گروه سینمایی هنرآنلاین: فیلم سینمایی «مجبوریم» بعد از «بغض»، «عصبانی نیستم»، «لانتوری» و «یواشکی» پنجمین فیلم بلند داستانی رضا درمیشیان در مقام کارگردان است. این فیلم در راستای دغدغه‌های قبلی فیلمساز که پرداختن به معضلات و سوژه‌های ملتهب اجتماعی است، به حساب می‌آید.

در این فیلم با سرگذشت سه زن با جایگاه‌های اجتماعی و طبقاتی متفاوت روبرو هستیم. «گلبهار» دختری کارتنخواب که تبدیل به ماشین جوجه‌کشی شده و مورد بهره‌برداری جنسی قرار می‌گیرد. زنی که درکی از حقوق فردی و آزادی اجتماعی ندارد و از این رو در طول فیلم منفعل و بی‌کنش عمل می‌کند. «سارا» وکیلی جوان که سر نترس و پرشوری دارد و بدون چشمداشت در پی احقاق حقوق زنانی ناآگاه چون «گلبهار» است و «دکتر پندار» که در نقطه مقابل «سارا» قرار دارد و دست به عملی غیرقانونی و از نظر خودش انسانی و اخلاقی برای دفاع از زنی آسیب‌پذیر چون «گلبهار» زده است. دکتر پندار از آنجا که می‌داند معضلات اجتماعی قرار نیست قانونی حل شود خودش دست به عمل می‌زند و در پی پاک کردن صورت مساله است. 

وزنه قضاوت در فیلم گاه به سمت وکیل و گاه به سمت دکتر متمایل می‌شود و در نهایت این مخاطب است که باید تصمیم بگیرد با توجه به ضعف قوانین قضایی و مسائل اخلاقی که در فیلم به چالش کشیده شده‌اند، کدام طرف ماجرا بایستد و حق را به چه کسی بدهد.

اما آیا کارگردان در به تصویر کشیدن این موقعیت و شکلگیری کاراکترهای جاندار و چندبعدی موفق عمل کرده است؟ بله. «مجبوریم» را شاید نتوان بهترین اثر درمیشیان به حساب آورد اما این فیلمساز جوان و حالا دیگر باتجربه در آخرین فیلمش به پختگی بیشتری چه در شخصیت‌پردازی و شیوه روایت چه انتقال مفاهیم مد نظرش رسیده و تلاش کرده است به جای قرار دادن شخصیت‌ها در موضع طلبکارانه و حق به جانب با فاصله بیشتر از آنها قرار گیرد و قضاوت نهایی درباره سه شخصیت زن فیلمش را برعهده تماشاگر بگذارد. 

در واقع درمیشیان در این فیلم قرار نیست نگاهی آسیب‌شناسانه به سوژه‌ای ملتهب داشته باشد بلکه تنها به روایت داستانی تلخ از چند منظر مختلف می‌پردازد. البته کارگردان در «مجبوریم» نیز همچون دیگر آثارش انتخاب سوژه را محملی برای بیان دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی خود قرار داده و کاراکترهای فیلم علاوه بر شباهت ظاهری و نوع پوشش به شخصیت‌های سیاسی، در دیالوگ‌گویی و عملکرد نیز گاهی به ورطه شعارگویی می‌افتند اما با این وجود کارگردان موفق می‌شود درامی زنانه با محوریت شخصیت‌هایی خاکستری خلق کند که قرارهم نیست با یکدیگر به تعامل برسند چون هرکس در جایگاهی که قرار دارد خودش را محق می‌داند.  

بازی‌های فرمی، دوربین ناآرام و متلاطم، قاب‌بندی‌های نامتعارف، زوم‌های سریع و استفاده از رنگ‌های سرد که تقریبا به امضای درمیشیان در شیوه کارگردانی و دکوپاژ فیلمنامه‌هایش تبدیل شده‌اند، اینجا نیز در خدمت به تصویر کشیدن یک سوژه اجتماعی تلخ هستند که تاکنون کمتر به شکلی مستقیم به آن پرداخته شده است. درمیشیان با این انتخاب این شیوه بصری روایت، تلاش می‌کند مخاطب را در موقعیتی مستاصل و مشوش از زندگی کاراکترهای فیلم‌هایش قرار دهد. 

«مجبوریم» با تمام نقاط ضعف و قدرتش اثری است که مخاطبش را از یک معضل بزرگ آگاه می‌سازد؛ معضلی که شاید تا کنون کمتر مورد توجهش بوده‌ایم؛ از این رو فیلمی است که حتما به یک بار دیدنش می‌ارزد. فیلم به مساله مشکل زنان کارتن‌خواب و خرید و فروش نوزادان آنها پرداخته و در این میان چالشی اخلاقی/ حقوقی را نیز مطرح می‌کند و از سوی دیگر دست روی ضعف قوانین قضایی می‌گذارد؛ مساله‌ای که ممکن است هرکدام از ما پاسخ متفاوتی برای آن داشته باشیم.

هنوز مدت زمان زیادی از خبر رها شدن دو نوزاد در خیابان نگذشته است پس «مجبوریم» فیلم امروز جامعه ماست که باید آن را دید.