سرویس سینمایی هنرآنلاین: فرانکو زفیرلی فیلمساز تحسین‌شده و یکی از نمادهای فرهنگی ایتالیا که برای اقتباس‌های پرهزینه از نمایشنامه‌های شکسپیر و اپراهای مجلل با حضور ماریا کالاس و دیگران شهرت داشت، از دنیا رفت. او 96 ساله بود.

کارگردان ایتالیایی افسانه‌ای شنبه در ویلای خود در رم درگذشت. پیپو پسر زفیرلی به هالیوود ریپورتر گفت پدرش "در آرامش و بدون درد و رنج" دنیا را ترک کرد.

زفیرلی که متولد 12 فوریه 1923 در فلورانس بود، خارج از ایتالیا بیش از همه با فیلم "رومئو و ژولیت" (1968) با بازی اولیویا هاسی و لئونارد وایتینگ که آن زمان بازیگرانی ناشناس بودند، شهرت دارد. این فیلم با در نظر گرفتن نرخ تورم موفق‌ترین اقتباس سینمایی از یکی از نمایشنامه‌های شکسپیر است. زفیرلی برای "رومئو و ژولیت" نامزد اسکار بهترین کارگردانی شد و فیلمش نامزد اسکار بهترین طراحی هنری هم بود. این فیلم همچنین نسلی جدید را با تراژدی شکسپیر آشنا کرد.

از دیگر ساخته‌های معروف زفیرلی می‌توان به فیلم "رام کردن زن سرکش" (1967) با بازی الیزابت تیلور و ریچارد برتن در نقش‌های اصلی و سریال کوتاه "عیسای ناصری" تولید 1977 اشاره کرد که همچنان در ایام کریسمس در بسیاری کشورها روی آنتن می‌رود. "هملت" (1990) با بازی مل گیبسن در نقش اصلی و گلن کلوز یکی دیگر از فیلم‌های مطرح اوست.

زفیرلی درباره انتخاب گیبسن برای نقش هملت گفت: بازی او در اولین فیلم "اسلحه مرگبار" باشکوه بود. پیش خودم گفتم، خودش است. او جذاب است، او نافرمان است. او خطرناک است.

زفیرلی اپرا را به سبکی حماسی به صحنه می‌برد و فیلم‌هایش نیز فضایی اپراگونه داشت. سبک رمانتیک و مجلل  او گاهی اوقات بیش از حد پرسوزوگداز می‌شد. نمونه آن بازسازی "قهرمان" (1979) با بازی جان وویت، فی داناوی و ریکی شرودر و "عشق بی‌پایان" (1981) با بازی بروک شیلدز جوان (و تام کروز در اولین نقش سینمایی‌اش). اولین نسخه زفیرلی از فیلم دوم بعدها درجه X دریافت کرد.

فیلم‌های مذهبی زفیرلی قالبی سنتی داشتند و مورد تأیید واتیکان بودند. او در 1972 فیلم "برادر خورشید، خواهر ماه" را کارگردانی کرد که روایتی دراماتیک از زندگی سینت فرانسیس است. او پنج سال بعد سریال کوتاه "عیسای ناصری" را ساخت که در آن اولیویا هاسی نقش حضرت مریم را ایفاء کرد.

از دیگر فیلم‌های او می‌توان به "La Traviata" تولید 1982 و "اتللو" (1986) هر دو با بازی پلاسیدو دومینگو خواننده تِنور اپرایی مشهور اسپانیایی – مکزیکی اشاره کرد. زفیرلی برای "La Traviata" نیز نامزد اسکار بهترین طراحی هنری شد.

"چای با موسولینی" (1999)، فیلم یکی مانده به آخر زفیرلی به‌نوعی یک زندگی‌نامه شخصی درباره دوران جوانی او در سال‌های ظهور فاشیسم در ایتالیاست.

Franco Zeffirelli1

ریچارد برتن، فرانکو زفیرلی و الیزابت تیلور در پشت صحنه فیلم "رام کردن زن سرکش"

زفیرلی دانش‌آموخته آکادمی هنرهای زیبا در فلورانس بود. او ابتدا در رشته معماری تحصیل می‌کرد، اما بعد از دیدن فیلم "هنری پنجم" لارنس اولیویه تصمیم گرفت حرفه نمایش را دنبال کند. زفیرلی در مقام بازیگر بسیار تحسین شد و به او لقب مونتگامری کلیفت ایتالیایی دادند.

او در 1945 به عنوان طراح دکور در فلورانس مشغول کار شد. در آنجا با لوکینو ویسکونتی کارگردان صاحب‌نام ایتالیایی آشنا شد و این آشنایی علاقه به اپرا را برای او به همراه داشت. زفیرلی در دهه‌های 1950 و 1960 بیشتر بر تئاتر و اپرا و طراحی لباس، طراحی صحنه و کارگردانی متمرکز بود و نمایش‌های زیادی را به صحنه برد.

زفیرلی جدا از این به عنوان تهیه‌کننده فیلم، نویسنده و منتقد هم فعال بود و هشت سال نیز سناتور بود. او در 1970 به درخواست پاپ و به مناسبت دویستمین سال تولد بتهوون " Missa solemnis" را به صحنه برد.

او سال‌ها در یک ویلای بزرگ به سبکی بی‌شباهت با بسیاری از چهره‌های صنعت فیلمسازی ایتالیا زندگی می‌کرد. اطراف او مملو از گنجینه‌های هنری و ده‌ها عکس قاب‌شده از دوستان و آشنایان معروف از بازیگران افسانه‌ای چون سوفیا لورن، لایزا مینه‌لی و آنا مانیانی و رهبران سیاسی مانند سیلویو برلوسکونی و ولادیمیر پوتین بود. زفیرلی همچنین در ویلای خود میزبان چهره‌هایی چون باربارا استرایسند، میک جگر و... شد.

زفیرلی در آوریل 2014 در حرکتی دور از انتظار چند روزنامه‌نگار را به ویلای خود دعوت کرد تا کتاب جدیدش "فرانچسکو" را به آن‌ها معرفی کند، کتابی که بر مبنای عکس‌های خیره‌کننده از فیلم "برادر خورشید، خواهر ماه" گردآوری شد. "فرانچسکو" از سویی یک ادای احترام به خورخه ماریو برگولیو کاردینال سابق است که نام خود را از قدیس قرن سیزدهم گرفته و در آن سال پاپ فرانسیس شد. زفیرلی یک نسخه از کتابش را به فرانسیس تقدیم کرد که همچنان رهبر کاتولیک‌های جهان است.

زفیرلی در آن دیدار در پاسخ به این پرسش که اگر بتواند یک فیلم دیگر بسازد، موضوعش چه خواهد بود، گفت: همیشه دوست داشتم فیلمی درباره بزرگ‌ترین مقطع تاریخ فلورانس در سال‌های 1500 بسازم.