سرویس سینمایی هنرآنلاین:  بیشتر مردم آنچه از افغانستان در حافظه خود دارند مواردی است که به جنگ مربوط می‌شود زیرا افغانستان از زمان تاسیس تاریخی سراسر جنگ داشته است اما این همه ماجرا نیست. یک بررسی ساده از رسانه‌های فعال در افغانستان نشان می‌دهد، تلویزیون‌های بسیاری در همین کشور جنگ زده، فقیر و آسیب دیده فعالیت دارند، آن هم از کشورهای پیشرفته اروپا و آمریکا. از شبکه‌های زنده خبری گرفته تا تلویزیون‌هایی که به پخش فیلم و سریال اقدام می‌کنند. حتی شبکه‌های داخلی آمریکا که برنامه‌هایشان را به مردم خود ایالات متحده می‌فروشند به راحتی و رایگان اقدام به پخش برنامه برای مردم افغانستان می‌کنند. برخی به صورت دوبله شده و برخی به صورت زیرنویس.

کشوری که از هر صنعت و فناوری تاکنون محروم مانده بود، اینک به یُمن دلارهای غربی و عربستانی ده‌ها شبکه داخلی دارد که برای مردم افغانستان و به زبان و گویش‌های مختلف محلی برنامه‌سازی می‌کنند، اما بر اساس فرهنگ صاحبان همان دلارها.

انبوه این رسانه‌ها انسان را به شک می‌اندازد؛ مگر در افغانستان چه خبر است که نیازمند این فعالیت گسترده رسانه‌ای است. آن هم کشورهایی که فاصله بسیاری هم با مرزهای افغانستان و هم با فرهنگ آن دارند. قطعا نکته‌ای در میان است که هزینه ایجاد رسانه یا انتقال امواج ماهواره‌ای برای کشوری دیگر با فرهنگی بیگانه را اقتصادی و منطقی نشان می‌دهد. 

مسئله دقیقا به همین فرهنگ بازمی‌گردد. فرهنگ مهم‌ترین مسئله‌ای است که رسانه‌های دیگر کشورها را به افغانستان آورده است. اگر بتوان فرهنگ این کشور را تغییر داد می‌توان از آن به عنوان کلیدی برای باز شدن فرهنگ کشورهای همسایه‌اش استفاده کرد. این کشور در منطقه ای راهبردی قرار دارد که از یک طرف به جنوب آسیا (هند، کشمیر و پاکستان)، از شمال به آسیای مرکزی،  از شرق به منطقه کشمیر و سین کیانگ اویغور در چین و از غرب به ایران مربوط است.

نکته جالب وجود ارتباطات قومیتی با همه این کشورهای همسایه است؛ مردم ازبک، تاجیک، ترکمن، بلوچ، پشتو، اویغور و... در  افغانستان زندگی می‌کنند. در نتیجه هر تغییر عمده‌ای در این کشور محصور در میان مناطق متفاوت می‌تواند در همه مناطق همسایه‌اش تاثیرگذار باشد.

کشورهایی که رسانه‌های خود را به افغانستان گسیل کرده‌اند یا هزینه راه‌اندازی رسانه‌های افغان را با فرهنگ وارداتی تامین می‌کنند به آینده‌ای می‌اندیشند که بتوانند از مردم این کشور خرده فرهنگ‌هایی مشابه خود بسازند که در کشورهای همسایه بازتاب داشته باشد.

آی فیلم دو که چهارمین کانال شبکه آی فیلم بوده و اسفند 1396 برای مردمان فارسی زبان افغانستان، تاجیکستان و آسیای میانه و ... راه‌اندازی شد، باید در برابر موج تبلیغات ضدایرانی شبکه‌های سعودی، اماراتی و  TRT   ترکیه،  BBC  انگلیس در شرق مرزهای ایران مقاومت کند. اما این حداقل تاثیری است که این شبکه می‌تواند داشته باشد.

زمان آن فرا رسیده تا با گسیل نیروهای رسانه‌ای کشورمان این گسل بزرگ که در جغرافیای ما و همسایگان‌مان ایجاد شده را به فضای همکاری فرهنگی بین ملت‌ها تبدیل کنیم. از این رو باید آی فیلم 2 تقویت شود و بر ابعاد رسانه‌ای و تنوع برنامه‌هایش افزوده شود.

تاسف انگیز است که کشورهایی دور دست و حتی دولت‌هایی مانند ترکیه و عربستان که فاقد هر گونه تشابه زبانی با افغانستان هستند، اقدام به راه‌اندازی رسانه‌های مختلف به زبان فارسی کرده‌اند آن هم در منطقه‌ای که بیشترین شباهت تاریخی و فرهنگی را با ایران دارد و هنوز برخی به هزینه کردن در بخش فرهنگ برون مرزی اعتراض دارند.

بخش خوب ماجرا استقبالی است که از راه‌اندازی شبکه آی فیلم در افغانستان شده است. هر چند بیشتر برنامه‌های آن در شبکه‌های داخلی صدا و سیما تولید شده و طبعا دور از مقتضای روز مردم تاجیک و پشتو است اما همان هم غنیمتی است.

شاید با اضافه شدن آگهی‌های تبلیغاتی به این شبکه دو مزیت جدید ایجاد شود؛ اول، بر رشد میزان صادرات کشورمان اضافه شود و همکاری‌های اقتصادی دو کشور ارتقا یابد. دوم، با تقویت بنیه مالی شبکه آی فیلم 2 هزینه ساخت برنامه‌های مختص افغانستان و تاجیکستان فراهم شود.

نکته خوب ماجرا وجود زبان مشترک میان دو  کشور است، در نتیجه شبکه آی فیلم 2 در صورت تمایل می‌تواند هم از آگهی‌های شرکت‌های ایرانی، هم شرکت‌های افغانستانی و تاجیکستانی بهره‌مند شود. در آن صورت باید امیدوار بود که بُرد مفید برنامه‌های فرهنگی این شبکه تضمین شده است.

 ساخت فیلم و سریال مشترک از دیگر اقداماتی است که با یک پشتوانه خوب مالی می‌توان در دستور کار قرار داد تا آنچه در قرن‌های اخیر از ژئوکالچر ایران غصب شده را با یک اتصال فرهنگی – سرزمینی فراسوی مرزهای سیاسی برقرار سازیم.

فراموش نکنیم در جهانی زندگی می‌کنیم که هر ملتی به واسطه فعالیت‌های فرهنی دولت خود در صدد همسان‌سازی‌ فرهنگی و یافتن دوستان جدید است و اتصال سرزمین با همسایگان بخش عمده این راهبردی مهم ملی بسیاری از کشورهاست. نباید از اتصال سرزمین با وجود مرزهای سیاسی مشخص غافل بود.