گروه سینمایی هنرآنلاین: قسمت ششم سریال «زخم‌کاری» به کارگردانی مهدویان یکی دو روز پیش در دسترس مخاطبان شبکه نمایش خانگی قرار گرفت. پس از پخش این قسمت مهدیان با نگارش متنی از سانسورهای سریال انتقاد و هانیه توسلی عکسی از سکانس سانسورشده در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد.

بخشی از داستان مجموعه «زخم‌کاری»، به رابطه منصوره (هانیه توسلی) و مالک (جواد عزتی) می‌پردازد که ریشه در سال‌ها پیش و دوران جوانی آن‌ها دارد. سکانس پایانی قسمت ششم این سریال، در هتلی در کیش می‌گذرد که نشاندهنده برقراری پیوند دوباره این دو شخصیت است. در نسخه منتشرشده در فیلیمو، این دو شخصیت کنار هم نیستند و تنها منصوره پشت میز صبحانه دیده می‌شود.

توسلی هم عکسی از صحنه پایانی قسمت ششم سریال «زخم‌کاری» را به اشتراک گذاشت که برخلاف سکانس منتشرشده، هر دو شخصیت مالک و منصوره را دور میز صبحانه نشان می‌داد و با این کار حذف جواد عزتی از این سکانس را تایید کرد.

تصویری از سکانس سانسور شده زخم کاری

ساعتی بعد و پس از واکنش مخاطبان در فضای مجازی، مهدویان با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام خود نسبت به سانسور بیش از حد سریال اعتراض کرد.

متن صحبت‌های مهدویان به این شرح زیر است:

«نمی‌دانم چه داوری‌ خواهید داشت و متن پیش رو را چگونه تحلیل خواهید کرد. اما من دلسوزانه و در نهایت مسوولیت‌پذیری نسبت به مخاطبان پرشمار سریال زخم کاری و تمامی محصولات فرهنگی و هنری اعلام می‌کنم در هفته‌های گذشته با رویکردی سازنده و مبتنی بر تعامل به سانسورهای عموما غیرمنطقی و غیرعرفی ساز و کار صدا و سیما و زیرمجموعه‌ آن یعنی ساترا تن دادم تا اختلالی در روند پخش سریال پیش نیاید و انتظار هفتگی شما را برای تماشای قسمت‌های جدید ارج نهاده باشم. تعاملی که من و همه هم‌‌حرفه‌ای‌هایم همیشه از سر جبر و ناچاری نه از سر رضایت به آن تن داده‌ایم تا بتوانیم آثارمان را در مملکت عزیزمان و برای مردم نازنین خودمان به نمایش درآوریم. ولی این‌بار سطح سخت‌گیری‌ها به جایی رسیده که از حد طاقت و تحمل من خارج است.

در قسمت ششم سریال زخم کاری به نقطه‌ای رسیده‌ام که می‌بینم تن دادن به سانسورهای غیرعقلانی، غیرحرفه‌ای و دور از واقع‌بینی اجتماعی به وضوح موجب تاثیر مخرب بر داستان و تضییع حقوق ما به عنوان سازنده و شما به عنوان مخاطب شده است. پس اجازه بدهید در قسمت‌های پیش رو در صورت ادامه‌ این رفتار، میان حق مسلم شما برای تماشای سروقت قسمت جدید و احقاق حق‌ دیگرتان که تماشای نسخه‌‌ای در شأن‌ شماست، دومی را انتخاب کنم. قطعا می‌پذیرید که مسوولیت تضییع حق اول‌تان نه بر عهده‌ ما که بر گرده‌ آن‌هاست که از دایره‌ منطق و عقل خارج شده‌ و مسیر زور پیش گرفته‌اند. شاید به زودی سیاهه‌ این سانسورها را برای داوری درست مردم و مدیران خردمند باقی‌مانده بر مسند منتشر کنم تا خودتان قضاوت کنید و تصویری واقعی از میزان رفتارهای تنگ‌نظرانه و سلیقه‌ای پیش روی‌تان داشته‌باشید. روی سخنم نه با صاحبان این نگاه که با مردم و مدیران فرهنگی دلسوزی ‌است که هنوز روح مسوولیت در وجودشان زنده مانده و به خردورزی و تدبیر باور دارند. عزیزان، آگاه باشید. دردمندانه و با نگرانی بسیار عرض می‌کنم. ما گرفتار مدیرانی شده‌ایم که چنان از درک واقعیات حاکم بر جامعه عاجزند که گویی بر چشم‌ها و گوش‌های‌شان مهر زده‌اند و نمی‌بینند آنچه ما می‌بینیم. به راستی شما در کدام جامعه زندگی می‌کنید و برای کدام مردم نسخه‌ می‌پیچید؟ اصلا جامعه و مردم را کنار بگذارید. آیا فرزندان خود را هم نمی‌بینید؟

به راستی چرا چنین می‌کنید؟ چرا با حق‌کشی، نخبگانی را که دل در گرو این آب و خاک پرگوهر و فرهنگ‌‌نواز دارند، چنین می‌تارانید؟ چرا با تنگ‌نظری و فشار آثار خلاق هنرمندان نجیب ایرانی را به پیکر‌ه‌هایی زخم‌خورده‌ و محتضر بدل می‌کنید که عقیم و بی‌اثر باشند تا بازارشان از سکه بیفتد؟ چه‌کسی از این رویه سود می‌برد؟ آثار هنرمندان دلسوز ایرانی را با انگ تلخ‌نگری و ولنگاری و تحلیل‌های اشتباه و نیت‌خوانی‌های ناصواب زمین‌گیر می‌کنید و به جایش در صدا و سیما خانه‌ پوشالی و فرار از زندان پخش می‌کنید؟ خوش‌به‌حال هنرمندان خارجی که حتا در تلویزیون ملی ما هم دست‌شان از هنرمندان داخلی بازتر است. آن‌ها برای نمایش زوال و تاریکی و ضد قهرمان‌های جذاب آزادند و ما دربند. به خدا که شما نه از ما مسلمان‌ترید نه برای مردم و جامعه‌مان دلسوزتر. نمی‌دانم به چه معتقدید اما به همان چیز قسم‌تان می‌دهم که لااقل برای مدت کوتاهی دست‌تان را بردارید و بگذارید کمی نفس بکشیم. شاید بتوانیم در این روزگار دشوار، به اندازه یک سریال، یک فیلم یا یک موسیقی زیبا برای دقایقی هم که شده مردم‌مان را به خوشی در آغوش بگیریم و شعله‌ امید را در دل جوانان این خاک زنده نگه داریم.»