سرویس سینمایی هنرآنلاین: ارسلان امیری را بیشتر در مقام فیلمنامه‌نویس می‌شناسیم تا کارگردان، او سال‌ها در عرصه تدوین و مستندسازی مشغول به کار و فعالیت بوده است و درنهایت نیز شروع به نگارش فیلمنامه می‌کند.

او در کنار همسرش آیدا پناهنده فیلمنامه چندین اثر ازجمله "ناهید"و"اسرافیل" را نوشت و با منیر قیدی "ویلایی‌ها" را به نگارش درآورده و آخرین کارش نیز در این حوزه "پاییز نیکایدوها" بود که آن را نیز با پناهنده مشترک نوشتند، پناهنده در ژاپن آن را ساخت و تدوین فیلم را امیری بر عهده گرفت.

حالا او در اولین گام از کارگردانی به سراغ ساخت فیلم"زالاوا" رفته که فیلمی در ژانر وحشت است. در این فیلم که روایتی است از مردم روستایی در کردستان، مردم روستا براثر اتفاقی درگیر ماجرایی می‌شوند که پای استوار پاسگاه نیز به این میدان کشیده می‌شود و تقابل میان استوار و آمردان قصه را پیش می‌برد.

هدی زین‌العابدین، نوید پورفرج و پوریا رحیمی سام بازیگران این فیلم سینمایی هستند که امروز در برج میلاد در سئانس اول به روی پرده می‌رود. امیری علاوه بر این فیلم فیلمنامه "گیج‌گاه" را در کنار عادل تبریزی نوشته و "تی‌تی" را هم به کارگردانی آیدا پناهنده در جشنواره دارد. به بهانه نمایش اولین ساخته بلند سینمایی‌اش با او به گفت‌وگو نشستیم که ماحصل آن را در زیر می‌خوانید:

آقای امیری، چطور شد که به ایده این فیلم رسیدید؟

پدرم روزی داستانی از یکی از اجداد ما به نام بابا زاله تعریف کرد که او جنی را تسخیر کرده و سنجاقی به او زده است تا به خانواده بابا زاله خدمت کند. این داستان الهام‌بخش من شد، خصوصاً که پدرم خیلی جدی آن را تعریف می‌کرد. باوری که پدر و خانواده‌ پدری به این ماجرا داشتند من را به مسئله "باور" علاقه‌مند کرد و احساس کردم پتانسیل ساخت یک فیلم سرگرم‌کننده را هم دارد و انگیزه‌ای شد برای ساخت "زالاوا". طرح و‌ فیلمنامه‌ "زالاوا"، در سال ۲۰۱۹ در بازار آسیایی فیلم هنگ‌کنگ از میان آثار متقاضی از بیست‌ و یک کشور در مرحله‌ داوری نهایی قرار گرفت و جایزه‌ حمایت HAF را که از سوی Kofic (خانه‌ فیلم کره جنوبی) اهدا می‌شود، دریافت کرد. درواقع فستیوال فیلم هنگ کنگ بخشی دارد که مربوط به جذب حمایت مالی برای ساخت فیلم است. آن‌ها به تریتمنت "زالاوا" علاقه‌مند شدند. این نوع فیلم بین‌ژانری از سینمای خاورمیانه برایشان جالب بود و با دریافت این جایزه چراغی روشن شد که تصمیم گرفتم آن را بسازم و درنهایت به اینجا رسید تا در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید. می‌خواستم نخستین فیلم سینمایی من نسبت به کارهایی که در مقام تدوینگر و فیلمنامه‌نویس انجام داده بودم متفاوت باشد. بنابراین "زالاوا" شکل گرفت، ازآنجایی‌که معمولاً برای این دست فیلم‌ها سرمایه‌گذار سخت پیدا می‌شود، پس از دو سه سال به دنبال سرمایه‌گذار بودن، درنهایت سمیرا برادری به همراه پدر محترمش روح‌الله برادری پشت فیلم آمدند و تصمیم گرفتیم آن را بسازیم.

زالاوا به چه معناست؟

زال در گویش کردی به معنای پیرسفید مو و آوا به معنای روستاست که ما ترکیب کردیم که معنای آن سفیدآبادست.

فیلمنامه چقدر از ابتدا تا امروز که به قالب تصویر درآمده دچار تغییر شده است؟

خیلی نه اما بسیار متفاوت است. آنچه در فستیوال هنگ کنگ ارائه کردیم طرح بود و وقتی تبدیل به فیلمنامه شد تا زمانی که ساخته شد بخشی در فیلمنامه و بخشی هم در زمان ساخت تغییر کرد. آن چیزی که از طرح ارائه‌شده در فستیوال تا الان که به تصویر درآمده حدود 40 درصد تغییر کرده است.

فیلم زالاوا

 

ژانر فیلم شما کمدی - ترسناک است و عمدتاً فیلم‌های ترسناک ارتباطی با مخاطب ایرانی برقرار نمی‌کنند چرا که اغلب اغراق شده هستند. چطور که شد که این ریسک را برای نخستین ساخته سینمایی خود کردید و به سراغ این ژانر رفتید؟

البته فیلم خیلی کمدی نیست. این آسیب دغدغه من و تمام سرگروه‌های کارم نیز بود. همیشه معتقد به ترس بومی بودم نه هالیوودی؛ چیزی که در فرهنگ خودمان باشد. درباره میزان ترسی که در فیلم وجود دارد صحبتی نمی‌کنم، اما این فیلم نوعی از سینمای وحشت که برای ما آشناست، نیست. بلکه یک نوعی از ترس، راز و واهمه با خود همراه دارد که می‌تواند مخاطب را پای کار نگاه دارد. نمی‌خواستم به سمت ژانر کلیشه شده که برای مخاطب ایرانی جذاب نیست بروم چرا که آن ژانر مرسوم سینمای هالیوود وقتی ایرانیزه می‌شود مخاطب دوست ندارد. بنابراین تصمیم گرفتم جنس ترس بومی که در فرهنگ خود تجربه می‌کنیم، در این فیلم داشته باشم.

انتخاب بازیگران برچه اساسی شکل گرفت؟

اساساً برای یک فیلم انتخاب بازیگر مسئله پیچیده‌ای است و یک کارگردان بخصوص در فیلم اول انتخاب بازیگر برایش دشوار است چون صرفاً به مسائل هنری نمی‌تواند فکر کند و باید نکات بسیاری را در نظر بگیرد. من این شانس را داشتم که تهیه‌کنندگانی همراه من بودند که سینمای مستقل کار کرده‌اند و این جنس سینما و تجربه‌های نو را دوست دارند. یکی از مهم‌ترین دلایلش همین مسئله بازیگر بود این که چه بازیگری مناسب است او چه سرمایه‌ای باید با خود بیاورد و چه سرمایه‌ای لازم است تا او بیاورد و اصلاً مناسب این ژانر هست یا نه. به نظرم "زالاوا" فیلمی است که ترکیب بازیگرانی را دارد که باید می‌شد و سرنوشت فیلم نیز همین بود.

چرا به سراغ زبان کردی و ساخت فیلم بومی رفتید؟

مسئله زبان برای فیلم خیلی مهم است. بخشی از آن تجاری است و بخش دیگر هنری و اتمسفری است، البته یک بخش دیگر نیز دارد و آن هم سلیقه کارگردان است. من اصالتاً کرد هستم و جنس ایده‌ای که سراغ من آمدم از فضای کردی بود. پدرم با زبان کردی برایم قصه را تعریف کرد و داستان از همان اتمسفر می‌آمد. بنابراین برای اورجینال بودن باید در این فضا فیلم ساخته می‌شد. علاقه من این بود که فیلم صد در صد کردی باشد چون اتمسفر و فرهنگ فولکلور سینمای کردی را دوست دارم. وقتی یک فیلمی زبانش کردی است با خود لباس، فرهنگ، زبان و دغدغه‌های آن قوم را نیز همراه می‌کند. اساساً به سینمای اقوام عقیده دارم و دوست دارم سینمای ایران متنوع از اقوام باشد. بلوچ، آذری، عرب‌های خوزستان، ترکمن‌ها، این رنگارنگی را دوست دارم و این ترسی که همیشه از بازار سرمایه وجود دارد که این سینما را دوست ندارد و برای آن پول نمی‌دهد یکی از دلایلی بود که برای من روند ساخت فیلم را طولانی کرد. به همین دلیل تا آخرین روزهای پیش‌تولید من همچنان دوست داشتم فیلم به زبان کردی ساخته شود و با نوید پورفرج و‌ پوریا رحیمی‌سام‌ و هدی زین‌العابدین دو ماه فشرده روی یادگیری زبان کردی سورانی کار کردیم. هم‌زمان از پورفرج خواستم تا فارسی با لهجه‌ کردهای‌کرمانشاه را هم تمرین کند تا اگر خواستیم فیلم را فارسی- کردی بسازیم آماده باشد. درنهایت با این استدلال که هنوز برای بیشتر مخاطبان تماشای فیلم با زیرنویس دشوار است و با هدف اکران گسترده و مؤثر تصمیم گرفتیم فیلم دوزبانه شود. کردی بودن فیلم علاقه شخصی من است و اساساً فضای فیلم می‌طلبید که رنگ‌آمیزی آوایی فیلم نیز متعلق به همانجا باشد. چون در غیر این صورت برای مخاطب باورپذیر نبود. ما فیلم اورجینالی داریم که مخاطب ایرانی باید به دیدن آن عادت کند، چرا که ما سرزمینی پر از تنوع اقوام و زبان‌ها و لهجه‌ها داریم و به‌ناچار باید روی آن کار کنیم و این نوع سینما را مخاطب باید ببیند و با آن آشنا شود.

چه طور شد که با همکاری دو نویسنده خانم این فیلمنامه را نوشتید؟

با آیدا پناهنده سال‌هاست که کار می‌کنم و ما فیلمسازی را با هم شروع کردیم، گام‌به‌گام پیش رفتیم و مسیر فیلمسازی را با هم طی کردیم. طرح اولیه فیلمنامه را با هومان فاضل صحبت کردم، او اولین کسی بود که طرح ناتمام و ایده را برایش مطرح کردم. یک سالی با هم کار کردیم و او درگیر پروژه شد و یکی دو سال بعد را نیز با آیدا پناهنده کار کردم. درنهایت این اواخر نیز با تهمینه بهرام همکار شدم که فیلمنامه تکمیل و به اینجا رسید.

زالاوا

 

آقای امیری، شما که خودتان فیلمنامه نویس هستید، چرا نویسندگان تمایلی به افسانه‌های بومی ندارند؟

یک مسئله اصلی سرمایه است که اساساً این تنوع فیلم‌ها تجربه شکست‌خورده دارند و فیلمسازان متخصص به سراغ این ایده‌ها نمی‌روند که فیلم خوب ساخته شود تا دیده شود و بازگشت سرمایه داشته باشد. یعنی خوبان و حرفه‌ای‌ترها به سراغ موضوعات فولکلور و متل‌های بومی نمی‌روند و تجربیات شکست‌خورده‌ای در این زمینه وجود دارد و اساساً فیلمی که با این موضوعات ساخته شود وسوسه‌برانگیز نیست. باید چند الگوی خوب داشته باشیم که در سینمای غرب بسیار زیاد است. آن‌ها با تکنیک خوب و بازیگران چهره ساخته می‌شوند، اما در سینمای ما این جذابیت وجود ندارد. بازیگران ما به‌محض اینکه فیلمنامه اینچنینی به دستشان می‌رسد می‌گویند این فیلم بومی است و در روستا می‌گذرد و فروش ندارد و قبول نمی‌کنند. لزوماً قصه‌ها در روستا نباید باشند و در شهر می‌تواند بگذرد اما اولین واکنش منفی را نسبت به این فیلم‌ها بازیگران دارند. یکی دو فیلم آخرم که در مقام نویسنده بودم به دلیل لهجه بازیگران پخش‌کنندگان می‌گفتند فیلم نمی‌فروشد و بازیگر باید لهجه تهرانی داشته باشد. اما ما این اصرار را داشتیم که باید لهجه در این فیلم باشد چرا که رنگ و امتیاز برای فیلم و فضا می‌ساخت.

فیلمسازی در شرایط کرونا و سختی‌های کار به چه شکل بود؟

کار تولید فیلم بسیار سخت بود، اما بر من بسیار آسان گذشت. تعداد زیادی بازیگر داشتیم که بازیگر فرعی بودند و نقش داشتد و صرفاً هنرور نبودند، بنابراین باید نزدیک هم می‌بودند و صحنه‌های طولانی داشتیم که بعضاً 30 روز باید در کنار هم کار می‌کردند، بنابراین دل‌نگرانی‌های زیادی داشتیم، اما در کردستان زمانی که وضعیت سفید بود کار را شروع کردیم و جزء خوش‌شانسی‌های من بود که در کنار عوامل درجه یک، کرونا هرچقدر دنبال ما دوید نتوانست ما را بگیرد و به‌موقع کار را به اتمام رساندیم و از این فضا به‌سلامت عبور کردیم. جشنواره فیلم فجر با تغییراتی مشهود است.

امسال با توجه به تغییراتی که در آیین‌نامه شکل گرفت، فیلم اولی‌ها این فرصت را یافتند تا در تمامی بخش‌ها بتوانند با سایر فیلمسازان رقابت داشته باشند. این اتفاق را تا چه اندازه مثبت ارزیابی می‌کنید؟

باید ابتدا از فیلم اولی‌هایی که سال‌های قبل در جشنواره فیلم فجر حضور داشتند تشکر کنم که فیلم‌هایشان درخشید و باعث شد نگاه به فیلم اولی‌ها عوض شود و این قانون تحت تأثیر همین روند برداشته شود تا فیلم‌های اول در همه بخش‌ها داوری شوند نه این که صرفاً در بخش بهترین فیلم اول رقابت وجود داشته باشد. فکر می‌کنم امسال رقابت جذاب‌تری شکل بگیرد، ضمن این که سینمای ما خیلی بزرگ و پهناور نیست. به لحاظ فنی افراد محدود هستند و همان عوامل از فیلمی به فیلم دیگر می‌روند و بسته به کارگردان و مدیریت فیلم‌ها یا نگاه هنری کارشان متفاوت می‌شود و حیف است که همان گروه متخصص به دلیل فیلم اولی بودن کارگردان قربانی شوند و زحماتشان دیده نشود. گرچه امروز فیلم اولی‌ها به دلیل شیوه تدریس، تحصیل و دامنه فیلم دیدن زیاد، بسیار تکنیکی هستند و مانند یک فیلم اولی بی‌تجربه نیستند. امروز آثار سروشکل خوبی دارند چرا که در فضای مجازی آموزش بیشتری دیده‌اند و رشد کرده‌اند. در نسل‌های قبل به دست آوردن اطلاعات صرفاً از طریق کتاب و فیلم بود، اما امروز فیلمسازان جوان می‌توانند با دانشی که دارند با کارگردانان باتجربه رقابت کنند و این اتفاق خوبی است که در جشنواره فیلم فجر امسال نگاه یکسانی به همه آثار وجود دارد. دوست دارم جشنواره بدون مردم برگزار نشود. چرا که من همیشه برای مردم فیلم می‌سازم و نفس به نفس مخاطب بودن و دیدن فیلم با مخاطب و دیدن واکنش او به فیلم برایم بسیار اهمیت دارد. این که تا چه اندازه توانسته‌ام مخاطب را تحت تأثیر قرار دهم برای من و سرگروهان فیلمم از طراح صحنه، گریم و فیلمبرداری مهم است. ما یک کار تیمی انجام دادیم که می‌خواهیم دیده شود. رقابت برای من امروز شعفی برنمی‌انگیزد، اما دوست دارم که مردم فیلم را ببینند و صرفاً فیلم برای داوران نباشد، من دوست دارم هزاران نفر فیلمم را ببینند و امیدوارم شرایطی فراهم شود تا فیلم دیده شود. شاید تعداد روزها و سالن‌ها افزایش داده شود و مردم بتوانند با فاصله‌گذاری اجتماعی و رعایت پروتکل‌ها فیلم را ببینند.

حالا که کارگردانی را نیز تجربه کردید، دوست دارید بیشتر در این فضا فعالیت داشته باشید یا در فضای فیلمنامه نویسی؟

کارگردانی بسیار راحت‌تر از فیلمنامه‌نویسی است. شما در مقام کارگردان یکسری سرگروه دارید که کارشان را انجام می‌دهند و کارگردانی برای من که با فیلمنامه‌نویسی و تدوین سینما را شروع کردم بسیار آسان‌تر است. از نظر من فیلمنامه‌نویس تنهای تنهاست و از هیچ، قصه می‌سازد و این بسیار رنج‌آور است. اما از سوی دیگر در موقعیت کارگردان، باید هرلحظه آماده پاسخگویی به همه را داشته باشید و مسئولیت همه کارها با شماست و اگر آمادگی لازم را داشته باشید و مسئولیت‌پذیر باشید می‌توانید به‌راحتی از پس کار برآیید.

و سخن آخر؟

"زالاوا" را ببینید، چون بعد از اینکه از سالن بیرون آمدید نمی‌دانید فیلم خوب دیدید یا نه!