سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: در روزهای آخر اسفند ماه درخت آبی دومین رمان احسان علیرضایی پس از گذشت چهار سال از انتشار رمان تنها روی پله سوم و اولین مجموعه شعر او با نام الثیا منتشر شدند. احسان علیرضایی دانشجوی سال آخر دکتری فلسفه هنر است که سابقه برگزاری چندین نمایشگاه عکس، ساخت فیلم کوتاه، کارگردانی تئاتر و تدریس در دانشگاه را نیز در کارنامه خود دارد.

پیرامون رمان درخت آبی دکتر یلدا آزرمی، مدرس زبان و ادبیات فارسی چنین نوشته است: "‌مختصرترین تعریف از این داستان در فصل اول نامتعارف آن نهفته است؛ آنجا که نویسنده / راوی به نگارش تنها یک جمله کوتاه اکتفا کرده است:

"درخت شده بودم، آن هم نه یک درخت معمولی، یک درخت آبی."

این جمله به خوبی بیانگر چرایی عنوان کتاب و دو رویکرد اصلی رمان: مینیمالیسم و سورئالیسم است. داستان از منظر ساختاری در دو زمان و مکان متفاوت روایت می‌شود که در اثنای داستان آرام­آرام در یکدیگر ادغام می­شوند. در زمان نخست راوی به بیان ماهیت وجودی خود و کیفیت حلول خویش در درخت آبی می­پردازد و در زمان دوم به بیان خاطرات هویت انسانی خویش. در واقع راوی با یادآوری خاطراتش می­کوشد موقعیت وجودی خود و "معنای زندگی" را دریابد.

"درخت آبی" از جهت تکنیکی یک رمان سیال ذهن و زاویه دید، اول شخص است که البته نویسنده از هردو رویکرد سوبژکتیو و ابژکتیو آن بهره جسته است. این داستان با نثری منسجم، روان و کم­و­بیش شاعرانه در سه فصل با عنوان­های: اختراع اسم، اختراع عشق و اختراع زمان تنظیم شده است و چنانکه از نام­گذاری فصل­های دوم، سوم و چهارم بر می­آید "هستی، زمان و عشق" درونمایه اصلی این اثر را تشکیل می­دهند.

در این رمان، نام­های مستعاری چون واگنر، فیگارو، خانم دالووی، کارامازوف و ... به چشم می­خورد که به همراه برخی دیگر از ویژگی­های تکنیکی و ساختاری دیگر مانند لحن گزارش­گونه­ی برخی از فصل­ها که بی-شباهت به شیوه نگارشی بورخس نیست و یا برخورد مینیمالیستی نویسنده با شخصیت­ها مانند آنچه که از کالوینو در داستان­هایش دیده­ایم، باعث ایجاد یک شبکه بینامتنی با آثار نویسندگانی مانند: داستایوسفکی، ویرجینیا وولف، ایتالیو کالوینو، کافکا و... شده است.

بطور کلی این رمان مانند اغلب آثار پست­مدرنیستی سرشار از نشانه­ها و ارجاعات بیرون­متنی است و با توجه به رویکرد مینیمالیستی­اش پر از تکرار ایماژها و لایه­های مختلف روایی داستان و تلفیق و تبدیل آن­ها به یکدیگر است که بر غنای ساختار قطعه قطعه و پازل گونه رمان درخت آبی افزوده است. در اینجا برش کوتاهی از کتاب را می­خوانیم:

 در آغاز تاریکی بود و آن تاریکی هم­جوار من بود و آن تاریکی خود من بودم. لحظه‌ای شگفت بود. من آنجا بودم، تاریکی آنجا بود و من غرق در جذبه‌ای هراس‌آور، بی‌حرکت و منجمد ایستاده بودم و به تاریکی، به خودم نگاه می‌کردم. نمی‌دانستم، کجا هستم، در جهان پس از مرگ یا در زهدان زنی فقط احساس می­کردم، هستم. شاید این تاریکی آغاز یک حیات تازه بود اما نشانی از هیچ­کس و از هیچ­چیز نبود. به هر سو که سر می­چرخاندم، تاریکی مطلق بود. سیاهی با همه چیز در آمیخته بود. انگار در سطل رنگ سیاهی سقوط کرده بودم. هم­چنان متحیر ایستاده ­بودم که ناگهان دستی وجود مرا لمس کرد و زیر لب چیزی گفت... .

کتاب شعر الثیا مجموعه­­ای از43 شعر سپید این نویسنده است که اغلب آن­ها بین سال­های 89 تا 95 سروده شده است. در توضیح معنای کلمه الثیا در پاورقی شعری با همین نام در کتاب نوشته شده است که الثیا کلمه­ای یونانی و به معنای حقیقت و افشا است. مارتین هایدگر این کلمه را دوباره احیاء کرد و آن را در بازتعریف حقیقت در معنای نامستوری و آشکارگی وجود در فلسفه­ی خویش بکار برد.

رمان درخت آبی در 104 صفحه با قیمت 10000 تومان و کتاب شعر الثیا در 58 صفحه با قیمت 8000 تومان توسط نشر داستان منتشر شده است.