سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: علی باباچاهی، شاعر معاصر گفت: یادم می‌آید دکتر مصطفی رحیمی ، وقتی فروغ فرخزاد داشت بهترین شعرهایش را می‌نوشت و شکوفا می شد -حوالی سال 40- ایشان اظهار نظر می‌کرد که ما در رکود و بحران شعر قرار داریم. خب او فرد متفکری بود، اما زمان غیر این را ثابت کرد، پس ممکن است پیش بینی‌ها غلط از آب در بیاید، و به همین دلیل هم با قطعیت نمی‌توان به هیچ چیز جواب داد.

باباچاهی گفت:  ولی اگر اشتباه نکنم باید بگویم فضای کلی شعر امروز ایران، فضایی سرزنده و پویا نیست، نه به این معنی که شاعران شعر خوب نمی‌نویسند، شاید من نخوانده‌ام. اگر مثلا بخواهیم آسیب شناسی کنیم این "امروز" را که هم منحصر به فرد هست و هم نیست، باید گفت که شعر امروز، از یکجا آسیب می‌بیند و آن این است که بیشتر جوان‌ها در حال جریان سازی و مکتب سازی هستند. آن هم به نام خودشان. به جای اینکه غرق در خودشان باشند و بنویسند، به فکر اسم و مکتب سازی هستند.

این شاعر معاصر در ادامه اظهار کرد:  در زمان ما وقتی می‌گفتند بهمانی کتابی چاپ کرده ما هر طور شده می‌رفتیم و آن کتاب را پیدا می‌کردیم، و زیر و بمش را در می‌آوردیم. من با یک نقاش که راه می‌روم می‌گویم باید خودم را برسانم به او و سطح دانش او که چیزی کم نداشته باشم. ولی الان اینگونه نیست. خوشبختانه بخشی از نسل ما مقالاتی نوشتند که حرف‌های قبلی شان را نقض کردند. نسل جوان هم آثار تئوریک فلاسفه جدید را به خوبی خوانده‌اند و این خیلی خوب است.

او ادامه داد: اما خب خلأهایی هم هست. مثلا شخصی که ادعای شاعری می‌کند می‌گوید من [فریدون] توللی نخوانده‌ام و نمی‌خوانم هم، چون اصلا شاعر مهمی نیست. این‌ها ایده‌های خطرناکی است. یعنی عبور نکردند از جمعیت، اما می‌خواهند از جمعیت حرف بزنند. یکی از آسیب‌های دیگر این است که روح مسلط بر فضا، روح هنری نیست. کار هنری انجام می‌شود ولی فعالیت‌های هنری باید با شعف انجام شود. جوان‎ها، جوانی نمی‌کنند، سرزنده نیستند. کتاب می‌خوانند؛ کتاب‌های خوب هم می‌خوانند ولی همیشه و لزوما این کار منجر به خلق و تولید یک اثر ادبی نمی‌‌شود.

او در پایان گفت:  بچه‌های ما بیشتر منطقی هستند تا اینکه تابع منطق شعر باشند، و این نوعی فقدان عاشقیت است، و البته فقدان یک جور تجمع خصوصی پر جنب و جوشِ ادبی و فعال . الان کافه نشینی‌ها متداول شده ولی من درگیر کافه‌های نوستالژیک زمان خودم هستم. فکر نمی‌کنم آن شعرخوانی‌های ضروری برآمده از وضعیت زمان ما الان موضوعیت داشته باشد. الان بیشتر بحث می‌کنند. من وقتی دانشجو بودم می‌دیدم در خیابان شعر اخوان می‌خوانند . در اتوبوس های دو طبقه شعر می خواندیم. سنت شعرخوانی جوشان تقلیل پیدا کرده و این خطرناک است.

 

امیر حسن بیگلر