سرویس سینمایی هنرآنلاین: مستند "دیپلماسی شکست‌ناپذیر آقای نادری" ساخته بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم که در جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمده است، پیرامون تصمیم نامتعارف مردی به نام آقای نادری شکل می‌گیرد که می‌خواهد با پیشکش فرشی به آمریکا به اختلافات دیرینه دو کشور پایان دهد و زمینه‌ساز دوستی و صلح و آرامش شود.

اگر آقای نادری درباره ایده عجیب‌وغریبش با ما سخن می‌گفت و برایمان تعریف می‌کرد که چه در سرش می‌گذرد، هیچ‌کدام از ما باور نمی‌کردیم که او یک روز تصمیم گرفته است تا به عده‌ای سفارش دهد که فرشی را با طرح روسای جمهور آمریکا برایش ببافند تا او آن را به رئیس‌جمهور آمریکا به عنوان پیام صلح و دوستی از سوی ملت ایران هدیه دهد اما وقتی فیلم‌هایی را که از چگونگی مراحل آماده کردن فرش و بافتن آن در اختیار دارد، نشانمان می‌دهد و ما با یک فرش واقعی روبرو می‌شویم، با همه بهت و حیرتمان می‌پذیریم که آقای نادری، مردی است که می‌تواند ایده‌های ناممکن را عملی بسازد.

به همین دلیل با کنجکاوی در تمام طول فیلم چشم از او برنمی داریم و با او همراه می‌شویم تا سر از کارش دربیاوریم و ببینیم حالا چگونه می‌خواهد بقیه طرح و نقشه‌اش را عملی کند. از این رو فیلم با وجود روایت مستندش از طرح معماگونه و ماجراجویانه‌ای برخوردار می‌شود که مخاطب را در جایگاه یک کارآگاه قرار می‌دهد که با تعقیب و در نظر گرفتن آقای نادری در جایگاه سوژه‌ای مرموز، درصدد کشف ماجرایی مبهم و پیچیده برمی‌آید. با چنین رویکردی است که سرک کشیدن فیلمساز به ابعاد و وجوه خاص و غیرعادی آقای نادری این مجال و امکان را برای مخاطب فراهم می‌کند که به شناخت عمیق‌تری از او برسد تا بتواند انگیزه و دلیل تلاش‌های او برای تحقق خواسته غیرعادی‌اش را درک کند.

بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم پروسه تلاش آقای نادری برای به نتیجه رساندن ماجرای فرش را به طور همزمان با پروسه مذاکرات برجام پیش می‌برند و به طرز طنازانه‌ای توجه و کنجکاوی مخاطب را در پیگیری سرنوشت یک فرش به همان اندازه‌ای که مردم اخبار مذاکرات سیاسی برجام را دنبال می‌کردند، برمی‌انگیزاند و از خلال فراز و نشیب‌های مسیر آقای نادری که تحت تأثیر بحث‌های دیپلماسی سران سیاسی دو کشور بارها میان پیروزی و شکست نوسان دارد، راهی به بیم‌ها و امیدهای یک ملت می‌گشاید و نشان می‌دهد که همواره زندگی فردی مردم دستخوش تصمیم‌گیری‌های سیاسی پشت درهای بسته دگرگون می‌شود و حالا یکی از همین مردم می‌کوشد تا با یک تصمیم‌گیری فردی مناسبات سیاسی جهان را تغییر دهد.

بنابراین هرچند کاری که آقای نادری می‌خواهد بکند بر اساس انتخاب و تصمیم‌گیری شخصی خودش است و ظاهراً آن‌قدر خاص و منحصربه‌فرد است که نمی‌تواند خصلت تعمیم‌پذیری بیابد و باید به عنوان یک نمونه یکه و خاص مورد تحلیل و ارزیابی قرار بگیرد، اما فیلمساز موفق می‌شود با تأکید بر دیدگاه آقای نادری که به دنبال صلح و دوستی میان دو کشور است، از خواسته فردی عجیب و نامتعارف او راهی به آرزوی قلبی مردم ایران در جهت پایان جنگ و دشمنی بگشاید و به واسطه کندوکاو در یک روایت شخصی به تحلیل و بررسی پیشینه تاریخی و سیاسی رابطه ایران و امریکا دست بیابد و نقدی چالش‌برانگیز بر عملکرد سیاسی دولتمردان در این زمینه داشته باشد.