی از سفرهایم با کتابی از اوریانا فالاچی به نام " زندگی، جنگ و دیگر هیچ" آشنا شدم که خواندن آن تأثیر بسیاری بر من گذاشت و از آنجا که شغل حرفه‌ای این نویسنده نیز خبرنگاری بود، رشته‌ای که من بسیار به آن علاقه‌مند بودم، تصمیم به ترجمه این کتاب گرفتم.

وی افزود: در این کتاب به حوادث جنگ ویتنام پرداخته شده بود، خاطرم هست این کتاب را دوبار پشت سر هم خواندم و چنان شیفته آن شدم که تصمیم گرفتم لذت خواندن آن را با سایر هم‌وطنانم شریک شوم.

گلستان با اشاره اینکه نخستین ترجمه‌اش از سال 48 تاکنون سالانه تجدید چاپ می‌شود، ابراز کرد: خوشبختانه من در انتخاب اولین اثر ترجمه‌ام انتخاب درستی داشتم که توانست به من در انتخاب و تداوم مسیر ترجمه آثار ادبی کمک کند.

وی با اشاره به ارتباط کار ترجمه و متن اصلی اثر تصریح کرد: به نظر بنده یک مترجم قبل از هر خصوصیت حرفه‌ای باید امانت‌دار باشد، سبک نویسنده اصلی را حفظ کند و آن را به‌درستی به زبان دوم ترجمه کند. من منتقد این شیوه هستم که بخواهیم آثار نویسنده‌های مختلف را به یک سبک و سیاق ترجمه کنم زیرا هر نویسنده سبک و هویت مستقل خود را دارد.

این هنرمند با اشاره به نویسنده محبوب خود، "رومن گاری"، خواندن کتاب زندگی پیش از رو را به تمام علاقه‌مندان پیشنهاد کرد و گفت: متأسفانه زمانی که کتاب‌های مترجم‌های جوان امروز را می‌خوانم، بسیار غمگین می‌شوم، گویا آنان کار ترجمه را جدی نگرفتند، اشراف، سواد و کنجکاوی لازم را برای ترجمه ندارند، البته این ضعف تا حد زیادی به ناشران ما نیز برمی‌گردد، چون آن‌ها هستند که یک اثر را تائید و منتشر می‌کنند.

b7bbef8a05ad8e

وی با بیان اینکه عنصر مهم در زمینه ترجمه خواندن متون کلاسیک فارسی و فهم صحیح از این زبان است، ابراز کرد: به نظر بنده اصول ترجمه شامل امانت‌داری، اشراف به سبک نویسنده و آشنایی کامل با زبان فارسی است؛ امانت‌داری یعنی بدون برداشت شخصی متن را به زبان دوم برگردانیم؛ نکته آخر اینکه بسیاری از هنرمندان می‌گویند اثر دیگران را نمی‌خوانم یا نمی‌بینم تا روی من تأثیر نگذارد، که به نظر من این تفکر اشتباهی است چراکه کار هنر اثرگذاری است و من این دیدگاه را بیشتر تنبلی نویسنده و هنرمند می‌دانم.

گلستان معیار انتخاب کتاب برای ترجمه را تنها داشتن علاقه شخصی دانست و افزود: به عنوان مثال من عاشق کتاب بیگانه بودم و به همین دلیل برای ترجمه انتخابش کردم که در چند روز اخیر به چاپ 29  رسید.

n00030381-b

وی در پاسخ به این سؤال که آیا مقایسه چند صفحه از ترجمه کتاب با اثر اصلی از سوی برخی از افراد در شبکه‌های مجازی معیار درستی برای سنجش کیفیت ترجمه خوب هست یا خیر، خاطرنشان کرد: مقایسه متن اصلی با ترجمه به نظر من کار درستی نیست، اگر فرد یک منتقد حرفه‌ای باشد، اشکالی ندارد اما اینکه در فضای مجازی برخی افراد بی‌رحمانه به آثار ترجمه شده انتقاد می‌کنند که این کار به هیچ عنوان اخلاقی نیست.

این مترجم فرهیخته با اشاره به نقش خانواده و پدرش ابراهیم گلستان در موفقیت‌های خود تأکید کرد: خوشبختانه من این خوش‌اقبالی را داشتم که در خانه‌ای تربیت شدم و رشد کردم که افراد فرهنگی و هنری بسیاری در آن رفت‌وآمد داشتند و من هرچند کودک بودم اما در جمع آنان می‌نشستم و ناظر خاموش جلسات آنان بودم؛ حداقل در کتاب‌خوان شدن من پدرم نقش اصلی را داشتند.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا با نویسنده آثارش همزادپنداری نیز داشته است، ادامه داد:  به‌طور مثال اگر من کتاب اوریانا فالاچی را برای ترجمه انتخاب کردم، نخست به دلیل علاقه به خبرنگاری بود و دوم اینکه این کتاب هم‌زمان با جنگ ویتنام منتشر شده بود و من در آن زمان درگیر این جنگ بودم لذا این دو عامل باعث ترجمه کتاب ایشان شد. من فکر می‌کنم تنها امانت‌دار نویسنده اصلی هستم و احساس همزادپنداری با آنان نمی‌کنم، ولی بسیاری از اوقات به کاراکترهای قصه علاقه‌مند می‌شدم.

گلستان با اشاره به اینکه هم‌زمان چند نقش را از جمله مادر بودن، هنرمند بودن، مترجم بودن و ... را با یکدیگر انجام می‌دهد و هیچ مشکلی با آن ندارد، تصریح کرد: زنان ما ابتدا باید خودشان را دوست داشته باشند و ارضای خاطر خود را اولویت نخست خود در زندگی قرار دهند، من شخصاً از هر چیزی که بتوانم برای لذت بردن و خوش گذشتن استفاده می‌کنم و هرلحظه که حس کردم چیزی یا کسی را دارم، تحمل می‌کنم، بلافاصله آن را رها می‌کنم.

وی افزود: به نظر من مستقل بودن با تنها بودن متفاوت است، این تصور که برخی می‌گویند من تنها هستم، اشتباه است، من در زندگی‌ام هیچ‌وقت نگفتم، این کار نمی‌شود یا من نمی‌توانم این کار را انجام دهم، از دیدگاه من همه‌چیز شدنی است، من عقیده دارم زندگی‌ام 20 درصد به تقدیر و 80 درصد به خودم ربط داشته است.