گروه سینمایی هنرآنلاین: مستند «قصری با دیوارهای قرمز» به کارگردانی عباس رزیجی درباره داود روستایی، کارگردان سینمای ایران است که این روزها در پلتفرم هاشور در حال اکران است.

عباس رزیجی درگفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره چرایی انتخاب اکران آنلاین فیلم در پلتفرم هاشور بیان کرد: به شکل عمومی این روزها به واسطه کرونا، ما مجبور هستیم اکران آنلاین داشته باشیم که اجبار بدی هم نیست  و به نوعی توفیق اجباری است. بحث کرونا، شکل  نمایش و فیلم دیدن در سینما را تغییر داد و بسیاری ازمخاطبان فیلم بین علاقمند به حضور در سالن سینما مخالف جریان اکران آنلاین هستند؛ اما با وجود آنکه اکران سالنی جایگاه خودش را دارد، در این روزگار مدرن پرسرعت، افرادی هم هستند که فرصت رفتن به سالن سینما را ندارند و می‌توانند از طریق اکران آنلاین در گوشی موبایل و در هرجایی به تماشای فیلم مورد علاقه‌شان بنشینند. این یک فرصت عمومی است که من تصمیم گرفتم از آن استفاده کنم و  بر همین مبنا فیلمم را به شکل آنلاین در معرض دید مخاطبان علاقمند قرار دهم.

او ادامه داد: به دلیل این که فیلم مستند است و مخاطب خاص فیلم‌های مستند نیز، پلتفرم هاشور برایش شناخته شده است، ما مستقیم با این دوستان صحبت کردیم و به نظرم بهترین جایی بود که می‌توانست این اتفاق بیفتد؛ چرا که مخاطبانی را که ما می‌خواستیم داشت و دیگر نیازی به تغییر مخاطب و یا به دنبال آن گشتن نبود .

کارگردان فیلم «دم سرد» در پاسخ به این سوال که ترسی از قاچاق فیلم به شیوه نمایش آنلاین داشت یا نه، گفت: این ترس را نداشتم چون سال‌هاست در این حرفه با این ترس بزرگ شده‌ام. دورانی من پرکارترین فیلمساز ویدئویی بودم و آثارم جزو پرفروش‌ترین‌ها بود. در آن زمان که ما فیلم می‌ساختیم و پخش می‌کردیم، یک روز بعد، شبکه‌های ماهواره‌ای فیلم را نمایش می‌دادند و دی وی دی قاچاق آن در خیابان فروخته می‌شد. بنابراین به این سیستم عادت کردیم و آنقدر تجربه قاچاق فیلم از داخل سالن سینما را دیده‌ایم که این دیگر نگرانی بی موردی است. چون قانون کپی رایت نداریم این اتفاق چه بخواهیم چه نخواهیم برای آثار سینمایی می‌افتد، بنابراین  به این خاطر نمی‌توان اکران را از دست داد.

مستند قصری با دیوارهای قرمز

او تاکید کرد: اگرفیلم در سالن سینما و یا پلتفرم‌های دیگر اکران می‌شد،اتفاق عجیبی رخ نمی‌داد. ما به خاطر احترام به مخاطب و پلتفرم‌های خاص که به شدت به آنها نیازمندیم این کار را انجام دادیم. چرا که روز به روز اکران فیلم تغییر ماهیت می‌دهد و ما نیازمند رشد این پلتفرم‌ها با مخاطبان خاص هستیم. ما اگر ادعا می‌کنیم فیلمساز خاص هستیم و ادعا می‌کنیم فیلم‌های خاص می‌سازیم، باید در بحث اکران نیز این مورد را رعایت کنیم. ضمن این که دوستان در پلتفرم هاشور بسیار فرهنگی، در کنار من قرار گرفتند و بخشی از این اتفاق هستند.

این کارگردان در ادامه به سایر فعالیت‌های خود اشاره کرد و افزود: سال‌هاست که قصد دارم کار جدیدی را شروع کنم که بخشی به شرایط و بخشی از این به تعویق افتادن به خودم مربوط بوده است. این روزها، هم کرونا و هم سرمایه‌گذارانی که وارد این عرصه شدند، اما نتوانستند کاری را پیش ببرند نیز سبب به تعویق افتادن تولید فیلم شدند. درحال پیگیری هستم تا بتوانم کاری را شروع کنم. آن چه که بعد از ساخت مستند«قصری با دیوارهای قرمز» بدست آوردم این است که اگر فیلم با ساختار کلاسیک و حرفه‌ای نتوان ساخت، فیلمی مانند این مستند را در کنار  دوستانی که  همراه هستند وحاضر نیستند با فیلم‌های بد و گیشه‌پسند تحت هیچ قیمتی کار کنند، می‌توان ساخت. 

رزیجی که در چهارمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران در بخش پژوهش‌های بصری مورد تقدیر قرار گرفته است، درباره تاثیر پژوهش در سینمای ایران و دلیل نبود فیلمنامه‌های خوب نیز اظهار کرد: فیلمنامه خوب نداشتن دلایلی دارد که با پژوهش این دلایل روشن می‌شود. مسئله اصلی سینمای ایران فیلمنامه است، اما باید چرایی آن را در حالی که نویسنده و فیلمنامه‌نویس خوب داریم پیدا کرد. این که فیلمنامه خوب نداریم  یک موضوع آسیب شناسانه است که باید مورد بررسی قرار گیرد. متاسفانه سینمای داستانی ما بر مبنای پژوهش استوار نشده و شکل نگرفته است و به خاطر همین نمی‌توانیم سینمای داستانی خوبی داشته باشیم. پژوهش در سینما به دو شکل است. برخی همانند  من که هم برای فیلم مستند و هم برای داستانی پژوهش می‌کنم،اما تحقیقاتم برای کسی مهم و قابل اعتنا نیست و در نهایت افرادی مانند من پس از سال‌ها فعالیت کم می‌آورند. وی ادامه داد: به طور مثال من پژوهشی داشتم برای این که باید برای سالمندان فیلم ساخته شود، اما برای کسی مهم نیست. من برای دوست عزیزی این پژوهش را فرستادم تا در برنامه تلویزیونی‌اش مطرح کند، اما برای او مهم نبود چون مسئله‌اش مثلا رنگ شال فلان بازیگر زن سینماست. این در حالی است که کشور ما به سمت سالمند شدن می‌رود و باید برای آن‌ها فیلم ساخته شود.

این فیلمساز افزود: در هالیوود بازیگران درجه یک در حال سالمند شدن هستند، بنابراین یا باید آنها را کنار بگذارند و یا برای آن‌ها فیلمنامه‌ای بنویسند و فیلم بسازند که خب مشخص است آنها را  کنار نمی‌گذارند، بلکه برای آنها فیلمنامه می‌نویسند و تهیه‌کنندگان نیز این را درک کرده‌اند که باید این فیلم را تهیه کنند و پخش‌کننده نیز می‌داند که باید این فیلم را پخش کند. در حالی که ما در هر مرحله‌ای ممکن است متوقف شویم. یکی از دلایلی که من فیلم «حال» را نساختم این بود که ساخت فیلم راحت‌تر از پخش آن است. چون می‌دانستم به من می‌گویند ستاره‌های فیلم‌ات همه سالمند هستند و ما به دنبال چهره‌های جوان می‌گردیم و این مسئله بزرگ سینمای ماست.  چرا که پخش یا سیاست گذاری کلان سینمای ایران که دولتی است این بازیگران، این ژانر و این سوژه را نمی‌تواند تبدیل به فیلم کند. من چهار سال تلاش کردم تا «حال» را بسازم، اما بنیاد سینمایی فارابی پشت من را خالی کرد، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی گفت تنها حاضر است 300 میلیون تومان کمک کند که با توجه به هزینه‌های موجود  پول یک روز گروه تولید است و بخش خصوصی نیز دنبال چهره‌های جوان و شناخته شده می‌گردد.  اگر فر ض بر این باشد که سینمای داستانی ما قائم به پژوهش شود که نیست، در مراحل بعدی پژوهش ناکام می‌ماند و  اجرایی نمی‌شود. ما پژوهش می‌کنیم تا در کارمان کارکرد داشته باشد و اگر این کارکرد انجام نشود به هیچ دردی نمی‌خورد، چرا که  پژوهش باید منجر به عمل شود.

این پژوهشگر درباره تاثیر برگزاری جشن پژوهش سینمای ایران بر روند تولید آثار نیز بیان کرد: قطعا برگزاری این جشن بسیار مفید بوده و یکی از اتفاقات بزرگ سینمای ایران راه اندازی همین جایزه پژوهش سال سینمای ایران است. به این دلیل که شاید به اندازه باقی جوایز و رخدادهای سینمایی طالب نداشته باشد، اما همان‌هایی  که شرکت می‌کنند و جایزه می‌گیرند  یک شروع هستند و این شروع می‌تواند سبب ارتباطاتی شود که موثر است. ما آنقدر مسئله در متن سینما داریم که نباید مانند دانشجویانی که به دنبال نگارش رساله هستند و تئوری بیان می‌کنند کار کنیم. اینها دردی از سینما دوا نمی‌کند، پژوهش یعنی این که من به عنوان یک مستندساز که اساس کارش بر این مبناست موظف هستم بگردم ببینم چرا داود روستایی در تاریخ سینمای ایران پنهان مانده و آن را بیرون بکشم. اگر داود روستایی قبل از فوتش پیدا نمی‌شد یک تراژدی بزرگ اتفاق می‌افتاد، چرا که در تاریخ گمشده بود. در هر اتفاق علمی از ما مسئله می‌خواهند، اصلی‌ترین بحث یک رساله مسئله آن است و باید ثابت کرد که مسئله‌ای وجود دارد که من می‌خواهم برمبنای آن  پژوهش کنم. بنابراین خود متن سینما آنقدر مسئله دارد  که من به دنبال موضوع دیگری نباشم.

رزیجی در پایان با اشاره به حضورش در انتشارات «دایره سفید» گفت: به تازگی فعالیت خودم را در حوزه نشر کتاب آغاز کرده‌ام؛ اولین دوره کتاب‌های ما انتشار چهار کتاب «چاپ چهل و چهارم چند داستان کوتاه برای بخاری» نوشته خودم، «مجموعه جستار-قصه‌ها» رضا مهدوی هزاوه، نمایشنامه «نجیب‌خانه روشن شهر» نوشته برتولت برشت ترجمه سپیده اشرفی و نمایشنامه «بعد از آنکه جانی به جنگ رفت» نوشته دالتون ترامبو ترجمه سپیده اشرفی است که توسط پخش چشمه روانه بازار کتاب شده‌اند.