سرویس سینمایی هنرآنلاین: فیلم "جوئل" ساخته کارلوس سورین محصول کشور آرژانتین از فیلم‌هایی است که در بخش سینمای سعادت (مسابقه بین‌الملل) سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر نمایش دارد که تماشای آن پیشنهاد می‌شود.

در ظاهر به نظر می‌رسد با قصه‌ای درباره دشواری‌های فرزندخواندگی سر و کار داریم و با پدر و مادری روبرو هستیم که می‌کوشند کودک نه ساله‌ای را که زندگی نابسامانی داشته است، تربیت کنند و به او بیاموزند چطور بر اساس نرمال‌ها و هنجارهای اجتماعی رفتار کند. انگار همان کودک وحشی در فیلم تروفو را می‌بینیم که این بار از جنگل بزرگ‌تری که همان جامعه بیمار و فاسد باشد، به گوشه پاک و پرنوری در این شهرستان کوچک آمده است که به بهشتی آرام و زیبا می‌ماند اما با ورود جوئل به مدرسه است که کم‌کم سویه‌های مخوف و شرورانه از دل همین محیط امن سر برمی‌آورد و بر زندگی تازه او سایه شوم خود را می‌اندازد و خانواده‌ها به جوئل بیگانه در میان خود به‌عنوان عنصری نامطلوب و خطرناک می‌نگرند و کل شهر در برابر یک کودک قربانی شده و آسیب‌دیده می‌ایستند تا او را حذف کنند.

تازه معلوم می‌شود تلاش‌های سیسیلیا بیش از آن که در جهت تطبیق دادن کودک با محیط تازه زندگی‌اش باشد، باید صرف برطرف کردن بی‌اعتمادی جامعه برای پذیرش او به‌عنوان یک غریبه شود و با چنین رویکردی است که فیلم یک مسئله ظاهراً ساده را آرام‌آرام پروبلماتیک و بحرانی می‌کند و چنان با جزئیات و ظرایف بسط و گسترش می‌دهد که به معضل بزرگ‌تر و فراگیر تبعیض درباره تازه‌واردها، غریبه‌ها، مهاجرها و اقلیت‌ها می‌رسد و آن شهر کوچک را به جهان بزرگ‌تری تعمیم می‌بخشد که همواره با نگاهی بدبینانه و خصمانه با غیرخودی‌ها مواجه می‌شود. در صحنه جلسه گروهی اولیا و مربیان در مدرسه که از موضع‌گیری منفی نسبت به کودک شروع می‌شود و با بیرون کردن سیسیلیا از جمع خود ادامه می‌یابد و درنهایت به پیشنهادی مبنی بر طرد و رانده شدن جوئل پایان می‌گیرد، با جامعه پر از امنیت و صلح و آرامشی روبرو می‌شویم که برای حفظ وضعیت مطلوب خود مرزهای اخلاقی و انسانی را زیر پا می‌گذارد و با خشونت و شناعت و بی‌رحمی اقدام به حذف فرد مسئله‌دار می‌کند و قدرت پذیرش و بازسازی و اصلاح او را ندارد.

تصمیمی که در پایان سیسیلیا می‌گیرد، آغازی بر فیلمی دیگر است که خبر از مبارزه‌ای بی‌پایان برای باز کردن مرزهایی می‌دهد که عده‌ای برای حفاظت از خود و خانواده‌شان به روی دیگران می‌بندند و از این جهت فیلم در دل قصه ساده و کوچک خود به شکل حیرت‌انگیز و هوشمندانه‌ای مقوله امنیت در جهان را به چالش می‌کشد و ما را با این پرسش پیچیده و دشوار درگیر می‌کند که چطور می‌توانیم برای خود و کودکانمان محیط امنی بسازیم، بی آن که امنیت را از دیگران سلب کنیم و بعد سؤال مهم‌تری را در محدوده سیاست‌های جهانی مطرح می‌کند که چقدر آرامش و صلحی که بعضی از جوامع جهانی به آن می‌بالند، برآمده از خشونت و تنشی است که بر کشورهای دیگر تحمیل کرده‌اند؟