سرویس سینمایی هنرآنلاین: بابک نبی‌زاده یک کارگردان فیلم اولی است که با فیلم "اقیانوس پشت پنجره" در سی و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان حضور دارد.

قصه این فیلم در جزیره‌ای دورافتاده و بسیار زیبا و مردمانی که زندگی سختی دارند رخ می‌دهد. برهان نوجوان باهوش روستایی، برای معرفی جزیره و خانواده‌اش تصمیم جالبی می‌گیرد. او گروهی را جمع می‌کند، به نقاط دیدنی جزیره می‌رود و برای توریست‌های خارجی موسیقی و نمایش اجرا می‌کند. زندگی او رونق می‌گیرد و توریست‌های بیشتری به جزیره می‌آیند؛ اما یک مشکل بزرگ در راه است... این فیلم را سید جلال چاوشیان تهیه کرده و حدیثه کرمی، جعفر قاسمی، مهران مظفری، بهرام کمیجانی، محمد آزادی، حسین قنبری، در آن به ایفای نقش می‌پردازند.

نبی‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره نحوه شکل‌گیری ایده فیلم بیان کرد: من برای ساخت یک کار مستند که هیچ‌گاه به سرانجام هم نرسید، در مرحله تحقیق و نگارش باید به ادارات، نهادها و ارگان‌های خصوصی و یا دولتی وارد می‌شدم. جالب بود، برای جمع‌آوری یک مطلب ساده یا یک مصاحبه در خصوص یک ایده یا یک موضوع کاملاً تخصصی مجبور بودم به درد دل‌ها یا موضوعات کاملاً بی‌ربط به موضوع تحقیق خودم گوش کنم که از سوی یک مسئول یا یک کارشناس برایم روایت می‌شد. چند ماه گذشت و متوجه شدم چقدر درد دل و چقدر خاطره و آرزو و تخیل ضبط کرده‌ام که هیچ ربطی به موضوع اصلی کارم ندارد. از سویی در جریان بارها رفت‌وآمد به یک محل یا یک ارگان یا یک سازمان، با کاستی‌ها و ضعف‌های فاحشی روبرو بودم که واقعاً در تناقض با فرمایشات یا تخیلاتی بود که از سوی مسئول، رئیس یا مدیر همان سازمان می‌شنیدم. همین ماجرا من را مجبور به مطالعه چند کتاب در حوزه  روانشناسی کرد. بعدها متوجه شدم تمام این نابسامانی‌ها و این درد دل‌های شخصی و تمام آن ضعف‌های ساختاری در مسئولیت آن افرادی که موضوع تحقیق من بودند ممکن است ریشه در کودکی ناقص آن افراد داشته باشد، ریشه در منویات، آرزوها و تخیلات سرکوب‌شده دوران کودکی‌شان، از این رو وظیفه خودم دانستم اثری بنویسم درباره کودکی که رؤیاها و آرزوهایی دارد که در مواجهه با جامعه‌ مسیرش اساساً با جریان تمایلات و خواسته‌های او متفاوت است.شخصیت‌هایی مانند مادر، ناخدا، یعقوب لنج‌ساز، معلم، دانش آموزان کلاس، کرکی، مرد سمسار و حتی آن دو مرد خانه بدوش، نمایندگانی از همین جامعه هستند.

اقیانوس پشت پنجره

او در ادامه درباره فضای این فیلم گفت: در فیلم متوجه می‌شویم که برهان مانند هر نوجوان دیگری، خواسته‌ها و آرزوهایی دارد، آرزومندی  که درواقعیت متجلی می‌شود، اما گاه ریشه در تخیل یا رؤیاپردازی افراد دارد. از آنجا که برهان یک دوران گذار از سن حساس کودکی یا نوجوانی به جوانی را طی می‌کند، به‌واسطه دغدغه‌ نبود پدر و برای کمک به مادر و نجات خانواده کوچکش، باید وارد جامعه‌ای بشود که تاکنون از منظر دیگری با آن روبرو بوده است.  همین رودررویی تازه او را متوجه می‌کند که آنچه انسان در تخیلات خود می‌پروراند، چندان قرابتی با دنیای مادی و درواقعیت محیط پیرامون و در جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، ندارد و همین استیصال است که برهان را در مسیر رشد قرار می‌دهد.در این فیلم برهان به‌عنوان نماینده قشر نوجوان با گروه‌های مختلفی روبه‌رو می‌شود. درواقع این فیلم در ارتباط با فضای میان رؤیا و واقعیت در سنین نوجوانی است و سعی کردیم در بافت رئال  این فضا را اجرا کنیم که تلفیق بسیار سختی بود و تفهیم آن برای مخاطب کودک نیز کار را سخت‌تر می‌کرد، اما به نظرم اتفاق خوبی افتاده و بچه‌ها می‌توانند بفهمند که الزاماً همه آنچه در ذهن و رؤیا دارند به واقعیت نمی‌رسد و برهان نیز در روند داستان به این تکامل می‌رسد.

نبی‌زاده همچنین درباره رده‌بندی سنی که برای این فیلم در نظر گرفته شده است و قابل فهم بودن آن برای این گروه سنی توضیح داد: ما رده سنی نوجوان یعنی سنین بین 9 تا 14 سال را در نظر گرفتیم و موضوع اساساً در راستای زمان بلوغ پسربچه‌هاست و علاوه بر این بلوغ جسمی، بلوغ ذهنی را نیز مدنظر قرار دادیم. در مبانی روان‌شناختی یکی از پرچالش‌ترین رده‌های سنی بخصوص برای پسرها، نوجوانی است و سنین بسیار تعیین‌کننده‌ای در آینده آن‌هاست که روی موقعیت اجتماعی و آینده آن‌ها تأثیر دارد. اخلاق و رفتار تأثیرگذار هستند و مهم‌ترین دوران زندگی هر انسانی را نیز سنین بلوغ شکل می‌دهد. پسران به‌شدت در این سنین ذهنشان درگیر است و آماده دریافت کردن همه چیز هستند و بارور شدن این ذهنیت بر عهده پدرها و مادرهاست که باید بسیار در این سنین مراقب فرزند خود باشند، چرا که همان‌طور که گفتم ذهنیتشان در سنین نوجوانی شکل می‌گیرد. ضمن این که سن بلوغ گذر از دورانی به دوران دیگر است و نیاز به همفکری و الگوهای درست دارد و این یک رسالت برای من به‌عنوان فیلمساز است که در قالب فیلم به آن بپردازم . بنابراین اولین فیلم سینمایی‌ام را به این سن اختصاص دادم که آن را بسیار دوست دارم.

این فیلمساز در ادامه درباره مدت‌زمان نگارش فیلمنامه این کار و تحقیق و پژوهش‌هایی که داشتند توضیح داد: در ابتدا این فیلمنامه نبود و تنها ایده آن را داشتیم، اما بعد از چندین بار بازنویسی و یک سال و نیم زمانی که صرف آن شد به این نسخه نهایی رسیدیم.

اقیانوس پشت پنجره

او همچنین درباره چرایی انتخاب جنوب کشور به‌عنوان لوکیشن اصلی و این سرزمین خیالی که در فیلم نامی ندارد توضیح داد: لوکیشن اصلی ما قشم است، اما سوژه و داستان ما در ساختار دراماتیک و پرداخت آن به یک فیلم هنری تغییر یافت که یک قصه انسانی رایج را بیان می‌کند که می‌شود در هرجایی از دنیا اتفاق بیفتد و اصراری برای بیان اینکه این فضا در ایران است نداشتیم. حس کردیم در هر جایی ممکن است این اتفاق بیفتد و انسان‌های نیازمند در همه جای دنیا هستند. به علاوه این که چون مشکلات اقتصادی هم در فیلم مطرح می‌شود، دوست نداشتم اشاره به منطقه خاصی باشد. به‌هرحال بعد بین‌المللی این اثر را نیز در نظر گرفتیم.

نبی‌زاده در خاتمه در پاسخ به این سؤال که سینمای کودک تا چه اندازه می‌تواند در گیشه موفق باشد و بازخوردهای این فیلم در اکران چگونه خواهد بود، عنوان کرد: سوژه ما با توجه به شرایط سنی کودک کمی ریسک‌پذیر است و نمی‌توان تضمین داد در اکران دیده می‌شود یا نه. اساساً صحبت درباره سینمای کودک یک بحث تخصصی است و همه کشورها این سینمای تخصصی را ندارند. اگر نگاه کنید اغلب کشورهایی که سینمای غنی دارند روی این موضوع و کودک و نوجوان تأکید می‌کنند. خوشبختانه ما نیز این غنا را در سینما داریم و به شکل تخصصی حوزه کودک و نوجوان را نیز در نظر می‌گیریم و حتی جشنواره‌ای در سطح بین‌الملل برای آن برگزار می‌کنیم. در بعد فروش این آثار، باید بنیاد سینمایی فارابی و ارگان‌های دولتی دیگر بحث حمایت را در نظر بگیرند، اما به نظرم اگر سینمای کودک به سمت خصوصی شدن برود، قطعاً می‌تواند شاهد اتفاقات بهتری باشد. سینمای کودک زمانی تأثیرگذار است که به سمت مسائل تأثیرگذار برود و تنها گیشه برایش مطرح نباشد. خوشبختانه تهیه‌کننده کار آقای چاوشیان پای یک فیلم اولی ایستاد و شرایط را برای تولید این اثر فراهم کرد. او شخصیتی دغدغه‌مند در حوزه‌های تربیتی و در مفهومی کامل‌تر در حوزه‌های انسانی و معناگرایانه است و من بسیار خرسندم در ساخت اولین فیلم بلندم چنین فرد صبور و بزرگواری حامی و همراه من بود. چنین تهیه‌کنندگانی در سینمای ایران مثل الماس کمیاب و حتی به جرات بگویم نایاب هستند. باید به این سینما و افرادی که دغدغه‌مند این حوزه هستند بها داده شود. نگاه فیلم ما به گیشه و فروش نیست و دغدغه‌ای که در آن مطرح می‌شود اهمیت بالاتری دارد.