سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: "کمدی الهی" عنوان شاهکار دانته آلیگیری، شاعر و نویسنده ایتالیایی است که آن را در بازه زمانی 13 ساله به پایان رساند. این شاهکار دانته در قالب روایتی اول شخص سفر خیالی قهرمان اثر را به دوزخ، برزخ و بهشت ت روایت می‌کند.  گفته می‌شود این کتاب در ابتدا کمدی نام داشت و بعدها جیووانی بوکاچیو، نویسنده هم عصر دانته واژه الهی را به آن افزود و نام "کمدی الهی" برای اولین بار در چاپ ونیز به سال ۱۵۵۵ بر جلد این کتاب ظاهر شد.

با این که این کتاب پیشتر با همین نام به فارسی برگردانده شده است اکنون شاهکار دانته با نام "خندستان خدایی" و با ترجمه میر جلال الدین کزازی وارد بازار نشر ایران شده است.

کزازی در مقدمه این کتاب آورده است: "این برگردان خندستان خدایی، آن است که من کمابیش، بر کامه خویش، بدین برگردان دست یازیدم و آغازیدم. آنچه مرا بدان برانگیخت درخواست پیگیر و پرشور دوستان سخن‌سنج و ادب‌آشنا و زیباپرست بود که هرزمان مرا می‌دیدند، از من می‌خواستند و در می‌ایستادند و پای می‌فشردند که شاهکار دانته را به پارسی برگردانم."

پاره‌ای از این کتاب با ترجمان میر جلال الدین کزازی را می‌خوانیم. این بخش قسمتی است از سرود بیست و ششم دوزخ:

من بر پل سر بر می‌افروختم تا بهتر بتوانم دید؛ به‌گونه‌ای که اگر خویشتن را به تخته‌سنگ نمی‌چسباندم، بی‌آنکه کسی مرا به پیش رانده باشد، فرو می‌توانستم افتاد. راهنمونم، آنگاه که مرا چنان گرایان به پیش دید، گفت:‌ "در درونِ آن آتش‌ها، روان‌ها جای دارند. هرکدام از آنها پوششی بر تن دارد که به آتشش می‌کشد و فرو می‌سوزد." در پاسخ گفتم: "استادم! گفته‌های تو دل مرا استوارتر و آسوده‌تر می‌گرداند؛ اما خود نیز، از این پیش، می‌دانستم که می‌باید کار بدین‌گونه باشد و می‌خواستم گفت:

"پس در این آتش کیست، آتشی که در فرجامِ خویش، به دو شاخه می‌شود و چنان می‌نماید که از توده هیمه‌هایی افروخته برمی‌آید که اتئوکل و برادرش را بر آن می‌سوزاندند."

استادم مرا گفت: "در این آتش، اولیس و دیومِد رنج و شکنجشان را برمی‌تابند: آنان با هم کیفر و پادافراه را برمی‌تابند، به همان‌سان که در گذشته با هم به ستیزوآویز می‌شتافتند.

در درونِ آتششان، آنان بر نیرنگ و رنگِ آن اسبِ چوبین می‌گریند و می‌زارند که بدان، راه به میانِ باروهایِ تروا بردند و بدین‌سان، هستمایه والای رومیان، در این شهر، بنیاد گرفت. آنان بر هنری در نیرنگ و فریب می‌گریند که به پاسِ آن، هنوز دئیدامی، در جهان مردگان، بر آشیل دریغ می‌برد و افسوس؛ نیز، به گناه ربودن پالادیوم است که این دو در رنج و آزارند و کیفر می‌بینند."

گفتمش: "استادا! اگر آنان از ژرفایِ‌ این شراره‌ها و اخگرها سخن می‌توانند گفت، از تو درمی‌خواهم و باز بنیروتر درمی‌خواهم، با درخواستی که به هزار خواهش می‌تواند ارزید، که مرا دستوری بدهی تا چشم به راهِ این آتشِ دوشاخه که به نزدیکمان می‌آید، بمانم؛ ببین که چه‌سان شور و خواهش مرا به سوی آن می‌خماند و می‌گرایاند!"

پس او مرا گفت: "این درخواست ستایشی سترگ را می‌سزد؛ از این روی، من آن را نیک روا می‌دارم و برمی‌آورم؛‌ اما بکوش که بر زبانِ خویش لگام برزنی و آن را در فرمان آوری؛ وانِه تا من به تنهایی سخن بگویم؛ زیرا آنچه را خواسته توست، دریافته‌ام: از آنجای که آنان یونانی بوده‌اند، شاید گفته‌های تو را به هیچ گیرند."

این کتاب را انتشارات معین در 603 صفحه مصور و با قیمت 87 هزار تومان منتشر کرده است.