به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، پانصدوهجدهمین سینماتک خانه هنرمندان ایران با نمایش فیلم سینمایی «شک» ساخته جان پاتریک شنلی دوشنبه ۷ شهریور در سالن استاد ناصری برگزار شد. سحر عصرآزاد منتقد سینما با اجرا و کارشناسی کیوان کثیریان پس از نمایش اثر به نقد و بررسی آن پرداختند.  

عصرآزاد در ابتدای این نشست به پُر دیالوگ بودن فیلم «شک» اشاره و عنوان کرد: این فیلم به شدت دیالوگ‌محور است و بین سه کاراکتر می‌چرخد و همین که منبعش نمایشنامه بوده است، آن را به اثری پُر دیالوگ تبدیل کرده که ممکن بود آن را به اثری خسته‌کننده نیز تبدیل کند اما کارگردان مخاطب را در چالش‌های داستان دخیل کرده است و پویا بودن را با قاب‌بندی‌ها، زوایای دوربین و… ایجاد کرده و به این واسطه مخاطب حضور فعالی در مواجهه‌هایش با کاراکترها داشته است. 

وی در پاسخ به سوال کیوان کثیریان که عنصر شک که ریشه‌های اسطوره‌ای دارد و در فیلم‌نامه محوری است، چه‌طور تا انتهای فیلم حفظ شده است، عنوان کرد: فیلم روی مرز باریکی حرکت می‌کند که همانا جهان‌بینی و نگاه فیلم‌ساز بر عدم قطعیت بوده که درام نیز بر این پایه بنا شده است. این کار  بسیار سختی در نگارش یک نمایشنامه یا فیلم‌نامه است که کاراکتر را تبدیل به شخصیت کرده و فاصله‌ای را که باعث می‌شود کاراکتر افشا شود و اطلاعاتی را که نویسنده نمی‌خواهد به مخاطب بدهد، حفظ کند. این فیلم مدیون این است که کارگردان در عین افشای تدریجی از اِلمان بازی‌ها و تصویر استفاده کرده است و به ویژه در مواجهه با کاراکتر پدر فلین، مواجهه منصفانه حکم می‌کند مخاطب به او نزدیک شود و لحظه‌های شخصی در این مواجهه با کاراکتر داشته باشد، این فیلم به شکل غیرمستقیم و پویا و به واسطه رفتار و موعظه‌ای که انجام می‌دهد و موتور فیلم‌نامه را راه می‌اندازد، در لبه تعامل دقیق و ظریف بین فیلم‌ساز و بازیگر باهوشی مثل سیمور هافمن قرار دارد و در عین حال که ما با معصوم بودن یا گناهکاری پدر فلین مرتباً مواجه هستیم، نمی‌توانیم به خودمان اجازه قضاوت قطعی درباره‌ آن بدهیم؛ درباره اینکه چقدر پدر فلین می‌تواند در ماجرا نقشی بیش از آنچه ادعا می‌کند، داشته باشد. 

عصر آزاد ادامه داد: فیلم این هشدار را به مخاطب می‌دهد که اگر از مرزی که گذاشته، قرار است فراتر برود باید مراقب باشد تا در جامعه خود به کاراکتری که مریل استریپ بازی می‌کند، تبدیل شود. 

فیلم‌ همچنین موعظه می‌کند که شک به اندازه ایمان محکم است و تاثیر این موعظه را زمانی می‌بینیم که باعث می‌شود خواهر در انتها همچنان به مسیری که رفته است نیز شک داشته باشد و تم شک تا پایان بر کاراکتر مثبت فیلم یعنی مریل استریپ تاثیر دارد و مفهوم شک و نزدیکی با ایمان در فیلم تا پایان ادامه‌دار بوده و در اکت کاراکترها آشکار است.

عصر آزاد افزود: شاید من انتظار داشتم فیلم با یک موعظه تمام شود، اما فیلم‌ساز از ذهن پیش‌بینی‌کننده مخاطب فراتر می‌رود و اینجا چالشی را که ایجاد کرده، به شدت دراماتیزه می‌کند و آن را در درون کاراکترهایش به برداشتی دردناک می‌رساند و سکانس پایان فیلم نیز بسیار تراژیک است و طراحی کارگردان در فضای برف و سرما و انجماد و اینکه مریل استریپ شک را به زبان می‌آورد به نظر خیلی دردآور می‌رسد. همین نکته باعث می‌شود حلقه نهایی فیلم نه به جامعه و نه زمان وقوع قصه، بلکه به هر زمان و هر شرایطی برای مخاطب قابل ارجاع باشد و این ارجاع را از بازی مریل استریپ بسیار می‌توان درک کرد. در واقع با توجه به تداوم حس و آنچه فیلمنامه و کارگردان از او می‌خواهد، بسیار سخت است آن نوع بازی را ارائه دهد که از اغراق‌ها و ظواهری که به ویژه اقتباسی از نمایشنامه نیز است، دور باشد. 

این منتقد توضیح داد: فیلم «شک» به ما این اجازه را می‌دهد که به تحلیل روانشناسی افرادی که مدام در حال ارزیابی دیگران هستند، نقبی بزنیم؛ زیرا این ارزیابی آن‌ها به شکل دردناکی برای خودشان مدام رخ می‌دهد، هرچند آن را بیان نکنند و ما نظیر این افراد را در روزگار خود بسیار می‌بینیم. بنابراین این فیلم را مبتلا به زمان و جامعه خودمان می‌توانیم بدانیم.

کثیریان نیز عنوان کرد: فیلم «شک» از جنسی است که در سینمای غیرپلیسی خود نظیر فیلم‌های اصغر فرهادی نیز سراغ داریم؛ در واقع یک رمزگشایی در فیلم وجود دارد که دائم باید حدس زد و غافلگیر شد. مریل استریپ به عنوان قطب مخالف پدر فلین تلاش برای سرکوب او دارد و پیچیدگی بیشتر به نقش استریپ و رازآلودگی به نقش پدر برمی‌گردد و به نظرم نمودار تغییر و تحول یک نقش بیشتر در نقش مریل استریپ قابل مشاهده است.

عصر آزاد نیز عنوان کرد: شاید وقتی کاراکتر مریل استریپ را روی کاغذ در نمایشنامه «شک» دنبال کنیم، برای مخاطب دافعه داشته و شک برانگیز باشد و‌ منفی به نظر آید اما کار مهم فیلمساز انتخاب مریل استریپ برای ایفای این نقش بوده است. حضور او به جهت توانایی‌های بازیگری و حتی شمایل خودش، در فیلم بسیار درست است. او بازیگری است که نقش را با همه جزئیات از خودش عبور می‌دهد و کدها و بده و بستان‌هایی با نقش دارد که آن را از مطلق و‌ تخت شدن فاصله می‌دهد. از این رو ما با طمانینه به این نقش نزدیک می‌شویم. تغییر در نقش او سیری دارد که مخاطب را همراه می‌کند حال آنکه به او حق بدهد یا نه؛ در واقع روند ظریفی در شخصیت‌پردازی و بروز بیرونی کاراکتر و ظرافت‌های بازیگری او‌ وجود دارد.

بخش بعدی این نشست به پرسش و پاسخ حاضران در برنامه اختصاص داشت.

در این بخش از نشست درباره اهمیت تجربه دسته جمعی از احساس شک و آرام یافتن به واسطه  همراهی دیگران، طرح عنصر تعصب در فیلم در کنار تم شک، وجود مکث‌هایی در فیلم که منجر به سکانس‌های طولانی و دامن زدن به تعلیق در فیلم شده است و … اشاره شد.

در پایان سحر عصرآزاد به ویژگی‌های بازیگری مریل استریپ اشاره و بیان کرد: فیلم «شک» بر قدرت‌ بازیگری مریل استریپ صحه می‌گذارد. او بازیگری است که خود در خاطراتش گفته که اولین بار وقتی برای بازی نقشی تست داده است کارگردان به او گفته دلیل انتخاب نشدنش زشت بودنش است! اما چه می‌شود که یک بازیگر با تفاوت و تمایز نقش‌هایش در همه این سال‌ها مثال‌زدنی بوده باشد و از نظر آماری نیز اسکارهای زیادی را دریافت کرده و یکی از بهترین بازی‌هایش از نظر من در فیلم «پل‌های مدیسون کانتی» است و اساساً در همه فیلم‌هایش از بازیگران تمام نشدنی است و خوشحالم برای تحلیل فیلمی با بازی او در سینماتک خانه هنرمندان ایران حضور داشتم.