سرویس سینمایی هنرآنلاین: روز گذشته بخش اول گفت‌وگوی خبرنگار هنرآنلاین با امین انتشاری متخصص جلوه‌های ویژه بصری منتشر شد (اینجا). بخش دوم و پایانی این گفت‌وگو بیشتر به مشکلات این صنف اختصاص دارد.

انتشاری در این مصاحبه از تحریم‌ها و تأثیراتی که بر فضای سینمای ایران گذاشته است سخن گفت. این که به دلیل وجود تحریم‌ها هنرمندان و متخصصان ایرانی نیروی کار ارزان‌قیمت محسوب می‌شوند در حالی که کارشان از نظر کیفیت با خارج از کشور تفاوتی ندارد. با ما همراه باشید:

از چه زمانی و چطور وارد عرصه سینما شدید؟

با تبلیغات شرکت‌هایی چون ایرانسل، داروگر، کفش ملی کارم را آغاز کردم؛ در آن زمان آژانس‌های تبلیغاتی به ما سفارش می‌دادند و ما این کار را انجام می‌دادیم. درواقع برخی از این آژانس‌ها کارشان مثل دلالی است چون طراح نیستند و تنها سفارش‌گیرنده کار از سوی شرکت هستند که متأسفانه کار به نام آن‌ها به ثبت می‌رسد. من با همین شیوه به سینما ورود کردم ولی نام من در هیچ‌یک از این فیلم‌ها در ابتدا به ثبت نرسید. این فقط مشکل من به‌تنهایی نیست و بسیاری از جوانانی که می‌خواهند وارد این عرصه شوند با این مشکل مواجه‌اند. بعد از آن نیز "چهارراه استانبول" مصطفی کیایی، "بی‌صدا حلزون" بهرنگ دزفولی‌زاده و" آمین" کار برادران تراب بیگی در سینما و "عصر جدید" احسان علیخانی در تلویزیون را رسماً و به شکل جدی کار کردم و به نام خودم ثبت شد. پس از این تجربیات، ترجیح دادم به سراغ آثار خارجی بروم و با آن سو نیز همکاری داشته باشم، همان‌طور که بسیاری از دوستان من به دلیل مشکلاتی که در سینمای ایران وجود دارد ترجیح می‌دهند با شرکت‌های خارجی و حتی حاشیه خلیج فارس کار کنند تا با مشکلات اینچنینی مواجه نشوند. ضمن این که به دلیل بحث دلار ما برای آن‌ها نیروی ارزان‌قیمت محسوب می‌شویم.

یعنی برای کشورهای عربی هم ما نیروی ارزان هستیم؟

بله، سریال‌های شبکه HBO یا شبکه‌های اینچنینی برای این که هزینه تولیدشان پایین بیاید این کار را انجام می‌دهند و در کشورهایی مثل ما این اتفاق رقم می‌خورد. با وجود این که منع فعالیت دارند، اما این کار را انجام می‌دهند به این دلیل که هزینه‌ها کمتر می‌شود. کشورهایی هستند که به این شکل فعالیت دارند به‌طور مثال یکی از کارهایی که ما در بخش جلوه‌های ویژه انجام می‌دهیم روتوسکوپی است که کار سخت و فرسایشی است و زمانی که از پرده آبی و سبز استفاده نمی‌شود باید بنشینید و فریم به فریم 24 تصویر را دوربری کنید و اشکالاتش را برطرف کنید، که حرکت و بازی نیز در آن وجود دارد. همین کار در فتوشاپ و برای عکس، یک کار فرسایشی است که حالا شما باید در قالب فیلم این کار را انجام دهید. گروه‌هایی در هند تشکیل شده است که این کار را انجام می‌دهند و کشورهایی مثل انگلیس، امریکا و اروپا برای روتوسکوپی پروژه‌هایشان را به هندی‌ها می‌سپارند، چرا که هم خوب کار می‌کنند و هم نیروی ارزان‌قیمتی هستند. مثلاً پولی که من باید به تومان به نیروی خودم به‌عنوان دستمزد برای این کار باید بپردازم، بسیار بیشتر از دستمزدی می‌شود که برای این کار به هندی‌ها پرداخت می‌کنم و مقرون به‌صرفه‌تر است. یا در بخش رندر ما کار "عصر جدید" را به روسیه دادیم، چون در این بخش تعدد اثر دارند بنابراین هزینه کمتری دریافت می‌کنند. از سوی دیگر پروژه‌های خارجی هم پول خوبی می‌دهند و هم سر زمان این کار را انجام می‌دهند. تنها ایراد این است که نام شما در آن اثر به ثبت نمی‌رسد.

چطور این کار انجام می‌شود چون هر لحظه ممکن است از این اعتماد سوءاستفاده شود و به‌راحتی کل پروژه لو برود؟

این اتفاق رخ نمی‌دهد چون لایه‌لایه این محصول به دست شما می‌رسد و چیزی ندارید که بخواهید برایش ادعا کنید. نکته بعدی این است که متصل به سرور آن‌ها هستید و تمام دیتا روی آن سرور است. متأسفانه به‌اندازه‌ای تجربیات بد در سینمای ایران بالا بوده که بسیاری از بچه‌های فعال در این عرصه تن به این کار داده‌اند و از این طریق ارتزاق می‌کنند. خود من بعد از فیلم "بی‌صدا حلزون" بار دیگر ترغیب شدم تا در سینمای ایران کار کنم چون معتقدم مخاطب ایرانی این حق را دارد که برود و با تصاویر خوب در سینما مواجه شود.

بخشی از این دل‌زدگی شما به این برمی‌گردد که در سینمای ایران پیشنهادی نیست. از این جهت که ژانری در سینمای حال حاضر نداریم که نیازمند این اتفاق باشد. فیلم‌های کمدی تکلیفشان روشن است و فیلم‌های اجتماعی نیز عمدتاً به‌اندازه‌ای با بودجه اندک در حال تولید هستند که دیگر به استفاده از جلوه‌های ویژه بصری فکر نمی‌کنند. این روی کار شما اثر می‌گذارد؟

بله بسیار زیاد، اتفاقاً تمام فیلم‌های حال حاضر سینما از جلوه‌های ویژه بصری استفاده می‌کنند، اما در بخش پاک‌سازی که در ابتدای صحبتم به آن اشاره کردم. در بحث جلوه‌های ویژه بعد از چند سال فیلم "مسخره‌باز" در سینمای ایران تولید شد که به هر طراح جلوه‌های ویژه اگر یکی از این کارها سفارش داده شود، تمام است. بچه‌های جواد مطوری و جعفر دشتی‌نژاد برای این فیلم سنگ تمام گذاشتند و با کیفیت عالی و استاندارد بالا کار را ارائه دادند و هرچقدر این کارها ارتقا پیدا کند، به نفع ماست. چون آن عده‌ای که کار بلد نیستند حذف می‌شوند و این خوب است. متأسفانه کار حرفه‌ای در این زمینه پیشنهاد نمی‌شود عده‌ای که کار بلد نیستند در این حوزه مشغول به کار شده‌اند اما یکسری فیلمنامه‌ها در حال نگارش هستند که قرار است برای خودشان یک "مسخره‌باز" باشند. اگر کارگردان از همان ابتدا برود و از یک طراح جلوه‌های ویژه بصری در کنار خود بهره بگیرد تا از همان زمان نگارش فیلمنامه حضور داشته باشد، می‌تواند اتفاقات خوبی را در سینمای ایران رقم بزند.

امین انتشاری

این که طراح جلوه‌های ویژه از ابتدا و حتی در زمان نگارش در کنار تیم تولید قرار گیرد تا چه اندازه می‌تواند در تولید یک اثر خوب تأثیرگذار باشد؟

زمانی که من می‌خواهم درباره کار تضمین بدهم به تهیه‌کننده و کارگردان دو نکته را می‌گویم. داشتن یک زمان معقول فارغ از بحث زمان و هزینه‌ها؛ یعنی اگر می‌خواهید کار با یک کیفیت عالی ارائه شود از زمان فیلمنامه پیش‌تولید من در کنار گروه تولید باشم و بتوانم استوری برد بزنم و حتی در زمان دورخوانی‌ها نیز باید حضور داشته باشم و استوری برد بزنم و تغییرات احتمالی را بدانم. دوم این که من به‌عنوان مسئول جلوه‌های ویژه سر صحنه باشم به این دلیل که سرخود نروند از پرده آبی یا سبز استفاده کنند و بعد از من بخواهند که برایشان یک کار خارق‌العاده انجام دهم. عمدتاً کارگردان‌ها به ما رجوع می‌کنند و می‌گویند "یک کاریش بکن" این جمله را این‌قدر شنیدیم که بسیار عجیب شده است. از ما می‌خواهند مثلاً پلان فیلمی که در تابستان فیلمبرداری شده است را تبدیل به یک روز سرد برفی زمستانی کنیم در حالی که مثلاً بازیگر لباس آستین‌کوتاه پوشیده است، می‌شود این کارها را با جلوه‌های ویژه انجام داد، اما هزینه آن از هزینه آفیش مجدد و فیلمبرداری دوباره قطعاً بیشتر خواهد شد. جلوه‌های ویژه بصری امروز در سینمای ایران بیشتر تبدیل به یک کار راه‌انداز شده است تا این که خلق کند.

این ضعف در فیلمنامه است؟

فیلمنامه‌های زیادی در این ژانر نوشته می‌شود و نویسندگان خوبی هم داریم اما از آن‌ها استفاده نمی‌شود. معمولاً در ژانر وحشت، پلیسی، کودک و نوجوان یا فانتزی فیلمی ساخته نمی‌شود چون هنوز مدیوم‌های خودمان را نشناخته‌ایم. اگر ما ترس خودمان را بشناسیم فیلم ترسناک ایرانی شکست نمی‌خورد. یا در فانتزی و فیلم کودک سعی می‌کنیم ادا دربیاوریم. چرا "دزد عروسک‌ها" اثر موفقی است؟ چون مخاطب ژانر خود را شناخته بود. اما بعدها کارهای کودکی که ساخته شد به دنبال ادای کارهای کودک خارجی بودند و همین باعث شد که در گیشه شکست بخورند. ما در سینمای خودمان ژانر علمی تخیلی نداریم و چون مخاطب بارها و بارها از آن بهترش را دیده است دیگر از فیلم‌های ایرانی در ژانرهای مختلف استقبال نمی‌کند.

مخاطب امروز دسترسی راحت‌تر و آسان‌تری به فیلم‌های خارجی دارد و به همین دلیل در جایگاه مقایسه قرار می‌گیرد و کارهای ایرانی را دیگر نمی‌بیند.

در سریال "ترور خاموش" ما به شکل مشترک کار کردیم، من در پنج روز دو پلان از انفجار ماشین کرولا 2007 کار کردم که یکی سه‌بعدی بود و یکی مچ کات... کیفیت هم معقول بود و از استانداردهای لازم برخوردار بود و قابل قبول درآمد. این را نمی‌گویم که من خیلی کارم درست است، من می‌گویم کارگردانان عزیز بگردند متخصص کار بلد پیدا کنند و از ابتدا او را در کنار خود داشته باشند و بگویند که چه چیزی را می‌خواهند. سکانس‌های جلوه‎‌های ویژه بصری را دکوپاژ کنند و بتوانند به یک کار خوب و معقول برسند. بچه‌های این عرصه با دستمزدهای بسیار کم کار می‌کنند و کیفیت خوبی هم ارائه می‌کنند چون انگیزه بالایی برای کار دارند، اما متأسفانه استفاده از این عنصر در سینما هنوز جا نیفتاده است.

"بی‌صدا حلزون" تا چه اندازه همکاری داشتید؟ کار کردن با کارگردانی که خودش سال‌ها عکاس بوده چطور بود؟

بهرنگ بسیار جزئی‌نگر است و کار با او بسیار عجیب و جالب بود. ما قرار نبود از ابتدا این حجم از جلوه‌های ویژه بصری داشته باشیم. اما از ابتدا در کنار گروه قرار گرفتیم و این اتفاق خوبی بود. ابتدا تنها قرار بود برای یک سکانس در لوکیشن مقدار کمی آب باشد و ما با جلوه‌های ویژه بصری آن را قدرت ببخشیم، اما در زمان فیلمبرداری اجازه این که آب در لوکیشن وارد شود ندادند و در پیش‌تولید قرار شد که بخش آب را من بسازم. در زمان فیلمبرداری ارتباطات تصویری که دو کاراکتر ناشنوا با هم دارند با وجود تمریناتی که داشتند اما چون در کنار هم نبودند و باید همه چیز سینک می‌شد، از سوی دیگر رنگ گوشی در لنز دوربین هماهنگ نمی‌شد و ارتباطات تصویری و مانیتورینگ‌ها و تقویت اتفاقاتی که درصحنه می‌افتاد توسط تیم جلوه‌های ویژه بصری انجام شد و تجربه خوبی برای ما بود.

علاوه بر این فیلم که آماده اکران است، فعالیت‌های جدیدتان چگونه است؟

فیلمنامه‌هایی پیشنهاد شده اما قطعی نیست.

و سخن آخر؟

 اگر کارگردانان به سمت فیلم‌های چالش‌برانگیز بروند می‌توانم بگویم آن‌قدر بچه‌های این بخش حرفه‌ای، شریف، علاقمند و دغدغه‌مند به سینما هستند که به جرات می‌گویم کاری با کیفیت ارائه می‌دهند. دستمزد بچه‌های این حوزه بسیار متغیر است و متأسفانه رقم آن بسیار اندک. هزینه رندر بسیار سخت محاسبه می‌شود و خیلی کم پیش می‌آید که تهیه‌کننده بخش سخت کار را جدا محاسبه کند و دستمزدش را پرداخت کند. خود جلوه‌های ویژه بصری پیش‌تولید، تولید و پسا تولید دارد که اگر سه‌بعدی باشد شرایط پیش‌تولیدش بسیار بیشتر است چون طراحی و دیزاین آن را هم در برمی‌گیرد. رندر کردن بر اساس گیگاهرتز محاسبه می‌شود و از ابتدا نمی‌توان تخمین قیمت زد. به همین دلیل در بحث قرارداد بسیار ناچیز دستمزد پرداخت می‌شود، اما در چنین شرایطی بچه‌ها با انگیزه کار می‌کنند و از دل و جانشان مایه می‌گذارند. در شب‌های جشنواره ما ساعتی کار نکردیم و شبانه‌روز وقت گذاشتیم تا کارها به سرانجام برسند.