سرویس سینمایی هنرآنلاین: علیرضا جاویدنیا ازجمله هنرمندانی است که هم با صدایش آشنا هستیم و هم با چهره‌اش. او را به‌واسطه اجراهایش در برنامه‌های مختلف تلویزیونی و همچنین اجرا در برنامه "صبح جمعه با شما" و بعدها "جمعه ایرانی" به‌خوبی می‌شناسیم. چهره همیشه خندان این هنرمند را نمی‌شود فراموش کرد. اما مدتی است که چهره جاویدنیا را در تلویزیون نمی‌بینیم. به سراغ او رفتیم تا دلیل این کم‌کاری را جویا شویم

آقای جاویدنیا مدت‌هاست که چهره شمارا در تلویزیون نمی‌بینیم آیا این کم‌کاری علت خاصی دارد؟

خیر، درواقع ما خودمان هم نمی‌دانیم که چرا بیکار مانده‌ایم. در حال حاضر کار خاصی در تلویزیون ندارم و تنها برنامه‌ای که در رادیو در دست دارم برنامه " راه شب " و "رادیو جمعه " است. خودم نمی‌دانم که چرا هیچ پیشنهادی در حوزه اجرا و بازی به من داده نمی‌شود. شاید برنامه‌ای که ما بتوانیم در آن‌ها حضور داشته باشیم، وجود ندارد.

گفتید که در رادیو مشغول فعالیت هستید. هنوز هم اجرا دارید؟

رادیو را دوست دارم و سالیان سال است که در رادیو مشغول هستم و بعد از انقلاب بیشتر در این فضا بودم. هرچند در تلویزیون هم مشغول بودم، اما بیشتر وقتم معطوف به رادیو بوده و بیشتر هم با رادیو ایران همکاری کرده‌ام. این روزها در برنامه "رادیو جمعه" مسئولیت هدایت گروه بر عهده من است. دیگر مثل سابق آن انرژی و پتانسیل لازم را به لحاظ جسمانی ندارم و بسیار خسته هستم.

به نظر شما باوجود شبکه‌های مختلف رادیویی، تلویزیونی و فضاهای مجازی رادیو هنوز هم از اقبال برخوردار هست یا خیر؟

عشق و علاقه من به رادیو چیز دیگری است در برخی جهات رادیو از تلویزیون پررنگ‌تر است. آن‌طور که از آمار و بازخوردها اطلاع دارم رادیو هنوز شنونده‌های خود را دارد و مورد وثوق است. این رسانه اعتبار لازم را در میان مخاطبان خود دارد، اما می‌طلبد که بیشتر روی آن کار شود.

آقای جاویدنیا زمانی برنامه‌های رادیو بسیار مفرح بودند و به همین دلیل هم در خاطره‌ها ماندند مثل جمعه ایرانی، صبح جمعه با شما که مخاطبان بسیاری هم داشتند. با توجه به تغییر فضای رسانه‌ای فکر می‌کنید جای این برنامه‌ها تا چه اندازه در رادیو خالی است؟

 ما در برنامه "رادیو جمعه " سعی کردیم راه "جمعه ایرانی " و "صبح جمعه با شما "را ادامه دهیم و برای انبساط خاطر مردم رادیو این برنامه را تدارک دیده است، اما نباید انتظار داشت که برنامه‌ها به سبک قدیم باشند. باوجود مخاطب جوان ما گریزی به مطالب سنتی و فضای جدید می‌زنیم؛ و تأمین مطالب برنامه برای نسل جوان نیز بر عهده همکاران جوان من است که با ما مشغول به کار هستند. فکر می‌کنم تلفیق خوبی صورت گرفته و مردم نیز از این اتفاق استقبال کردند. در این چند ماه که هدایت برنامه را بر عهده‌دارم واکنش‌ها بد نبود، امیدوارم تأثیرگذار بوده باشد. به‌هرحال برنامه‌ها در چارچوب مشخصی تولید می‌شوند و رادیو نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تلاش کرده برنامه‌های مفرحی داشته باشد که به نظر می‌رسد طبق آمار روابط عمومی سازمان استقبال خوب بوده است. باید به‌روز بود و بچه‌ها این کار را انجام می‌دهند و به سراغ موسیقی‌ها و مطالبی می‌روند که همسو با جوانان جامعه است. اتفاق زمان‌بری است اما عقب نمانده‌ایم.

فکر نمی‌کنید بیشتر برنامه‌های رادیویی تبدیل به یکسری مسابقه شده‌اند که اتفاق خاصی را برای مخاطب رقم نمی‌زنند؟

 به‌هرحال هر شبکه رادیویی مخاطب شناسی می‌کند و بر پایه مخاطبانش تأمین برنامه می‌کند. به‌طور مثال رادیو جوان شاید به‌زعم خودش برای ارتباط بیشتر با مخاطب به سراغ تولید برنامه‌هایی برود که بیشتر شکل مسابقه داشته باشند. من اطلاع چندانی در این زمینه ندارم و بیشتر تمرکزم روی رادیو ایران است. من از سال 66 برای این رادیو کارکردم و درباره برنامه‌های این شبکه می‌توانم نظر بدهم. ما در این شبکه رادیویی تلاش کردیم در راستای اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی به مخاطب گام برداریم. باید سطح فکری مردم را بالا برد. به‌طور مثال در همین دنیای مجازی که امروز به‌شدت گریبان همه را گرفته است یکسری موضوعات و بی‌اخلاقی‌ها دیده می‌شود که برازنده نیست و باید در این راستا فرهنگ‌سازی کرد. اگر جوانان نظر‌گاهی دارند باید به‌جای تخریب شخصیت با استفاده از فرهنگ زیبای ایرانی خودمان این موضوع را به نمایش بگذارند. به همین دلیل هم برنامه‌هایی که تولید می‌شوند سعی در آموزش و فرهنگ‌سازی دارند. به‌طور نمونه ما برنامه‌ای با موضوع کتاب و کتاب‌خوانی داشتیم و طیف‌های مختلفی به من زنگ می‌زدند که کتاب‌خوان نبودند ولی از قبال رادیو اطلاعات عمومی بسیار خوبی به دست آوردند و این نشان می‌دهد که مردم آمادگی دارند که با فراهم کردن غذای فرهنگی خوب تغییر کنند. درجاهایی ضعف داریم که باید برطرف شود.

از سوی دیگر برخی سطح سلیقه بالایی دارند و برنامه‌های رادیو خیلی پاسخگوی آن‌ها نیست. به هر جهت رادیو و تلویزیون باید بتوانند هر دو طیف را در نظر بگیرند و هر دو طرف را باهم هماهنگ کنند تا فرهنگ تخریب نشود. متأسفانه فرهنگ ما روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شود. ما امروز رفتارمان با ظاهرمان جور درنمی‌آید و رفتارمان از ظاهرمان عقب‌تر است. رادیو و تلویزیون باید تلاش خود را انجام دهد تا سرمایه فنی ما که همان فرهنگمان است را از دست ندهیم.