سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: با اینکه رمان معروف جین آستین به کرات در زبان فارسی منتشر شده است اما  بار دیگر با ترجمان دیگری وارد بازار نشر شد. این اثر این بار با برگردان خجسته کیهان در سری آثار عاشقانه‌های کلاسیک نشر افق در شمارگان 3 هزار نسخه منتشر شد تا به خیل ترجمه‌های دیگر این کتاب اضافه شود. از ترجمه‌های بسیار بد و بد گرفته تا برگردانِ شایسته رضا رضایی که سال‌ها پیش در نشر نی منتشر شد.

 رمان "اما" از مشهورترین رمان‌های عاشقانه جهان است. این کتاب اولین بار در سال 1815 میلادی منتشر شد. جین آستین پیش از نوشتن این کتاب نوشت:  " می‌خواهم قهرمان زنی بیاورم که هیچ‌کس جز از خودم خیلی دوستش نخواهد داشت..."

دوشیزه اما وودهاوس قهرمان داستان دختری زیبا، باهوش و پولدار است که بیست و یک سال دارد. او در خانه برزگ اربابی در هارتفیلد، در نزدیکی روستای بزرگ هایبری با پدر پیر و خودبیمارانگارش زندگی می‌کند. آقای نایتلی که برادر بزرگ جان نایتلی شوهر خواهر بزرگتر اما، جین است در همسایگی آنان خانه اربابی بزرگی در نزدیکی نیایشکده دان ول دارد. ازدواج خانم تیلور، دایه اما با آقای وستون ارباب پولدار و زن مرده این فکر را به سر دوشیزه اما می‌اندازد که گویا در پیش بینی این پیوند نقشی داشته و براستی با هوش سرشارش الهام بخش و نوید دهنده در پیوند دل‌ها و ازدواج‌هاست.

برای گذران روز و تنها نماندن، اما می‌کوشد تا برای هریت اسمیت زیبا که چندی است در دل آقای رابرت مارتین جوان زمیندارساده و روستایی جای دارد، شوهر مناسب تری پیدا کند. نخست بایستی از دل این جوان بدرش آورد و آنگاه او را در دل آقای التون جای دهد. آقای التون که دلباخته خود اما شده، به همه خواسته‌های دوشیزه اما در شادمان کردن هریت اسمیت پاسخ مناسب می‌دهد.

Emma

9786009590360

par-publications-9205-9564002-1-zoom

"اما"ی جین آستین در ایران توسط مترجمان بسیاری از جمله رضا رضایی، آرمانوش باباخانیانس، الهه مرادپور و ... ترجمه شده است، و حالا مترجم سرشناس دیگری دست به فارسی کردن این رمان زده است.

پاره‌ای از متن کتاب "اما" با برگردان خجسته کیهان: "به اما گفته شد که فرانک با شادی، از این تغییرات نوشته و خوشحال است که دو ماه را در مکانی نزدیک این همه دوست صمیمی می گذراند، چون خانه را برای ماه های مِه و ژوئن اجاره کرده بودند. همچنین حالا با اطمینان به اینکه وقت بیشتری را با آن ها می گذراند و تقریبا هر وقت بخواهد به دیدنشان می آید، نامه می نوشت.

اما متوجه بود که آقای وستن چگونه این اظهار شادی را درک می کند. او اِما را سرچشمه این همه سرخوشی می دانست. اِما امیدوار بود چنین نباشد. در هر حال، در دو ماه آینده، همه چیز مشخص می شد.

شادی آقای وستن تردیدناپذیر بود. او واقعا خوشحال بود. این همان چیزی بود که آرزو داشت. حالا فرانک در منطقه به سر می برد. نُه مایل برای یک مرد جوان مسافت زیادی نیست، فقط به اندازه یک ساعت اسب سواری است. می توانست مدام پیششان بیاید. تفاوت میان ریچموند و لندن این بود که اگر در لندن می ماند شاید هرگز او را نمی دیدند، در حالی که اقامت در ریچموند چیز دیگری بود. شانزده مایل...نه، هجده مایل... فاصله تا خیابان منچستر، هجده مایل بود... مانعی جدی بود.

اگر می توانست از زن دایی اش جدا شود، تمام روز به آمد و رفت می گذشت. بودن او در لندن آرام بخش نبود، مثل این بود که در انسکومب مانده باشد، ولی ریچموند جایی بود که می توانست از آنجا به راحتی آمد و رفت کند. واقعا نزدیک بود!"

این کتاب در  767 صفحه و با قیمت 35 هزار تومان منتشر شده است.