سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: امروز سالروز تولد بزرگترین شاعر زن روسیه، آنا آخماتووا است. او در 23 ژوئن سال 1889 به دنیا آمد و در سال 1966 درگذشت.
بیشتر در همان زادگاهش به تحصیل پرداخت، اگرچه تحصیلات ادبی پیشرفته را بعدا در پطرزبورگ دنبال کرد.
هنوز دختر مدرسهای بود که به شاعر نوخاسته گومیلیوف برخورد، و پیوند نزدیکی با او برقرار کرد. هر دو جوان تحت تأثیر اینوکنتی آننسکی شاعر استاد قرار گرفتند که مربی فاضل گومیلیوف بود. کمی بعد این زوج جوان جزئی از شور و هیجان روشنفکری در محافل قلندرانه - هنری پترزبورگِ پیش از جنگ شدند.
در همین ایام دو بار به پاریس سفر کردند، نخستین سفر در 1910 سفر ماه عسلشان بود. در 1911 نیز باز به پاریس رفتند. این زمان دوره جوش و خروش بزرگ خلاق در هر دو پایتخت، و یکی از دورههای بارورسازی متقابل سریع روشنفکری بود.
آثار اولیهاش عامه پسندند. از 1925 تا 1940 به صورت غیر رسمی، شعرش تحریم شد که در طول این مدت خودش را وقف نقد ادبی کرد. بعدها شعر بلندی به یاد قربانیان استالین سرود.
تغییرات سیاسی ایجاد شده، باعث شد که به عضویت اتحادیه نویسندگان پذیرفته شود اما جنگ جهانی دوم، حکم به عدم انتشار شعرهایش داد. به ترجمه آثاری از ویکتور هوگو نیز پرداخت و در 1965 دکترای افتخاری دانشگاه آکسفورد به او اعطا شد. او سرانجام در سن 76 سالگی در لنینگراد درگذشت.
سال شمار زندگی آخماتووا
1889- آنا آخماتووا (گورنکو) 11 ژوئن در اودسا در خانواده یک مهندس نیروی دریایی متولد میشود.
1890- خانواده به تسارسکویه (نزدیک سن پترزبورگ) نقل مکان میکند.
1900- 1905-آنا وارد مدرسه گرامر تسارسکویه میشود و نخستین شعر خود را میسراید.
پدر و مادرش در 1905 از هم جدا میشوند؛ مادرش بچهها را با خود ابتدا به اوپاتوریا و سپس به کیف میبرد و آنجا ساکن میشود.
1907- آنا از دبیرستان گرامر فارغالتحصیل شده و برای ادامه تحصیل در رشته حقوق وارد دانشگاه مخصوص زنان میشود و دو سال به تحصیل میپردازد.
نخستین شعر آخماتووا (بر انگشتان دست او حلقههای درختان است) در نشریه روسی زبان سیریوس که در پاریس منتشر میشد، چاپ میشود.
1910- آخماتووا با ن. س. گومیلیف ازدواج میکند. به پاریس میرود و بعد به سنپترزبورگ نقل مکان میکند. برای ادامه تحصیل در رشته تاریخ و ادبیات وارد دانشگاه رایف میشود.
1911-آخماتووا یکی از اعضای گروه موسوم بهکارگاه شاعر میشود. شعرهایش در نشریات گوناگون به چاپ میرسد.سفر به پاریس.
1912- آخماتووا به ایتالیا سفر میکند. اولین مجموعه اشعارش به نام شامگاه منتشر میشود.پسر آخماتووا و گومیلیف، لِو، در اول اکتبر به دنیا میآید.
1917- انتشار دومین مجموعه به نام فوج پرندگان سفید.
1921- اعدام گومیلیف، در اوت، به اتهام شرکت در فعالیتهای ضدانقلابی.
1922- چاپ مجموعه پیش از میلاد، که در 1923 با افزودههایی تجدید چاپ میشود.
1930- به مطالعه و تحقیق در آثار پوشکین میپردازد. عضو آکادمی علوم در پوشکینشناسی شده است. چندین مقاله درباره پوشکین از آخماتووا به چاپ میرسد.
1933- 1949- پسر او چهار بار به اتهامهای مبهمی دستگیر و هر بار پس از مدتی کوتاه آزاد میشود.
1935 – 1940- روی شعر خود به نام مرثیه کار میکند.
1940- انتشار گزینهای از کارهای قبلی خود به نام از شش کتاب.
1941- آخماتووا، در سپتامبر، از لنینگراد محاصره شده به مسکو و سپس به تاشکند برده میشود.
1941- 1944- در تاشکند زندگی میکند و در بیمارستانهای نظامی به شعرخوانی میپردازد.
1943- مجموعه گزینه شعرها چاپ میشود.
1946- انتشار گزینه شعرها 1909 - 1945.
در روزنامههای ایزوستیا و لنینگراد از اشعار او به سختی انتقاد میشود.
در 14 اوت از شورای نویسندگان اخراج میشود.
1961- چاپ مجموعهای به نام شعرها.
1962- منظومه بدون قهرمان را پس از بیست و یک سال به پایان میرساند.
1964- جایزه راتنا تائورمینا در ایتالیا به او تعلق میگیرد. در همین سال دکترای افتخاری از دانشگاه آکسفورد لندن دریافت میکند.
شعری از آخماتووا به ترجمه احمد پوری با عنوان دیگر از یک لیوان نخواهیم خورد
دیگر از یک لیوان نخواهیم خورد
نه آبی، نه شرابی
دیگر بوسههای صبحگاهی نخواهند بود
و تماشای غروب از پنجره نیز
تو با خورشید زندگی میکنی
من با ماه
در ما ولی فقط یک عشق زنده است
برای من، دوستی وفادار و ظریف
برای تو دختری سرزنده و شاد
اما من وحشت را در چشمان خاکستری تو میبینم
توئی که بیماریام را سبب شدهای
دیدارها کوتاه و دیر به دیر
در شعر من فقط صدای توست که می خواند
در شعر تو روح من است که سرگردان است
آتشی برپاست که نه فراموشی
و نه وحشت میتواند بر آن چیره شود
و ای کاش میدانستی در این لحظه
لبهای خشک و صورتی رنگت را چقدر دوست دارم.