سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: یکی از زوایای کمتر بررسی شده آثار احمد رضا احمدی، شاعر معاصر، نوشته‌های او برای کودکان است. هنرآنلاین پیش از این نیز به این حوزه از آثار احمد رضا احمدی نگاهی  ویژه داشته است. اکنون در این نوشتار به بررسی داستان "پروانه روی بالش من" اثر احمدی می‌پردازیم. 

اگر بخواهیم خلاصه‌ای از داستان "پروانه روی بالش من" را برای شما نقل کنیم باید بنویسیم:  مادر راوی در روز جمعه یک ذره بین به او می­‌دهد و او در هر روز هفته با ذره بین به چیزی نگاه می­‌کند و آنچه را که می­‌بیند روایت می‌کند.

در روز شنبه به خانه­‌اشان، یکشنبه به یک قایق کاغذی که خودش ساخته، دوشنبه به یک گلدان کاغذی که در بالکن خانه است و گل‌­های سرخ دارد، سه‌­شنبه به پروانه‌­ای که روی بالش نشسته، چهارشنبه به اسباب­ بازیش که یک ماشین آتش نشانی کوچک است، پنج­‌شنبه به  یک اسباب­ بازی دیگر که یک قطار کوچک است، و در روز جمعه به خواهر کوچکش که در باران در حیاط خانه با عروسک­‌هایش بازی می­‌کند. در تمام بخش‌ها بعد از نگاه کردن به چیزها از پشت ذره بین راوی ذره بین را می‌­شوید و دوباره به همان چیز نگاه می­‌کند.

آنچه که راوی در ابتدا از پشت ذره بین می‌­بیند با دنیای واقعی متفاوت است. او با نگاه کردن از پشت ذره بین به دنیای خیالی و ذهنی کودکانه گام می­‌گذارد. اما بعد از شستن ذره بین چیزها به حالت اولیه و واقعی خود برمی­‌گردند. در تمام روزها بعد از شستن ذره بین راوی ­آنچه را که دوباره می‌­بیند به تصویر می‌­کشد به جز روزها چهارشنبه و پنج­شنبه، روایت در این روزها با جمله­ ذره بین را شستم تمام می­‌شود.

همانطور که می­‌دانیم تخیل و خیال‌پردازی برای کودکان مفید است و خلاقیت و قوه­ی ابتکار آنها را زیاد می­‌کند. از طرفی خوب دیدن، زیستن در دنیای واقعی و آشنایی با واقعیت محیط اطراف برای بالا رفتن شناخت کودکان امری بدیهی است. احمدی در این داستان به نوعی به اهمیت این دو دنیا(نگاه) و شناخت مرز بین آنها تاکید می‌­کند. انتخاب ذره­‌بین به عنوان شی‌ای که از دریچه و روزنه­ آن کودک/راوی به دنیای خیال سفر می­‌کند بسیار آگاهانه است. ذره‌­بین تداعی کننده عینک نیز هست. در فارسی برای کسی که دیدگاه و نظرگاه بعضا جزمی خاصی دارد می‌­گوییم:"او از پشت عینک خودش به دنیا نگاه می­‌کند" راوی هم اینجا از  پشت ذره‌­بین خودش به دنیا نگاه می­‌کند. اما او توانایی این را دارد که قاب و قالبی را که  از پشت آن نگاه می­‌کند را عوض کند. این توانایی در کودکان بیشتر از بزرگسالان یافت می­‌شود. چون آنها با توجه به تجربه محدودشان نسبت به بزرگسالان هنوز صاحب دیدگاه و نظرگاه ثابتی از دنیای اطرافشان نشده‌­اند.

 از طرفی ذره­‌بین که در اینجا به نوعی رمز ذهنیت، خیال و دریچه­ ورود به دنیای­ رویاست در آزمایش‌های علمی و دیدن جزییات عینی چیزها کاربرد دارد همانطور که در کتاب‌های علوم به آن اشاره شده است. با این همه ذره بین در اینجا نمایانگر دنیایی خیالی­ست نه دنیای واقعی چون راوی با نگاه کردن از پشت آن به دنیای فراواقعی و ذهنیت می­‌رود. راوی داستان "پروانه روی بالش من" ذره­‌ین را از مادرش می‌­گیرد. مادر نماینده دنیای درونی کودک، خیال و دنیای رویایی خردسالی است، در مقابل پدر که نماینده دنیایی بیرون، تجربه و بزرگسالی است. درون، ذهنیت و خانه حیطه مادر است. بیرون، عینیت و جامعه مربوط به پدر. (پری رخ دادستان-انتشارت رشد- تفسیر نقاشی)

محیط خانه حریم امنی ­است که مادر آن  را برای کودک تدارک می­‌بیند. جایی که کودک در آن فرصت رویاپردازی و خیال­بازی دارد.

در این داستان اولین چیزی که به تصویر کشیده می‌­شود خانه است. راوی در اولین روز هفته خانه را از پشت ذره بین نگاه می­‌کند. بعد از آن هم هر چیز را که راوی در روزهای دیگر هفته می‌­بیند در همین محیط خانه است. این فضا برای کودک محیطی آشناست که او با نگاه کردن به آن از پشت ذره ­بین از آن آشنایی­ زدایی و عادت ­زدایی می‌­کند. در این داستان چند روایت و طرح داستانی کوچک در یک طرح داستانی بزرگ و کلان داریم.  هر کدام از این خرده روایت‌ها در روزی از هفته و اپیزودهای جداگانه اتفاق می­ افتد و دارای شروع عدم تعادل نقطه اوج و پایان است. در هر بخش و اپیزود از این داستان و با سه نگاه و قاب روبروییم. یکی  پیش از نگاه کردن به چیزها از پشت ذره بین. دیگری زمانی که با ذره بین به آن چیز نگاه می­‌کند، و در آخر زمانی که ذره ­بین را می­‌شوید.

در واقع راوی این داستان مانند آنچه ما در فلسفه هرمونتیک و زیباشناسی دریافت با آن روبروییم که در آن بر نگاه کردن به دنیا، چیزها و متن از پشت قابها و دیدگاه­‌های مختلف تاکید دارند. و مدام قاب و نظرگاهش را نسبت به چیزها عوض  و از مناظر مختلف آنها را توصیف می‌­کند.  ‌در اولین نگاه ما با چیزها به خودی خود و آنچه که در خود و همواره هستند روبروییم. چیزی که راوی و البته ما آن را می شناسیم. به همین دلیل آنها زیاد توصیف نمی ­شوند. در هنر داستان نویسی ما با توصیف غیر معمول و عادت زدایی شده­ چیزها روبروییم نه با توصیف چیزها به شکل عادی و همیشگی­‌شان. در اینجا راوی بعد از توصیف معمول چیزها آن­ها را از پشت ذره بین نگاه می­‌کند و در این حالت توانایی آن را پیدا می­‌کند که همچون یک هنرمند چیزها را توصیف کند. در نگاه سوم زمانی که راوی ذره ­بین را می‌­شوید ما با نوعی تعادل می­‌رسیم. در اینجا چیزها با اندکی تغییر به شکل اولیه‌­شان برمی­‌گردند.

با این همه می‌توان گفت که راوی محیط اطرافش را خوب می­‌شناسد و پیشتر هم به آنها نگاه کرده و آنها را خوب دیده یا با آنها بازی کرده. یا به تعبیر پیاژه با آنها به سازش رسیده. "از نظر پیاژه  سازش مهم‌ترین کنش‌های بشری است. سازش، فرایند مستمر استفاده از محیط در یادگیری است"(ادبیات کودک و نوجوان- ویژگی ها و جنبه­ ها- بنفشه حجازی- 1358- ص 54) خانه ، قایق کاغذی، گلدان شمعدانی، پروانه، ماشین آتش نشانی اسباب­ بازی ، قطار کوچک و خواهر راوی عناصری آشنا برای اوست. فضای رویا گونه‌ای نیز که راوی بعد از نگاه کردن از پشت ذره بین آن را می­‌بیند تشکیل شده از عناصر دنیای واقعی ­ست با ویژگی‌های متفاوت یا اغراق شده. مثلا وقتی راوی پروانه را شبیه به هواپیما می­‌بیند یعنی کودک این داستان می‌­داند که پروانه پرواز می‌­کند و آن را از این جنبه در ذهنش به هواپیما تشبیه می­‌کند. در واقع راوی در اینجا پروانه و هواپیما را درون‌سازی کرده. از نظر پیاژه "درونسازی فرایند پذیرفتن اطلاعات جدید و انطباق آن با تصور قبلی درباره اشیاء و جهان است" (ادبیات کودک و نوجوان- ویژگی ها و جنبه ­ها- بنفشه حجازی- 1358- ص 54)

راوی کودک مرز خیال و واقعیت را نیز خوب می­ شناسد چون بعد از شستن ذره بین چیزها به شکل واقعی خود برمی­ گردند. راوی این داستان تفاوتی بین پروانه واقعی و پروانه­ خیالی قائل است. به قول پیاژه توانسته آنها را برونسازی کند "برونسازی تطبیق دادن خود با اطلاعات تازه است در مواردی که اطلاعات و تصورهای ذهنی پیشین به کار نمی­ آید" در اینجا نیز کودک  تصویر جدیدی را که از چیزها از پشت ذره ­بین می­بیند با تصویر و تصور پیشین آن ها خلط نمی­ کند و بعد از شستن ذره بین به نوعی تعادل می­ رسد. تعادل از نظر پیاژه " هماهنگی بین اطلاعات حسی و دانش اندوخته شده است".

به نظر پیاژه کودکان گاهی" به علت تجربه محدود خود و حس کنجکاوی مقاومت ناپذیرش، اغلب به جای آنکه اطلاعات را تغییر دهد یا تصحیح کند اطلاعات بدست آوره را مخدوش می ­کند... اما بالاخره کودک، برای آنکه خود را با محیط سازش دهد، مجبور خواهد بود اطلاعات جدید را برونسازی کند" به نظر می­ آید کودک راوی داستان پروانه روی بالش من به آن حد از رشد فکری رسیده که به تعادل مورد نظر برسد. راوی کودک این داستان به شکل آگاهانه خیال بازی می­‌کند و مرز میان وهم و خیال با واقعیت را نیز خوب می‌­شناسد.

معصومه مرتضایی