سرویس سینمایی هنرآنلاین: مستند "آینه‌دار" به کارگردانی و تهیه‌کنندگی پویان کاظمی، در چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت حضور داشت و حالا در تازه‌ترین فرصت متقاضی حضور در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر شده است.

کاظمی در این مستند، زنی روبنده‌پوش را به نشانۀ نماد ملت ایران در طی قرون و اعصار برگزیده است و به گفت‌وگو با میرزا حسن کازرونی، عکاس‌باشی شیرازی عهد قاجار می‌نشاند و از خلال مکالمۀ این دو، صفحاتی از تاریخ شیراز در قرن گذشته را ورق می‌زند. مهدی احمدی، بابک کریمی، افشین هاشمی، حسین محجوب، علی عمرانی و شبنم مقدمی در "آینه‌دار" حضور دارند.

به بهانه حضور این فیلم در جشنواره فیلم فجر به سراغ پویان کاظمی رفتیم و با او درباره این مستند به گفت‌وگو نشستیم.

آقای کاظمی، به‌عنوان نخستین سؤال درباره چگونگی شکل‌گیری ایده مستند "آینه‌دار" بگویید؟

ایده اولیه این فیلم بر اساس عکس‌هایی که از اولین عکاس در شیراز گرفته شده یعنی میرزا حسن کازرونی شکل گرفت. زمانی که سال ۸۴ با کتاب "به یاد شیراز" منصور صانع آشنا شدم دوست داشتم فیلمی دراین‌باره بسازم. اما سال‌ها طول کشید تا این فیلم ساخته شود.

دلیل این دیر به ثمر رسیدن فیلم چه بود؟

 از سال ۸۴ تا ۹۸ خیلی به دنبال ساخت فیلم نبودم، درواقع در آن زمان صرفاً جرقه ساخت فیلم در ذهنم زده شده بود. با توجه به عکس‌های کتاب "به یاد شیراز" و تماشای فیلم "اسکله" کریس مارکر، فکر می‌کردم می‌توانم از شیراز قدیم نیز فیلمی بسازم که بتواند بخشی از تاریخ را به نمایش بگذارد. اما عملاً در آن زمان امکان‌‎پذیر نبود. بنابراین در این مدت چند فیلم کوتاه و مستند بلند ساختم. مستند "باد در باغ نظر" را سال ۹۲ کارگردانی کردم و کارهای دیگری مانند ترجمه انجام دادم. به‌طور قطع از سال ۹۵ مجدد به فکر ساخت این فیلم افتادم و سال ۹۷ تولید فیلم را آغاز و سال ۹۹ به اتمام رساندم.

عمدتاً کارهای مستند از این جنس که نیازمند بازسازی هستند، روند کاری سختی دارند، در طی مدت تولید و یا پژوهش با چه مشکلاتی مواجه بودید؟

ازلحاظ تولید و به دلیل این که عوامل حرفه‌ای پای کار بودند مشکلی نداشتیم، ازنظر پژوهشی نیز یک سالی را صرف پژوهش کردیم، پژوهشی که می‌توانم بگویم تیم فرهنگی یک شهر، پشت آن بودند. تمام عکس‌هایی که نیاز داشتیم در اختیار ما گذاشته شد. حتی منابع خطی و آرشیوهای شخصی به دست ما رسید و به‌عنوان اشیا صحنه نیز از آن‌ها استفاده کردیم. می‌توانم بگویم نقطه قوت فیلم ما این بود که به‌شدت به من کمک شد و مشکلی از این بعد نداشتم، به‌ویژه دوستانی که در مرکز کتابخانه و اسناد ملی شیراز حضور داشتند بسیار با ما همراه شدند، دکتر کوروش کمالی سروستانی رئیس مرکز سعدی‌شناسی نیز یاور و همراه ما بود، اما در بخش تولید مشکل داشتیم به این دلیل که کار بازسازی داشت و وقتی اسم مستند می‌آید، همه فکر می‌کنند باید مطابق با قالب‌های ذهنی که دارند کار ساخته شود. مثلاً اغلب فکر می‌کنند برای ساخت فیلم مستند به یک دوربین و یک دیوار نیاز است تا اثری مستند تولید شود، درحالی‌که ما کاملاً فضا را بازسازی کردیم و فیلم را ساختیم که روند تولید تا پشت سر گذاشتن مراحل فنی حدود دو سال به طول انجامید.

مستند آیینه دار (6)

چرا عنوان "آینه‌دار" را برای فیلم انتخاب کردید؟

عنوان فیلم به کلیت فیلم ربط دارد و بی‌ربط نیست. ضمن این که آینه‌دار به خود فیلم و کار عکاس مرتبط است و کلمه‌ای است که در اشعار حافظ نیز دیده می‌شود. درواقع آینه‌داری در گذشته یک شغل بوده است و ازآنجایی‌که همه مردم دسترسی به آینه نداشتند، آینه‌دار کسی بود که آینه را در شهر می‌چرخاند و مردم برای تماشای خود در آینه به او پول می‌دادند. از سوی دیگر آینه در عکاسی نیز نقش بسزایی دارد، بر همین اساس این عنوان را برای فیلم انتخاب کردم.

با توجه به این که فیلم در برهه‌ای از تاریخ روایت می‌شود آیا می‌تواند با مخاطب امروز ارتباط برقرار کند؟

قصه در دوره قاجار شروع و تمام می‌شود. به نظرم همیشه وقتی فیلمی در مورد گذشته ساخته می‌شود باید خروجی و پیامی برای امروز هم داشته باشد و با مخاطب امروز ارتباط برقرار کند.

با مخاطب خارجی چطور؟

به نظرم "آینه‌دار" واقعاً یک فیلم ایرانی است با فضای ایرانی و هدف اصلی آن نیز مخاطب ایرانی است. به لحاظ بصری چشمگیر است، اما چطور زیرنویس شود و پیوند کلمات و تصاویر چگونه پیش برود که مخاطب خارجی را نیز درگیر خود کند، هنوز نمی‌دانم. چند بار تلاش کردیم، اما هنوز آن‌طور که باید جوابی نگرفته‌ایم.

فیلم شما در چهاردهمین جشنواره فیلم مستند سینما حقیقت حضور یافت و به شکل آنلاین به نمایش درآمد، فکر می‌کنید جشنواره چهاردهم با توجه به شرایط موجود چگونه بود و آیا کیفیت خوبی داشت؟

 فیلم یک اتفاق صوتی و تصویری است. وقتی ایثار می‌کنید که به شکل آنلاین نمایش داده شود ازآنجایی‌که هیچ‌گونه امنیتی برای حفظ آن وجود ندارد، ریسک است. فیلم من ازنظر صوتی و تصویری بسیار زمان صرف ساخت آن شده است و تلاش کردیم به‌گونه‌ای ساخته شود که در سالن سینما دیده شود. صدای فیلم سیستم دالبی پنج به یک است و بخش مهمی از روایت و حالاتی که به تماشاچی القا می‌کنیم با صداست که به شیوه اکران آنلاین، این اتفاق کاملاً از دست می‌رود. ازآنجایی‌که همه جهان درگیر ویروس کرونا شده است و حیات و هستی همه افراد را این ویروس به هم ریخته است، چاره دیگری غیر از نمایش آنلاین در جشنواره وجود نداشت، اما از جشنواره سینما حقیقت به‌شدت انتقاد دارم. چرا که در بخش داوری به‌شدت آماتوری و غیرتخصصی رفتار شد. این که داوری با جهان یک فیلم ارتباط برقرار نمی‌کند، دلیل بر این نمی‌شود که به سایر بخش‌ها توجه نکند و بخش‌های فنی را نادیده بگیرد و کل فیلم را بایکوت کند. اگر فیلم من مستند نیست و داستانی است، چرا هیئت انتخاب جشنواره آن را به‌عنوان یک فیلم مستند قبول کرده است. یک فیلم یا خوب است یا بد، این که از چند فیلتر گذشتیم تا درنهایت به بخش مسابقه رسیده‌ایم کار سختی است، اما نمی‌دانم چرا به‌محض این که کلمه بازسازی پیش می‌آید به آن برچسب داستانی می‌زنند! این ضعف دبیر جشنواره بود که هیئت انتخاب و هیئت داوری صرفاً به فیلم‌های اجتماعی جایزه دادند و کسی که درباره تاریخ یا حیات وحش و گونه‌های دیگر مستند حرف زده بود، به او فرصت دیده شدن ندادند. به نظرم در جشنواره سینما حقیقت جفای بزرگی به برخی آثار شد. مشکل جشنواره امسال آنلاین برگزار کردن آن نبود، بلکه داوری بود که اصلاً ترکیب درستی نداشت، باید ترکیبی از جوانان و پیشکسوتان در هیئت داوری انتخاب می‌شدند.

مستند آیینه دار (4)

اما جشنواره فیلم فجر برخلاف سال‌های گذشته، امسال در بخش مستند بر تعداد آثار افزوده است. فکر می‌کنید این افزایش تعداد آثار می‌تواند حس رقابت را میان فیلمسازان بیشتر کند؟

در گذشته چهار جایزه در این بخش اعطاء می‌شد که به بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین پژوهش و بهترین دستاورد هنری تعلق می‌گرفت، اما در حال حاضر تبدیل به یک جایزه شده و این رقابت را میان فیلمسازان جدی‌تر می‌کند. جشنواره فیلم فجر بالاترین سطح سینمای ایران است و هر فیلمسازی به این برچسب نیاز دارد. قطعاً حضور در فجر برای ما جای بیشتر و فضای بیشتری برای کارهای بعدی ایجاد خواهد کرد.

برای پخش جهانی فیلم برنامه‌ای دارید؟

واقعیت این است که نمی‌دانم فیلم قابلیت پخش جهانی دارد یا نه؛ چون بخشی از تاریخ شیراز و ایران را روایت می‌کند و انقلاب مشروطه را نیز در برمی‌گیرد، بنابراین نمی‌دانم برای مخاطب خارجی تا چه اندازه این روایت تاریخی جذابیت دارد. البته که مخاطب داخلی نیز از تاریخ و فرهنگ خود دور شده است و مخاطب ایرانی هم که به آفت اطلاعات سهل‌الوصول عادت کرده است، سخت به تماشای آثاری ازاین‌دست می‌نشیند، اما همان‌طور که گفتم در بخش بین‌الملل باید زیرنویس مناسب را پیدا کنیم و بعد برای آن فکر کنیم که در جشنواره‌های خارجی حضور داشته باشد یا نه. در حال حاضر با چند پخش‌کننده بین‌المللی مذاکراتی داشتیم که منتظر نتیجه هستیم.

و سخن آخر؟

امیدوارم هرچه زودتر این دوران تمام شود و فیلم‌ها در شرایط مناسب و در سالن سینما برای مخاطبان خود به نمایش درآیند. این فیلم متعلق به گروه هنر و تجربه است و امیدوارم که به‌زودی بتوانیم شاهد حضور مخاطبان در سالن‌های سینما باشیم.