سرویس سینمایی هنرآنلاین: علی ملاقلی‌پور مستند پرتره "آسمان چلیپا" را تولید کرده است که احتمالاً در جشنواره هنرهای تجسمی فجر به نمایش درمی‌آید.

وی در گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره دلایل ساخت این مستند گفت: از قدیم به ساخت مستند علاقه داشتم. در دورانی که فیلمنامه نمی‌نویسم و تن به ساخت هر فیلم داستانی نمی‌دهم به این سمت می‌روم که هم اندوخته بهتری ایجاد می‌کند و هم نمی‌گذارد بی‌کار بمانم. مهم‌تر این است که با واقعیت‌های مختلف و دیدگاه‌های مختلف آشنا می‌شوی.

ملاقلی‌پور ادامه داد: کاظم چلیپا از هنرمندان انقلاب اسلامی در حوزه نقاشی است و کسی است که کار کردن درباره او شما را به تفکر وا‌می‌دارد. بسیار انسان خاصی است و خیلی سخت با مطبوعات و رسانه‌ها ارتباط برقرار می‌کند و همین کار کردن با او را سخت‌تر می‌کند. از سوی دیگر در فیلمساز ایجاد انگیزه می‌کند تا بتواند با سوژه ارتباط برقرار کند. ساخت این مستند برای من کار بسیار سخت اما شیرینی بود.

کارگردان"قندون جهیزیه" در پاسخ به این سؤال که تحقیقات این مستند به چه شکل انجام شد، اظهار کرد: تحقیقات این مستند بر عهده یوسف شمشیری بود. البته خودم نیز تحقیقات میدانی داشتم و به سراغ اطرافیان و همکاران چلیپا رفتم. در بخش مطالعاتی نیز مقالات بسیاری خواندم و در گنجینه‌ها و موزه‌ها آثارش را بررسی کردم. حتی در شب‌های فرهنگی اکبر نبوی حضور یافتم و با نگاه چلیپا از نزدیک آشنا شدم. به این دلیل که زاویه دید او نسبت به مقوله هنر و سایر هنرها کاملاً متفاوت است.

وی افزود: چلیپا خیلی با حضور در مقابل دوربین موافق نیست چون معتقد است کارش نقاشی است و آثارش باید دیده شود. اکثر هنرمندان به غیر از بازیگران این نگاه را دارند که اثرشان دیده شود و خودشان خیلی در مقابل دوربین قرار نگیرند. من در این تحقیقات از افراد مختلفی بهره گرفتم. در این مستند استادان و پژوهشگران هنر نقاشی معاصر چون محمدعلی رجبی، مرتضی اسدی، ایرج اسکندری، سیدحمید شریفی، اسرافیل شیرچی به توضیح و تفسیر شخصیت و آثار نقاشی استاد چلیپا پرداخته‌اند. از آنجایی که در نسل نقاشان انقلاب و دفاع مقدس چلیپا بیشترین آثار را درباره زنان دارد و تأکید روی زنان در آثارش دیده می‌شود به همین دلیل حس کردم بهتر است از خانم مینو خانی نیز کمک بگیرم.

ملاقلی‌پور در پاسخ به این سؤال که چه ویژگی از چلیپا را در این مستند پررنگ‌تر کرده و مورد بررسی قرار داده است گفت: در این فیلم با چلیپا به‌عنوان یک هنرمند دغدغه‌مند روبرو هستیم. ضمن این که در مستندسازی در بخش پیش‌تولید و تحقیقات خط مستند را خود سوژه مشخص می‌کند. با شخصیتی روبه‌رو هستیم که پدرش حسن اسماعیل‌زاده چلیپا، نقاش معروف قهوه‌خانه‌ای است که پرده‌های نقالی می‌کشیده است. کاظم چلیپا همیشه به دنبال یک مفهوم بوده است. او عمقی نگاه می‌کند و سطحی‌نگاری یا رئالیته صرف در آثارش دیده نمی‌شود. در واقع او به دنبال پشت پرده‌های نقالی است. انگار نقاش مفاهیم است و چون مفهوم نگاری در آثارش دیده می‌شود به‌شدت انسان اهل فکری است.

این مستندساز بیان کرد: ما نقاشان و هنرمندان خودمان را بسیار کم می‌شناسیم. آن‌ها اگر در کشور دیگری بودند مخاطبان بیشتری آن‌ها را می‌شناختند. این وظیفه مستندسازان است که این قشر از جامعه هنری را بیش از پیش به مخاطبان معرفی کنند.

وی در خاتمه درباره سایر فعالیت‌های خود عنوان کرد: یک سریال قرار بود کار کنم که انصراف دادم. شرایط ایده‌آلی امروز برای کار در فضای سینما و تلویزیون وجود ندارد و حس کردم که شکست خواهد خورد. شرایط کار در سینما و تلویزیون، فاجعه را رد کرده است و اصلاً نمی‌شود کار خوب ساخت. در واقع تهیه‌کنندگان اجازه نمی‌دهند که کار خوب ساخته شود و این تبدیل به یک جدال عجیب شده است. همه می‌خواهند کار بد و بی کیفیت بسازند که این نیز به عوامل گوناگونی بستگی دارد. امروز بودجه کم شده است. باید یک کار سطحی در زمان اندک ساخته شود و از بازیگرانی استفاده کرد که خلاقیتی ندارند. اغلب برای صحنه و فیلمنامه هزینه نمی‌کنند و همین عوامل نیز موجب بی‌کیفیتی کارها شده است. اکثر کارهای نوروزی هنوز فیلمنامه کامل ندارند و تنها چند قسمت از فیلمنامه آن  نوشته شده  و در مقابل دوربین رفته است. این شیوه از فیلمسازی فاجعه است. متاسفانه  اعتراض کردن هم دیگر فایده ندارد نه از این باب که ناامید هستم بلکه به این دلیل که واقعیت امروز است.