سرویس سینمایی هنرآنلاین: گیج‌گاه یا شَقیقه، یکی از حساس‌ترین قسمت‌های طرفین جمجمه است که ضربه‌ای خواسته یا ناخواسته به آن، آدم را گیج کرده و هر چه ضربه شدیدتر باشد، گیجی بیشتر است. حال این واژه، عنوان اولین فیلم بلند سینمایی عادل تبریزی شده که فضای داستانی آن بر محور خاطرات جمعی و مشترکی است که نمی‌خواهیم کسی با اراده یا بی اراده به آن ضربه بزند، چرا که گیجی حاصل از آن باعث فراموشی لحظاتی می‌شود که در زندگی تک تک ما سرنوشت ساز بوده و از این روست که ما با فیلمی معاصر مواجهیم. 

جورجو آگامبِن – فیلسوفِ ایتالیایی- در تعریف امر معاصر می‌نویسد: " نظر کردن به تیرگی‌های عصر خود". تیرگی‌هایی که ممکن است واکنش خنده در مخاطب ایجاد کند اما کنش اساسی و محتوم آن تراژیک است. گیج‌گاه، ترجمه تصویری موفقی برای این نقل قول است. داستان فیلم در دهه 70 خورشیدی می‌گذرد، عصری دوست داشتنی و همزمان تلخ و شیرین برای کودکان دهه شصتی که اولین تجربه‌های زیست اجتماعی را در خانواده، مدرسه، کلوپ‌های فیلم و بازی، باشگاه‌های ورزشی، یاهو مسنجر و ... پشت سر می‌گذاشتند. عصری که برای به دست آوردن اهداف، مبارزه‌ای در کار بود. عصری که قهرمان‌هایش، ویژگی‌های شخصیتی باورپذیر داشتند و قدرتشان قابل تکثیر بود. عصری که دیگر نیست اما آثارش پابرجاست.

"گیج‌گاه" فیلم نوستالژیک نمایی است، اما نوستالژیک نیست، چرا که نقش یادنامه‌ای برای مرور خاطرات گذشته ندارد بلکه سعی می‌کند در بستری تاریخی و مشخص، حرف‌های اجتماعی و انتقادی امروز را با زبانی کنایی بزند. ارجاعات تصویری و کلامی دقیق و استفاده از کارکرد آگاهی بخش خاطرات از مهمترین نقاط قوت فیلمنامه عادل تبریزی و ارسلان امیری در انجام این امر مهم است.

از منظر اجرایی، تقطیع ظریف و هوشمند نماها، بازی متفاوت و تأثیرگذار بازیگران، دکور منطبق با فضای داستان، موسیقی پرطمطراق و تدوین ریتمیک از مهم‌ترین نقاط قوت فیلم است. در "گیج گاه" اجرای متفاوت مجموعه‌ای از بازیگرانِ نام آشنا با تکنیک‌ها و از نسل‌های گوناگون می‌بینید که بدون شک در پرونده کاری آنها به عنوان تجربه‌ای قابل توجه باقی می‌ماند و این نشان از دقت و هوشمندی کارگردان فیلم در چینش و هدایت آنها دارد.

 به عنوان مثال با نگاهی به تاریخ سینمای ایران، همواره با بدمن‌هایی مواجه می‌شوید که چه در دوران قبل از انقلاب و چه در دوران بعد از انقلاب، جایگاهی مهم در یادآوری فیلم‌ها داشته‌اند. در این فیلم نیز بدمنی می‌بینید با بازی بهرنگ علوی که جلوه‌ای ترکیبی از تجربیات گذشته را با اجرایی جذاب از یک بدمن ماجراجو به نمایش می‌گذارد. 

در پایان باید گفت همانطور که آنری برگسون – فیلسوف فرانسوی- در رساله خنده‌اش می‌نویسد: خنده بر هر چه و هر که باشد، همیشه یک وسیله مجازات و اصلاح و تنبیه بوده است!  

خنده‌های حاصل از صحنه‌های فیلم "گیج‌گاه" در برگیرنده تمام این مفاهیم است. گاهی می‌خندیم برای مجازات گذشته، گاهی می‌خندیم برای اصلاح حال و گاهی می‌خندیم برای تنبیه آینده!

حامد سلیمان‌زاده- عضو فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم جهان (فیپرشی)