سرویس سینمایی هنرآنلاین: در ابتدا زن و مرد به خاطر انتخاب مشترکشان کنار یکدیگرند و با هم تصمیم گرفتند که بچه ناخواسته‌شان را سقط کنند اما به‌تدریج زن دچار شک و تردید می‌شود و راهش را از مرد جدا می‌کند و شکافی بزرگ میانشان شکل می‌گیرد و در مقابل هم می‌ایستند و هر کدام به نماینده یک نوع تفکر درباره بچه‌دار شدن تبدیل می‌شوند و به نظر می‌رسد با فیلمی روبرو هستیم که به‌واسطه تقابل زن و مرد بر سر سقط کردن یا نکردن بچه‌شان قصد دارد ما را بر سر دوراهی اخلاقی قرار دهد تا ما از هر دو وجه سلبی و ایجابی به موضع بنگریم و ببینیم صاحبان هر دو نگاه چه توضیح و توجیهی برای حقانیت استدلال‌های خود دارند و در جایگاه ناظری بی‌طرف درباره درستی یا نادرستی انتخاب هر یک از دو شخصیت قضاوت کنیم.

در چنین شرایطی از فیلمساز انتظار می‌رود که به هر دو فرد فرصت برابر و یکسانی برای طرح دلایل و انگیزه‌هایشان در جهت قانع کردن ما بدهد تا ما در همان تنگنای دشواری قرار بگیریم که شخصیت‌ها ناخواسته در آن گرفتار شده‌اند، اما "به دنیا آمدن" ساخته محسن عبدالوهاب قادر نیست تعادل و توازن میان زن و مرد را حفظ کند و هر دو را به یک اندازه در راستای پافشاری بر انتخابشان محق و همدلی برانگیز نشان دهد و از جایی که زن تصمیم می‌گیرد بچه را نگه دارد و مرد همچنان اصرار بر سقط او می‌کند، داستان به نفع زن شروع به موضع‌گیری می‌کند و کنار او می‌ایستد و از مرد، شخصیت خودخواه و غیرمنطقی و بی‌احساسی می‌سازد که حاضر نیست مسئولیت اشتباه ناخواسته‌اش را بر عهده بگیرد و همچون زن از خواسته‌ها و رؤیاهای شخصی‌اش دست بکشد و تمام موقعیت‌های مختلفی که در جهت کشمکش میان زن و مرد طراحی می‌شود، در جهت تحت فشار گذاشتن مرد برای این است که بفهمد اشتباه می‌کند و از انتخابش پشیمان شود.

این رویکرد جانب‌دارانه به آن نگاه جامع و همه‌جانبه‌ای که فیلم در رویکرد مستند و رئالیستی‌اش در جهت ترسیم پیچیدگی‌های پیرامون بچه‌دار شدن در جامعه امروزی می‌جوید، خدشه وارد می‌کند و همان‌طور انتظار داریم، فیلمساز نیز بر درستی به دنیا آمدن صحه می‌گذارد و حتی در عنوان‌بندی فیلمش نیز از آن دفاع می‌کند و دست به دواری می‌زند و اجازه نمی‌دهد مخاطب به‌واسطه رویارویی با جنبه‌های مختلف موضوع، خودش تصمیم بگیرد که کار درست چیست. تنها چیزی که فیلم را در آستانه از دست رفتن احیا می‌کند و نجات می‌دهد، پایان آن است که به کلیشه‌ها تن نمی‌دهد و از خوشی و امید نهایی می‌گریزد و آن تعلیق و بلاتکلیفی در روابط شخصیت‌ها در انتهای فیلم به ما به ازایی برای وضعیت بی‌ثبات جامعه‌ای بدل می‌شود که برای هر انتخابش باید تاوان سنگینی بدهد.