سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: "سرود تهران" چهاردهمین کتاب شاعر و منتقد معاصر رضا قنبری و هفتمین مجموعه شعر اوست که ”نشر مایا“ منتشرش کرده؛ شامل یک شعر بلند اجتماعی با همین نام و چند شعر دیگر که در این کتاب است.

از منظر زبانی و همچنین اندیشگی، شعر بلند “سرود تهران” یک اتفاق و کاری مهم است. در این شعر بلند، شاعر، تهران را در زیرپوستی‌ترین وضعیت‌ها و حالات ممکن به مخاطب می‌نمایاند؛ تهرانی که خودش در این شعر بدل به یک ”بافتِ زنده“ و یک شخصیت می‌شود.

کنایات و اشارات و به‌خصوص استعاره در این شعر پیاپی وجود دارد؛ “رضا قنبری” تمام روح و فضاهای زیستی و شهری تهران را در یک سلسه کُنش‌ها و بازی‌های زبانی، گسترش معنایی و ادراکی داده و افق دید تازه‌ای از تـــهـــران و فضای سیاسی و اجتماعی‌اش ارایه می‌کند: “بنویس از ابتدای سطر/ما حروفِ درد بوده‌ایم/افتاده در قیدهایِ زمان و شرط/بنویس تهران چقدر به ”آکَد“ و ”سدوم“ نزدیک است/ و داستان‌های خوف و وَهم/ در رگِ شبانه‌اش دویده است/بنویس مشروطه حرف است/عشق حرف است/شعر بیشتر!../بنویس/درونِ پایتخت/رستگاریِ درخت/از منی که آدمم مهمتر است...” (صفحه ۱۱ و ۱۲ کتاب).

سرود تهران

 این شعر بلند با کلمه‌ ”بنویس“ شروع شده و این کلمه در بیشتر بندهای این شعر تکرار شده؛ انگار که پیش از مرگ یا ویرانی، وصیتی یا خاطره‌نوشتی دارد شکل می‌گیرد برای آیندگان! یا کسی که در حال احتضار است دارد خرده-حقایقی و خاطراتی را برای کسی نقل می‌کند تا بنویسد و ثبت شود برای مردمانِ زمانی در آینده: “از سطرِ اول بنویس/نه!/اصلن از اول بنویس/این‌که مثلن/کجایِ یک نقشه‌ی جهان/کوه‌ها و مردمان/توی نقش خود بوده‌اند، مانده‌اند/یا مثلن این‌که تهران چقدر هوایش بوی ”لوط” می‌دهد!/بنویس/کریسُتف کُلمب اگر به تهران می‌آمد/چقدر در کوچه‌های شوش و راه‌آهن/سرزمین‌های تازه‌ای می‌دید/با مردمانی که رنگ‌رنگی‌اند/و از قــرمــز همیشه بیشترند...” (صفحه ۵ و ۶ کتاب).

برای کسانی که مخاطب جدی شعر و علاقه‌مند به جریان شعر جدی ایران هستند، این مجموعه‌شعر یک حس و لذت تازه است؛ مجموعه‌شعری که حاصل و چکیده‌شده‌ی ادراکات و تجربیات شعری و زبانی یکی از شاعران خوب و مهم معاصر است.

این کتاب را “نشر مـایـا“ به قیمت ۷۰۰۰ تومان چاپ و روانه‌ بازار کتاب کرده است.

کامران تهرانی