گروه سینمایی هنرآنلاین: یکی از مهمترین کارکردهای سینمای مستند، در کنار گزارش امر واقع و روایت یک رویداد، بازخوانی «آنچه گذشت» است. البته هنر مستند هم این است که چنین روایتی را از مرز یک گزارش صرف فراتر برده و آن را تبدیل به یک مجموعه کامل از داده‌ها و تحلیل‌های مرتبط کند. به همین دلیل هم بخشی از مهمترین فیلم‌های مستند مرتبط با تاریخ سینما، آثاری هستند که به جای پرداختن به گزاره‌های تئوریک و مسائل مرتبط با کلیات فرآیند فیلمسازی، تمرکز خود را بر روی یک اثر، خالق مجموعه‌ای از آثار و یا یک رویداد مشخص گذاشته‌اند. به تعبیر دیگر این دست از مستندها، آثاری هستند که برای روایت «آنچه گذشت» با تمرکز بر یک «مصداق» خاص ساخته می‌شوند و در همین راستا تلاش می‌کنند ضمن ثبت و بازخوانی روایت‌های موجود و یا حتی کشف بخشی از ناگفته‌های مرتبط با سوژه اصلی خود، فضایی را برای تحلیل و گفتگو پیرامون چرایی آنچه گذشته است، فراهم بیاورند.

تاریخ سینمای ایران چه در سال‌های پیش از انقلاب و چه در دوران تولد مجدد خود، پس از وقوع انقلاب اسلامی، سرشار از رویدادها، آثار و تحولاتی است که شاید بخش‌هایی از آن‌ها در فضایی ژورنالیستی و رسانه‌ای بارها مرور و بازخوانی شده باشند اما همچنان می‌توان نگاهی روایی و تحلیلی به آن‌ها داشت. این گنجینه‌ای ارزشمند است که می‌تواند مورد رجوع مستندسازان صاحب ذوق قرار بگیرد. روایت آنچه در فرآیند تولید و یا عرضه یک فیلم شاخص در تاریخ سینمای ایران، در قالب یک مستند تحلیلی، می‌تواند ارزشی دوچندان برای مخاطبان امروزی داشته باشد.

بخش عمده‌ای از علاقه‌مندان سینمای امروز ایران، شاید در جریان دست‌اندازهای پیش رو و یا وضعیت بحرانی امروز سینمای ایران قرار داشته باشند اما ارجاع آن‌ها به بخشی از ناگفته‌ها و ناشنیده‌هایی که شاید تصویری متفاوت از آنچه امروز با آن مواجه هستند را پیش روی‌َشان قرار دهد، همان کارکردی است که می‌توان از یک مستند آرشیوی موفق انتظار داشت. در این حوزه مشخصاً تمرکز بر عملکرد مدیران سینمایی در مقاطع مختلف تاریخ معاصر می‌تواند به‌صورت ویژه‌تر هم موردتوجه قرار بگیرد. چراکه بخش عمده‌ای از آنچه بر سینمای ایران رفته است، شاید در یک نگاه کلی، فرآیندی رو به رشد و در مواردی حتی سرشار از تجربه‌های ناگزیر باشد، اما واقعیت این است که با دقیق شدن در جزییات آنچه در قالب سیاست‌های کلان، به حوزه اجرا رسیده است، می‌توان تک‌تک این تحولات را در قالب تجربه آزمون و خطای گروهی از مدیران و سیاست‌گذاران سینمای ایران مورد مرور قرار داد. به همین دلایل است که مقاطعی مانند وضعیت سینمای ایران در سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ و در دورانی که سینمای ایران همچون سیمرغی از خاکستر تحولات پس از انقلاب برخاسته بود، هنوز هم سرشار از سوژه‌های بکر و موضوعات دست‌اول برای بازخوانی و ارائه آثاری جریان‌ساز و تحول‌آفرین، به‌خصوص در حوزه سینمای مستند است.

در میانه پوشه‌های خاک‌گرفته در آرشیو خاطرات سینمای ایران، جریان مرتبط با تصمیم‌گیری برای کیفیت فعالیت سینماگران پیش از انقلاب، در سال‌های پس از انقلاب، از آن جریانات عجیب، پرسوز و البته درس‌آموز برای هر دوره تاریخی دیگری است. آنچه مشخصاً با محوریت مستند سینمایی «برزخی‌ها» در حافظه جمعی اهالی سینمای ایران ثبت شده است، علاوه‌ بر وجوه شخصی و مرتبط با چهره‌های خاص، سرشار از نکات کلیدی، ناظر بر کیفیت تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی مدیرانی است که کوچک‌ترین تصمیم‌شان در بلندمدت می‌تواند تبدیل به یک طوفان در سرنوشت شخصی و یا جمعی گروهی از فعالان سینما شود. این فیلم که به کارگردانی و تهیه‌کنندگی عارف افشار برای حضور در شانزدهمین جشنواره سینماحقیقت آماده شده است، به ماجرای اولین فیلم توقیفی سینمای ایران می‌پردازد. در بازخوانی پرونده متن و حاشیه تولید، اکران و سرانجام توقیف تحمیلی فیلم سینمایی «برزخی‌ها»، آن هم در دوران اوج خط‌کشی‌ها و تحمیل نظرات گروهی اقلیت به اکثریت تصمیم‌گیران سینمای ایران، درس‌های بسیاری نهفته است که گاهی شاید ندانیم چقدر می‌توان گره‌های موجود در پیش روی معضلات امروز سینمای ایران را بگشاید. به همین دلیل هم بازخوانی چندباره این پرونده نه فقط عاری از اشکال نیست که از منظری می‌تواند یکی از ضروریات هم قلمداد شود. تولید مستند «برزخی‌ها» که قرار است روایتی امروز از تحولاتی باشد که نزدیک به ۴ دهه گذشته، جمعی از ستاره‌های سینمای ایران را آواره دیار غربت کرده است، اتفاقی مبارک است که می‌توان منتظر بازخوردهای آن در میان اهالی سینما هم بود.

واقعیت این است که سینمای مستند، هنوز ظرفیت‌های بسیاری برای واکاوی «دیروز سینمای ایران» برای یافتن راهبردی برای «امروز سینمای ایران» پیش روی خود دارد که تلاش‌هایی از جنس پژوهش و تولید مستند «برزخی‌ها» را می‌توان گام‌های اولیه برای احیای این ظرفیت عظیم قلمداد کرد. باید بپذیریم که «گذشته‌ها» به تمام معنا نگذشته است و هنوز ما داریم بخشی از «تجربه‌های دیروز» را به اجبار تجربه می‌کنیم.